به قلم زهرا علیاکبری: به نظر میرسد انتخابات برای سعید جلیلی و حامیانش هنوز خاتمه نیافته است. او اخیراً به عنوان سخنران در میان هوادارانش حضور یافته و درباره ایدههایش سخن گفته و به نظر میرسد امید دارد که با پیروزی در انتخابات آتی، سکاندار پاستور شود.
جلیلی این روزها به عنوان رقیب جدی دولت مستقر ظاهر میشود و سابقه حضور در عرصه انتخابات را دارد که او را برای رسیدن به جایگاه ریاستجمهوری به چالش کشیده است.
سعید جلیلی و انتخابات
ماجرای جلیلی در انتخابات به نوعی عشق و نفرت محسوب میشود. با اینکه او تمایل دارد از طریق انتخابات پیشرفت کند، اما همیشه نتوانسته آرای لازم را کسب کند. این ناکامی تنها محدود به انتخابات ریاستجمهوری نیست؛ او پیش از این نیز دو بار در سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۸۲ برای ورود به مجلس شورای اسلامی از مشهد نامزد شد و هر دو بار با شکست مواجه شد. اولین بار در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ کاندیدا شد، در حالی که از سال ۱۳۸۶ دبیر شورای عالی امنیت ملی و ریاست تیم مذاکرهکننده هستهای را بر عهده داشت. دستاوردهای او در این دوره محدود به تعلل در مذاکرات و شش قطعنامه بود که عواقب امروز آن بر اقتصاد و سیاست ایران مشهود است. او در انتخابات ۱۳۹۲ با بیش از چهار میلیون رای سوم شد. در سال ۱۴۰۰ نیز با شعار جهاد برای جهش ایران شرکت کرد، اما به نفع ابراهیم رئیسی کنار رفت و در ۱۴۰۳ در رقابتی دو مرحلهای با مسعود پزشکیان شکست خورد.
هرچند گفتمان سیاسی و اقتصادی جلیلی تا کنون نتوانسته آرای قابل توجهی جذب کند، اما او و هوادارانش مصمم هستند تا مباحث انتخاباتی را از فضای سیاست ایران خارج نکنند.
آیا او راهبر دولت سایه است یا مانعی سر راه دولت مستقر؟
در زمان فعالیت دولت یازدهم و دوازدهم، دولت سایه جلیلی به شدت فعال بود. آمار جلسات و انتشار اخبار مرتبط با او در این دوره نشاندهنده کارایی بالا بود. اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم، نشانهای از برگزاری این جلسات مشاهده نشد و این به معنای کاهش تأثیرگذاری آنها بود. پس از ورود دولت ناهمسوا به رهبری پزشکیان، جلسات جدیدی آغاز شده است که نشاندهنده ارزیابی جلیلی از خود به عنوان رقیب جدی دولت فعلی است.

از تهاتر تا صادرات صیفیجات
جلیلی هنگام ورود به رقابتهای انتخاباتی در سال ۱۳۹۲ سعی کرد با تمرکز بر شعارهای اقتصادی، آرایی جلب کند. این رویکرد که قبلاً توسط محمود احمدینژاد نیز استفاده شده بود، به دلیل بدتر شدن وضعیت اقتصادی در دولت او با واکنش منفی مردم روبرو شد. تغییرات اقتصادی اساسی در زمان احمدینژاد، تاثیراتی همچنان ملموس بر جامعه است; از پرداخت یارانههای مستقیم گرفته تا سهمیهبندی بنزین و دیگر مسائل.
انحصارزدایی از بخش خصوصی
**سخنان جلیلی درباره انحصار و اقتصاد ایران**
سعید جلیلی در سال ۱۳۹۲ بر ضرورت حذف انحصار از بخش خصوصی تأکید کرد. این موضوع در شرایطی مطرح شد که وابستگی دولت به اقتصاد و نقش کوچک بخش خصوصی همواره یکی از چالشهای اصلی محسوب شده است. تمرکز برنامههای او بر ایجاد رقابت در بخشی که سهمی کمتر از ۱۰ درصد از اقتصاد ایران دارد، بیانگر نوع دیدگاه او و حامیانش در ارتباط با موضوعات اقتصادی است.
تفکیک مسائل اقتصادی از سیاست، به ویژه در میانه تحریمها، نادیده گرفتن واقعیتهای اساسی برای برنامهریزی و تصمیمگیری محسوب میشود. در سال ۱۴۰۰، در زمان کاندیداتوریاش برای ریاست جمهوری، او به راهکارهای هوشمند برای تهاتر منابع ارزی و تغییر مبادی واردات به خصوص در زمینه محصولات کشاورزی اشاره کرد. با این حال، کارشناسان در آن زمان نسبت به ناکافی بودن این راهکارها برای پاسخگویی به نیازهای یک کشور با جمعیتی بالغ بر ۹۰ میلیون نفر هشدار دادند. حسین سلاحورزی، رئیس پیشین اتاق بازرگانی، نیز انتقادات شدیدی به این ایدهها وارد کرد و وضعیت تبادل مالی کشور را با دورانهای قدیم مقایسه کرد.
**تنوع در روابط بینالمللی**
جلیلی ایده دیگری نیز دارد که معتقد است، ایران باید با ۲۰۰ کشور دنیا تعامل داشته باشد و نه صرفاً با سه یا چهار کشور. این در حالی است که کشورهای مذکور سهم بزرگی از اقتصاد جهانی را دارا هستند. بهویژه که همپیمانان ایالات متحده مانند ژاپن و کره جنوبی نیز تأثیر زیادی دارند و اتحادیه اروپا با ۱۸.۵ درصد از اقتصاد جهانی، مجموعاً شامل ۲۸ کشور است.
با این حساب، آیا میتوان نیمی از اقتصاد جهان را نادیده گرفت تا با نیمی دیگر تعامل داشت؟ جلیلی در این زمینه با تناقضاتی مواجه است. او که مخالف سرسخت عضویت در FATF است، نمیتواند عدم رعایت استانداردهای جهانی را نادیده گیرد و در عین حال خواستار استفاده از ظرفیتهای بینالمللی باشد.
**تحریم بهعنوان فرصت؟**
به زعم جلیلی، تحریمها فرصتی برای ایران هستند، فرصتی که به گفته او سالها در اختیار داشته و حتی در زمان دولتهای همفکرش نیز بهبودی در وضعیت ایجاد نشده است. او بیان میکند که ایران میتواند نفت خود را به دیگر کشورها بفروشد و چین به عنوان مشتری اصلی این نفت، همواره این معاملات را با تخفیف انجام میدهد. علی ماجدی، معاون اسبق وزارت نفت، در اظهار نظری تأکید کرده که منافع چین از همکاری با ایران در شرایط تحریم بیشتر از نفع ایران است و باید توازنی در این روابط برقرار شود.
**صادرات به روسیه: واقعیت یا خیال؟**
گفتنی است که جلیلی در گذشته نیز ایدههایی درباره صادرات محصولات کشاورزی به روسیه مطرح کرده بود که همچنان مورد بحث و بررسی قرار دارد.**ادعای صادرات صیفیجات به روسیه در دوران بحران آب**
سعید جلیلی، کاندیدای ریاست جمهوری، در سال 1400 که به نفع ابراهیم رئیسی از حضور در انتخابات انصراف داد، به بازار یازده میلیارد دلاری صیفیجات در روسیه اشاره کرد و تصریح کرد که سهم ایران از این بازار تقریبا صفر است. در سال 1403 و در کاندیداتوری مجدد، جلیلی بر این نکته تاکید کرد که ایران قادر به صادرات این میزان صیفیجات به روسیه است.
در حالی که جلیلی از صادرات این حجم صیفیجات سخن میگفت، ایران با بحران ناترازی آب مواجه بود و بسیاری از استانها به ویژه تهران با مشکلات جدی تأمین آب روبرو بودند. کارشناسان از ورشکستگی آبی در کشور سخن میگویند. جلیلی در جواب انتقادات مرتبط با این ادعا، بر واقعیتهای صادراتی اصرار داشت و گفت: «اگر مردم روسیه همه گیاهخوار بودند، این میزان وارداتی نداشتند.»
با این حال، آمارها نشان میدهد که واردات صیفیجات روسیه سالانه کمتر از 6 میلیارد دلار بوده و حسین سلاحورزی نیز به این موضوع اشاره کرده و عرضه 11 میلیارد دلار صیفیجات را نامحتمل خوانده است.
جلیلی همچنین با طرح پیشنهاداتی به دولت سیزدهم، در جلساتی با رئیسجمهور و معاون سابق وزارت خارجه درباره صادرات فلفل دلمهای به روسیه مذاکره کرد، حال آنکه سموم کشاورزی مورد استفاده در ایران مانع اجرایی شدن این طرحها بوده است.
**رقابت با چین در صنعت پوشاک**
جلیلی در خصوص صنعت پوشاک نیز ایدههایی برای رقابت با چین ارائه داده است. در حالی که چین کنترل سی درصد از بازار جهانی پوشاک را دارد، بخش عمدهای از بازار ایران تحت تأثیر کالاهای قاچاقی از کشورهای چین، امارات و ترکیه قرار دارد.
**تمرکز بر کشورهای همسایه**
از دیگر محورهای برنامههای جلیلی، توجه به همکاریهای اقتصادی با کشورهای همسایه است. با این حال، تجربههای گذشته نشان میدهد که ایران در مراودات اقتصادی با کشورهای نظیر عراق با مشکلاتی مواجه بوده و برای دریافت ارز از صادرات انرژی دچار چالش است.
بازار افغانستان، نیز با وجود روی کار آمدن طالبان، فرصتهای محدودی برای صادرات ایران فراهم میآورد و مهاجران افغانستانی در ایران نتوانستهاند در بهبود روابط اقتصادی مثمرثمر باشند.
**انتقادات از طرحهای پیشنهادی**
جلیلی در صحبتهای خود از تحقق رشد اقتصادی هشت درصد، کنترل تورم و اجرای طرحهایی همچون تخصیص انرژی به هر فرد سخن گفت. اما فعالان اقتصادی بر این باورند که طرحهای پیشنهادی او مانند طرح وان نمیتوانند مشکلات موجود در نظام یارانه انرژی و بحرانهای اقتصادی کشور را حل کنند.سعید جلیلی، که از سال ۱۳۹۲ ادعای تشکیل دولت سایه را دارد، در این مدت فرصتهای مناسبتری برای آزمایش ایدههای خود در دولت فعلی یافته است. بر اساس گزارشهای اخیر، داوطلبان دانشگاه امام صادق در دولت آقای رئیسی با نظریات او همفکر و همسو هستند و این ارتباطات سبب شده که ایدههای جلیلی مورد آزمون قرار گیرد.
جلیلی در زمینه مهار تورم و حکمرانی بر ارز، وعدههایی را مطرح کرده است، اما دولت او با افزایش بیش از ۱۲۷ درصدی قیمت ارز و نرخ تورم حدود چهل درصدی مواجه شد. او همچنین بر این باور است که میتوان بحران مسکن را با ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی حل کرد. این در حالی است که وعدهها در این زمینه عملا محقق نشده و قیمت مسکن در تهران رشدی ۱۷۵ درصدی را نشان میدهد.
در مورد قرارداد کرسنت، جلیلی نقش کلیدی ایفا کرده و به دلیل لغو یکجانبه این قرارداد، کشور متحمل خساراتی شده که هنوز پاسخی از جانب او ارائه نشده است. هماکنون، اموال شرکت ملی نفت ایران به وسیله شرکت کرسنت در حال مصادره است.
جلیلی در حال حاضر به عنوان منتقد جدی دولت مستقر شناخته میشود و به تکرار ایدههای اقتصادی خود پرداخته است. با این حال، او در مانیفست اقتصادی خود، اشارهای به ابزارهای اجرایی ایدههایش نکرده و تأکید دارد که عدم موفقیتها به افراد مربوط میشود نه به سیاستها و رویهها. به نظر میرسد او و حامیانش از کلیگویی به عنوان یک روش برای رقابت با دولت استفاده میکنند، ولی همچنان در برابر نتایج ایدههای خود پاسخگو نیستند.











