تماس با ما

چهار دنیای متفاوت، چهار داستان؛ موضوع اعتیاد به بازی‌های ویدیویی و کودکانی که متاثر از این معضلات قرار می‌گیرند.

چهار دنیای متفاوت، چهار داستان؛ موضوع اعتیاد به بازی‌های ویدیویی و کودکانی که متاثر از این معضلات قرار می‌گیرند.

**بررسی چهار اثر جدید سینمایی در جلسه خانه هنرمندان ایران**

در جلسه‌ای که به همت خانه هنرمندان ایران برگزار شد، چهار فیلم به نام‌های «چیت» به کارگردانی حسام رحمانی، «داغی» به کارگردانی فاطمه محمدی، «گوالی ژونگ» به کارگردانی مهدی خدایی و «دادرسی» به کارگردانی نادره سادات سرکی مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.

در ابتدا، فرزانه متین، منتقد سینما، درباره فیلم «چیت» اظهار داشت که این اثر با انتخاب یک موضوع روزآمد توانسته است علاقه مخاطبان را جلب کند. او بیان کرد که ورود فیلم به دنیای بازی‌های ویدئویی و تأثیر آن بر زندگی روزمره نسل‌های مختلف، یکی از نقاط قوت اصلی این کار است. متین اشاره کرد که گسترش گیم در سال‌های اخیر به حدی رسیده که نه‌تنها نوجوانان و جوانان، بلکه بزرگسالان و حتی برخی متخصصان مانند پزشکان نیز به آن روی آورده‌اند.

این منتقد در ادامه، فضاسازی فیلم و استفاده از رنگ‌ها و نورپردازی نئونی را در هماهنگی با مضمون اثر دانست و گفت که این عناصر به تجربیاتی سوررئال کمک می‌کنند. او بر جذابیت یکی از شخصیت‌های فیلم تأکید کرد و بیان کرد که این شخصیت کودکی نماینده نسل جدیدی است که به نوعی یاغی‌گری درون خود دارند.

متین همچنین به ظرفیت فیلم برای تبدیل شدن به یک اثر بلند سینمایی اشاره کرد و گفت که موضوع اعتیاد به بازی و روایت سوررئال آن می‌تواند در قالب یک فیلم بلند نیز توسعه یابد.

در ادامه، حسام رحمانی، کارگردان «چیت»، درباره «فضاسازی ذهنی» صحبت کرد و گفت که تلاش فیلم بر این است که حال‌وهوای دنیای گیمینگ به‌عنوان یک زبان تصویری به تصویر کشیده شود. او همچنین به تم «ناجی» در روایت اشاره کرد و شخصیت جنگنده فیلم را به‌عنوان یک انعکاس ذهنی از دنیای بازی‌ها معرفی کرد.

سامان بیات نیز سه ویژگی بارز «چیت» را مورد توجه قرار داد. او به فضای نئونی، دوربین سیال و خشونت کلامی در فیلم اشاره کرد و گفت که این ویژگی‌ها کمک می‌کنند تا دغدغه‌های جمعی به تصویر کشیده شود. بیات اضافه کرد که به‌طور خاص این فیلم بیشتر با نسل جوان ارتباط برقرار می‌کند.

رحمانی در نهایت به جزئیات بودجه این فیلم اشاره کرد و گفت که هزینه تولید «چیت» ۲۶ میلیون تومان بوده و بخشی از آن برای لوکیشن و بازیگر صرف شده است. او هدف اصلی را صرف هزینه‌های بالا ندانست و تأکید کرد که فیلم پس از تولید توسط انجمن حمایت شده است.در گفتگویی اخیر، فاطمه محمدی کارگردان فیلم «داغی» به پایان اثر خود اشاره کرد و بیان کرد که این پایان، هرچند آرام‌تر به نظر می‌رسد، هنوز هم برای تماشاگرانی که به داستان‌های خشن علاقمندند، جذاب خواهد بود. او با تأکید بر ملایم‌تر بودن این فیلم نسبت به آثار قبلی‌اش، از حفظ جذابیت آن سخن گفت.

فرزانه متین، منتقد سینما، درباره «داغی» تصریح کرد که این فیلم از نظر موضوع و فضا تفاوت قابل توجهی با سایر آثار دارد. او تأکید کرد که برخلاف بسیاری از فیلم‌های کوتاه که در مکان‌های محدود آپارتمانی روایت می‌شوند، «داغی» چنین محدودیتی ندارد. متین این اثر را یک وسترن مدرن دانست که با پوشش و نگاه سیاسی به این ژانر ادای دین می‌کند.

وی به بُعد سیاسی فیلم اشاره کرد و گفت: با وجود اینکه این فیلم در سال 1398 ساخته شده و طالبان بخش اعظم قدرت را نداشتند، توانسته است به خوبی فضای خفقان‌آور و تحت سلطه طالبان را به تصویر بکشد. به اعتقاد او، این نکته یکی از نقاط قوت فیلم است.

محمدی در پاسخ به سوال بیات درباره ارتباط دو سکانس ابتدایی فیلم، توضیح داد که قسمت اول صرفاً به معرفی فضای سختی پرداخت که شخصیت‌ها در آن زندگی می‌کنند و هدف آن آشنا کردن مخاطب با شرایط آن‌ها بوده است.

بیات درباره نام فیلم «داغی» گفت که این عنوان می‌تواند به دو صورت تفسیر شود: به‌عنوان علامت مالکیت یا نشانه‌ای از شرمساری شخصیت به دلیل عمل ناپسند. او تأکید کرد که درک این مفهوم تأثیر زیادی بر نگاه شخصیت اصلی، حفیظ به زن دارد.

محمدی همچنین درباره تحقیقاتی که برای نمایش واقعی وضعیت زنان در افغانستان انجام داده است، گفت: او تلاش کرده تا خشونت‌های واقعی که علیه زنان رخ می‌دهد را در فیلم نشان دهد و به‌خاطر این مسئله به‌عنوان یک فیلمساز زن احساس مسئولیت کرده است.

وی افزود که فضای فیلم هرچند ممکن است تعلیق یا حس اروتیک را القا کند، اما هدف اصلی نشان دادن واقعیت و شرایط زنان در آن منطقه بوده است.

محمدی درباره شخصیت زن در فیلم توضیح داد که هدف اصلی او شگفت‌زده کردن مخاطب نبوده و اطلاعات به‌صورت مساوی در اختیار تماشاگر قرار می‌گیرد. این زن نمایشی از تلاش برای حفظ هویت و رشد خود در مواجهه با چالش‌ها است.

در پایان، او به موسیقی فیلم و پیام آن اشاره کرد و گفت که تعامل سازها در فیلم بسیار مهم است و بخش پایانی اثر، روح درد اجتماعی را به درد شخصی تبدیل می‌کند که تجربه فردی شخصیت به طور همزمان منعکس‌کننده بحران اجتماعی نیز هست.**پاسخ محمدی به پرسش بیات درباره سکانس‌های ابتدایی فیلم**

فاطمه محمدی، کارگردان فیلم، در پاسخ به سؤالی از بیات درباره ارتباط دو سکانس ابتدایی، که شامل دعوا بر سر پول و فرار زنان است، توضیح داد: “هدف از این بخش اول تنها معرفی فضای سخت زندگی شخصیت‌ها بود. این سکانس‌ها قصد داشتند شرایط زندگی و معیشت آنها را به نمایش بگذارند و نه الزاما پیشبرد مستقیم داستان.”

**بیات و برداشت‌های عنوان فیلم “داغی”**

بیات در خصوص مفهوم عنوان فیلم اظهار داشت: “کلمه ‘داغی’ می‌تواند دو معنا داشته باشد؛ نماد مالکیت یا علامت شرمساری شخصیت به خاطر یک عمل ناپسند مثل خیانت. روشن کردن این مفهوم برای من اهمیت داشت، زیرا تأثیر زیادی بر نگاه شخصیت حفیظ به زن در صحنه‌ای که برای اولین بار داغ را مشاهده می‌کند، دارد. اگر داغ نشان‌دهنده شرمساری باشد، نگاه حفیظ با جنبه اروتیک تفسیر می‌شود، اما در صورت نماد مالکیت، این نگاه تغییر می‌کند.”

**محمدی و نمایش واقعیت زنان در افغانستان**

این کارگردان درباره تحقیقات خود و نمایش واقعی وضعیت زنان در افغانستان گفت: “تمام تلاش خود را کردم تا پژوهش دقیقی انجام دهم. خشونت‌هایی چون بریدن بینی زنان در فیلم منعکس شده است. این مسئله یک روایت نمادین نیست بلکه در برخی مناطق افغانستان هنوز وجود دارد و به عنوان یک زن فیلم‌ساز احساس مسئولیت می‌کنم این موضوع را به تصویر بکشم.”

**پیام فیلم درباره شخصیت زن**

محمدی در خصوص رویکرد فیلم نسبت به شخصیت زن توضیح داد: “موضوع فیلم من این نبود که مخاطب از ابتدا شگفت‌زده شود. اطلاعات فیلم به صورت مساوی در اختیار بیننده است و تمرکز بر تحول شخصیت زن است که در تلاش است تا زنانگی خود را حفظ کند.”

او ادامه داد: “ما با زنی موفق مواجه نیستیم بلکه این زن در تلاش است بحرانی را مدیریت کند و در مسیرش رشد کند. دو فیلمی که ساخته‌ام، هر دو درباره کاراکترهای زن هستند که با چالش‌های اجتماعی و شخصی روبرو شده‌اند.”

**موسیقی فیلم و چالش‌های ساخت**

محمدی با اشاره به موسیقی فیلم و پیام آن گفت: “استفاده از سازها و تعامل آنها با هم بخشی از نقاط قوت فیلم است. بخش پایانی برای من اهمیت ویژه‌ای دارد؛ جایی که درد اجتماعی به درد شخصی تبدیل می‌شود.”

این کارگردان همچنین درباره سختی‌های ساخت فیلم اظهار داشت: “ابتدا فکر نمی‌کردم پروژه اینقدر پیچیده شود. با مشکلات تأمین مالی روبرو شدم و از طریق آشپزی توانستم ۲۴ میلیون تومان جمع‌آوری کنم.”

**بازخوردها و جوایز فیلم**

محمدی به بازخوردهای مثبت فیلم اشاره کرد و گفت: “تنها از یک جشنواره ۳۵ میلیون تومان جایزه گرفتم. اگر تصمیم به تلاش نداشتم، فیلم ‘داغی’ هیچ‌وقت ساخته نمی‌شد.”

او در پایان تأکید کرد: “مهم برای من این بود که به حرکت خود ادامه دهم و اجازه ندهیم موانع بازدارنده شوند.”بلاتکلیفی و فقدان اقدام هدفمند می‌تواند به نابودی پروژه‌ها منجر شود. فیلم «گو آلی ژوآنگ» به کارگردانی مهدی خدایی، حاصل تلاش و پشتکار و حائز نکات مثبتی است.

فرزانه متین در بررسی این فیلم بیان کرد که کارگردان نتوانسته پیام اصلی را به درستی منتقل کند و این اثر بیشتر به عنوان یک تجربه محسوب می‌شود. اما یکی از ویژگی‌های مثبت फिल्म این است که با زبان تصویر ارتباط برقرار می‌کند؛ موضوعی که در دوره کنونی که سینما به سمت فرمت‌های رادیویی گرایش یافته، بسیار حائز اهمیت است. متین تاکید کرد که توانایی کارگردان در استفاده از تصویر به گونه‌ای بوده که هر گونه نقص در پلان‌ها می‌تواند مخاطب را از درک اثر دور کند.

بیات نیز در ادامه به جزئیاتی از فیلم پرداخت و گفت که نام «گو آلی ژوآنگ» به یک رستوران چینی اشاره دارد که شایعاتی درباره سرو گوشت خر در آن وجود دارد. این مفاهیم به نظر او، از ابتدا دلیلی برای توجه به خط داستان فیلم بودند و به نظر می‌رسد که موضوع انتخاب‌شده می‌تواند اثر را نژادپرستانه جلوه دهد. او منتظر بود ببیند در پایان چگونه این مسأله جمع‌بندی خواهد شد.

بیات همچنین خاطرنشان کرد که در نهایت فیلم به نوعی متافیلمی تبدیل شد و با انتخاب لوکیشن واحد می‌خواست از موضوعات اخلاقی فرار کند. به عقیده او این ترفند نه فقط باعث جذابیت نبود، بلکه به سمت لوس‌بازی نیز گرایش پیدا کرده بود و طنز ادعایی موجود در فیلم به وضوح مشهود نبود.

این منتقد به مسأله کپی‌رایت نیز اشاره کرد و پرسش‌هایی را درباره استفاده از صحنه‌های اقتباسی مطرح نمود. او نگرانی‌هایی درباره بهره‌برداری اخلاقی از فیلم‌ها و امکان ارسال آنها به جشنواره‌های خارجی ابراز کرد، به ویژه در مورد استفاده از بخش‌هایی از «۲۰۰۱: ادیسه فضایی».

متین در ادامه به نمادگرایی فیلم پرداخت و پرسش‌هایی در مورد انتخاب خر به عنوان نماد مایملک روستایی و استثمار ناشی از جوامع صنعتی مطرح کرد. او افزود که این انتخاب در واقع به دلیل وجود صنایع چینی در ایران، در مقایسه با سگ، جالب توجه است.

درباره انتخاب رنگ قرمز در فیلم، متین این انتخاب را به پرچم چین مرتبط دانست و خاطرنشان کرد که قسمت‌های بصری فیلم از لحاظ طراحی بسیار مدبرانه اجرا شده بود.

وی در مورد فیلم «دادرسی» نیز اظهار داشت که این اثر نشان‌دهنده هدفمندی در فیلمنامه و کارگردانی است و به بحث آسیب‌های اجتماعی، به ویژه تعرض به کودکان، می‌پردازد. ارائه اطلاعات به صورت تدریجی را از نقاط قوت فیلم دانست و تأکید کرد که این شیوه باعث کنجکاوی مخاطب می‌شود.**تحلیل کارکرد سینما و چالش‌های فرهنگی در ایران**

سامان بیات، منتقد سینما در مورد ویژگی‌های فرهنگی ایران و تأثیر آن بر فضای کاری و سینمایی کشور، اظهارکرد که نیروهای کار به طور کلی محافظه‌کار هستند. او افزوده است که چنین ویژگی‌ای ناشی از فرهنگ جامع است و نه صرفاً مختص کارمندان. بیات همچنین به انتخاب شخصیت اصلی به عنوان وکیل اشاره کرده و بیان داشت که این انتخاب ممکن است تلاشی برای نشان دادن خلأهای قانونی در مورد کودک‌آزاری باشد.

وی در ادامه گفت که در فیلم، تجاوز می‌تواند به شکل فیزیکی یا حقوقی باشد و قانون غالباً به نفع متجاوزان عمل می‌کند، چرا که آنان می‌توانند از خود دفاع کنند. بیات ابراز کرد که سینمای آپارتمانی را نمی‌پسندد، زیرا جامعه ایران به شدت با این گونه آثار اشباع شده است. او به آثار برجسته‌ای چون فیلم‌های اصغر فرهادی اشاره کرد و تأکید کرد که سینما باید خیال‌پرداز باشد.

به رغم انتقاداتش، بیات تأکید کرد که فیلم‌ها همچنان مخاطب را به تفکر وا می‌دارند و ممکن است برای برخی نگرانی‌هایی را به‌وجود آورند. او افزود که فیلمساز به نظر می‌رسد سال‌ها بر روی موضوع کودک‌آزاری کار کرده است.

بیات همچنین به بازیگران فیلم اشاره کرد و بازی پدر خانواده را بسیار قابل توجه توصیف کرد. او به چالش‌های قانونی در فیلم اشاره کرد و گفت که دغدغه اصلی آن، نمایش ضعف قوانین مربوط به کودک‌آزاری است.

این منتقد در انتها به وضعیت ژانرها در سینمای ایران پرداخت و ابراز نگرانی کرد که حال حاضر سینماها بیشتر با کمدی‌های سخیف روبه‌رو هستند و تنوع آثار کاهش یافته است. او با تأکید بر اهمیت انتخاب‌های متنوع سینما برای مخاطبان، خاطرنشان کرد که این وضعیت می‌تواند به آسیب‌های جدی در سینمای ایران منجر شود.

سینما در شرایط ناامیدی؛ کاهش بینندگان و مشکلات معیشتی هنرمندان/ جامعه از سیاستمداران پیشی گرفته است

در حال حاضر، سینما با چالش‌های متعددی روبه‌رو است که از کاهش تعداد مخاطبان و مشکلات اقتصادی هنرمندان ناشی می‌شود. به نظر می‌رسد که مردم نسبت به تصمیمات حاکمیتی فعال‌تر عمل می‌کنند و در مسیر خود پیش قدم شده‌اند.

سینما در شرایط ناامیدی؛ کاهش بینندگان و مشکلات معیشتی هنرمندان/ جامعه از سیاستمداران پیشی گرفته است در حال حاضر، سینما با چالش‌های متعددی روبه‌رو است که از کاهش تعداد مخاطبان و مشکلات اقتصادی هنرمندان ناشی می‌شود. به نظر می‌رسد که مردم نسبت به تصمیمات حاکمیتی فعال‌تر عمل می‌کنند و در مسیر خود پیش قدم شده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *