تماس با ما

در یک رویداد اخیر، آیین حنابندون، هنر کندو، راوی و تاری به نمایش درآمدند و در خصوص این فعالیت‌ها گفتگوهایی صورت گرفت.

در یک رویداد اخیر، آیین حنابندون، هنر کندو، راوی و تاری به نمایش درآمدند و در خصوص این فعالیت‌ها گفتگوهایی صورت گرفت.

به گزارش خبردونی و به نقل از اتاق خبر خانه هنرمندان ایران، در جلسه فصل دهم پاتوق که به همت انجمن سینمای جوانان ایران برگزار شد، آثار کوتاه «حنابندون» به کارگردانی عرفانه کریمی، «کندو» به کارگردانی مشترک مصطفی داوطلب و طاهره شعبانیان، «راوی» به کارگردانی محمد پایدار و «تاری» به کارگردانی صحرا اسدالهی از ایران، و همچنین فیلم کوتاه «کفاش بهشت» به کارگردانی حیدر حسین طالب از عراق به نمایش درآمد. پس از اکران این فیلم‌ها، سامان بیات از عرفانه کریمی دعوت کرد تا به صحنه بیاید و با تشویق حاضرین، گفت‌وگو در مورد فیلم آغاز شد.

عرفانه کریمی در این جلسه اظهار داشت که «حنابندون» دومین فیلم کوتاه حرفه‌ای اوست و قبلاً تجربه‌ای از اقتباس کتاب «یوزپلنگانی که با من دویدند» داشته است و به تازگی در مسیر حرفه‌ای خود قرار دارد.

**تحلیل «حنابندون»**

خسرو دهقان، منتقد سینما در بررسی فیلم «حنابندون» نکاتی را درباره پس‌زمینه جنگ و واقعیت‌های انسان‌دوستانه مطرح کرد. بیات همچنین در مورد استفاده از حنا در فیلم سؤال کرد و اشاره کرد که این عنصر می‌تواند نشانه‌ای از سرنوشت غم‌انگیز شخصیت‌ها باشد. کریمی با تأکید بر آگاهانه بودن این استفاده، به ابراز خوشحالی از توجه به جزئیات فیلم پرداخت و اعلام کرد که خشونت و تلخی جنگ در آثارش نمایان است.

او در پاسخ به پرسش کارشناس درباره نمادگرایی تصاویر گفت: نمایی از اشکان در نخلستان به نوعی نماد نابودی و آسیب‌دیدگی در جنگ است. بنابراین، از سوی دیگر، با تأکید بر اهمیت صحنه‌ها و تأثیر جلوه‌های ویژه، گفت که به دنبال ایجاد فضایی خلوت و غم‌انگیز برای شخصیت‌ها بوده است.

کریمی همچنین در مورد استفاده از رنگ‌ها در فیلم توضیح داد و تأکید کرد می‌خواست تضاد زندگی و مرگ را به‌خوبی نشان دهد. او به این نکته اشاره کرد که فیلم‌های جنگی معمولاً رنگ‌های کلیشه‌ای دارند، اما هدف آنان این بود که این رنگ‌ها در خدمت روایت و احساسات اثر باشند.

وی درباره آینده خود در زمینه فیلم‌سازی گفت که در حال حاضر در مرحله یادگیری و تجربه است و اگر فرصتی برای ساخت فیلم بلند داشته باشد، به دنبال مسیرهای جدید خواهد بود، اما همچنان به فیلم کوتاه علاقمند است.

در ادامه، یکی از بازیگران کودک فیلم نیز تجربیات خود را در همکاری با این پروژه بیان کرد و کریمی در پایان از همکاری با انجمن سینمای جوانان و گروه بازیگران تشکر کرد.

**واقعیت اجتماعی و چالش‌ها**

در بخش بعدی، بیات از مصطفی داوطلب، یکی از کارگردانان «کندو» دعوت کرد تا به صحنه بیاید و بحث‌هایی در مورد موضوع مهاجرت و تجربیات کاری او را مطرح کند. داوطلب در معرفی خود به فعالیت‌های گذشته‌اش اشاره کرد، از جمله مستند «سایه نیاکان».### نگاهی به فیلم «کندو» و چالش‌های تولید آن

به تازگی مصاحبه‌ای با مصطفی داوطلب کارگردان فیلم «کندو» انجام شده که در آن به مباحثی درباره روند ساخت و محتوای این اثر پرداخته است. داوطلب پیش از این مشغول تحقیق روی نقش‌نگاره‌های باستانی منطقه خُمیان لرستان بود و همچنین فیلم‌هایی همچون «سایکو» و «گزارش یک اخراج» را ساخته است.

او در این گفتگو، به وضعیت فیلم‌سازی‌اش اشاره کرد و گفت که در مراحل ابتدایی ساخت «کندو» به دلیل برخی مشکلات، تصمیم به توقف کار گرفته بود. داوطلب تأکید داشت که فیلم‌نامه به انتظاراتش نرسیده و به همین دلیل تدوین آن به تأخیر افتاد. اما در نهایت او توانست فیلم را تکمیل کند تا به عنوان یک تمرین عملی، مهارت‌های خود را به چالش بکشد.

در ادامه نقدهایی از کارشناسان جلسه مطرح شد. یکی از آنان به تکرارهای موجود در فیلم اشاره کرد و نقدهایی درباره منطقی بودن رفتار شخصیت‌ها را مطرح نمود. خسرو دهقان از سوی دیگر، به واقعیت خشونت در جامعه اشاره کرد و گفت: «این فیلم واقعیت را منعکس می‌کند، اما این به معنای تأیید دیدگاه کارگردان نیست.»

داوطلب در واکنش به این نقدها خاطرنشان کرد که سعی کرده شرایط اجتماعی و فشاری را که در فضاهای کوچک مانند اتوبوس به وجود می‌آید، به تصویر بکشاند. او اذعان کرد که کار با گروهی از بازیگران در یک فضای محدود چالش‌های خاص خود را دارد.

وی با اشاره به اهمیت تمثیل اجتماعی فیلم، اظهار داشت که احساس فشار و حمله همراه با نزدیکی شخصیت‌ها می‌تواند منجر به خشونت شود. همچنین، او درباره تقسیم کار با همکارش طاهره شعبانیان توضیح داد که این همکاری به کنترل بهتر صحنه‌ها کمک کرده است.

این کارگردان در پایان گفت: «نقطه نظر من به جامعه، نمادی از شرایطی است که در آن زندگی می‌کنیم و من سعی کرده‌ام این نگرش را در قالب سینما منعکس کنم.»### منبع الهام، فرم مدرن روایت و نقش راوی مداخله‌گر

در جلسه‌ای که به بررسی فیلم «راوی» سامان بیات اختصاص داشت، پرسشی مطرح شد که به آثار هوشنگ گلشیری و همچنین فیلم‌ها و داستان‌های مدرنیستی مربوط می‌شد. بیات تأکید کرد که در آثار گلشیری مانند «باغ درختان پرتقال»، «دعوا» و «نیمه تاریک ما» و همچنین فیلم «یک بوس کوچولو» بهمن فرمان‌آرا، ویژگی مشترکی مشاهده می‌شود: حضور راوی که به ناگاه وارد داستان شده و آن را دگرگون می‌کند. او از مهمانان خواست تا نظرات خود را درباره ایده راوی مداخله‌گر و منشأ آن بیان کنند.

محمد پایدار، کارگردان فیلم، در پاسخ به این پرسش اذعان کرد که اگرچه تمایل داشت بگوید از گلشیری الهام گرفته، اما حقیقتاً منبع اصلی این ایده برای او سریال قدیمی «کلید اسرار» بود. او تصریح کرد که همواره به دنبال تحولات داستان از زاویه دید راوی بوده است.

پایدار در ادامه توضیح داد که این ایده به‌مدت‌ها با او بوده و با گذشت زمان دیدگاهش نسبت به آن تغییر یافته است. او در ابتدا به دنبال معانی عمیق بود، اما به تدریج به این نتیجه رسید که گاهی جذابیت داستان مهم‌تر از عمق آن است. او سعی کرد این ایده را به یک روایت تبدیل کند که خود روایت به او بگوید.

این کارگردان همچنین بیان کرد که معمولاً از نتایج کارش ناراضی است، اما این بار از فیلم راضی بود. با این حال، نتیجه‌گیری‌های مخاطبان پایین‌تر از آنچه انتظار داشت، بود. این نقطه برای او پرسش‌برانگیز شد و از دیگران خواست نظرات خود را پیرامون دلیل این موضوع به اشتراک بگذارند.

خسرو دهقان به شباهت‌های موجود در ذهن مخاطبان اشاره کرد و اظهار داشت که تطابق با گذشته و ریشه‌های تاریخی در آثار خالقان اجتناب‌ناپذیر است. او افزود که فیلم کوتاه معمولاً دست روی کلیدواژه‌های انفجاری می‌زند و نباید انتظار معرفی طولانی شخصیت‌ها و فضاها را داشت. در این فیلم نیز تغییرات درخت به‌عنوان نقطه عطف، وضعیت داستان را دگرگون می‌کند.

در ادامه، یکی از حاضران به دغدغه پایدار درباره «پذیرش کمتر از انتظار» اشاره کرد و بر این باور بود که این موضوع به ذائقه مخاطبان بازمی‌گردد. او توضیح داد که سینمای ایران معمولاً مملو از فضاهای اجتماعی است و ورود به ژانر فانتزی ممکن است برخی تماشاگران را دور کند. با این حال، به تجربه مثبت فیلم در جشنواره تهران اشاره کرد و از پایدار خواست تا نظرش را درباره چالش‌های ساخت فیلم فانتزی در قالب کوتاه بیان کند.

پایدار در پاسخ تأکید کرد که ممکن است فانتزی به غلط بچه‌گانه تصور شود، اما او به این شکل فکر نمی‌کند و همواره بازیگوشی ذهنش را حفظ می‌کند.

یکی دیگر از حاضران بر لحن فیلم تأکید کرد و پرسید که اگر او در حال حاضر بخواهد فیلم را دوباره بسازد، آیا میزان طنز آن را کاهش می‌دهد یا خیر. پایدار پاسخ داد که کیفیت‌های خاصی در فیلم برایش لذت‌بخش است و کنترل لحن بسیار مهم است. او تأکید کرد که اگر لحن داستان به‌گونه‌ای تنظیم شود که مخاطب از آن انتظار خنده نداشته باشد، فشار کمتری بر او وارد می‌شود.

خسرو دهقان نیز در ادامه بر اهمیت هدایت تماشاگر به سمت مسیر درست داستان تأکید کرد و گفت که ایجاد تعادل میان عناصر داستانی و فنی کار آسانی نیست.### نقد فیلم «تاری» و بررسی ماجرای تله‌روایی

در یک نشست خبری، کارگردان فیلم «تاری» به بهانه غیبتش از جلسه، پیامی را برای حاضرین ارسال کرد. صحرا اسدالهی در تماس تلفنی خود، ضمن عذرخواهی اعلام کرد که این فیلم دومین تجربه داستانی او است و پیش از این، یک مستند بلند و یک فیلم کوتاه دیگر ساخته است.

سامان بیات، منتقد سینما، در پرسش خود به محوریت داستان فیلم اشاره کرد که حول خانواده‌ای می‌چرخد که در یک تصادف فرزندشان را از دست می‌دهند. او به سکانس تغییر لباس کودک در میانه فیلم انتقاد کرد و گفت که این سکانس مخاطب را سریعاً متوجه می‌سازد که کودک واقعاً فرزند آنها نیست و به این ترتیب، ضربه نهایی فیلم را کاهش می‌دهد.

کارگردان در پاسخ به این انتقاد، بیان کرد که تفسیرهای مختلف در مورد سکانس‌ها همیشه ارزشمند هستند. او توضیح داد که برداشت او از سکانس تغییر لباس، ایجاد آرامش برای مرد بیمار است تا با خیال راحت از دنیا برود. دکتر در فیلم به زن اطلاع می‌دهد که همسرش امیدی برای زنده ماندن ندارد و بنابراین، زن سعی دارد تا آخرین تصویر همسرش را آرامش‌بخش کند.

سامان بیات نیز برداشت متفاوتی ارائه کرد و گفت که شاید زن فرزند دوستش را به خانه آورد تا به شوهرش امید زندگی بدهد. به نظر اسدالهی، اگر زن تصور می‌کرد که شوهرش به حیات برمی‌گردد، شاید دروغی را که گفته است، نمی‌گفت. او همچنین اظهار داشت که هدف از سکانس‌های مربوط به آماده‌سازی کودک، ایجاد حس و ابراز احساسات بوده و نه افشای حقیقت.

سپس نشست با سوالات حضار و نقد فیلم ادامه یافت و در پایان، فیلم کوتاه «کفاش بهشت» از کشور عراق نیز به طور مختصر مورد بررسی قرار گرفت.

رضا امیرخانی در جدیدترین اظهارات خود به بررسی تجربه پرواز با پاراگلایدر پرداخت. وی با توصیف این لحظه به عنوان یک تجربه بی‌نظیر، احساس پرواز را به شکل عمیقی تحلیل کرده و بر تأثیر آن بر روحیه و تفکر خود تأکید نمود. امیرخانی بیان داشت که این نوع پرواز، حس آزادی و ارتباط نزدیک با طبیعت را به انسان القا می‌کند و می‌تواند در تغییر نگرش‌های فردی مؤثر باشد. در ادامه، او از زیبایی‌های مناظر طبیعی که در این تجربه مشاهده کرد نیز سخن گفت.

رضا امیرخانی در جدیدترین اظهارات خود به بررسی تجربه پرواز با پاراگلایدر پرداخت. وی با توصیف این لحظه به عنوان یک تجربه بی‌نظیر، احساس پرواز را به شکل عمیقی تحلیل کرده و بر تأثیر آن بر روحیه و تفکر خود تأکید نمود. امیرخانی بیان داشت که این نوع پرواز، حس آزادی و ارتباط نزدیک با طبیعت را به انسان القا می‌کند و می‌تواند در تغییر نگرش‌های فردی مؤثر باشد. در ادامه، او از زیبایی‌های مناظر طبیعی که در این تجربه مشاهده کرد نیز سخن گفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *