**نحوه بازگشت تحریمها به ایران: تحلیلها و راهبردها**
بامداد روز یکشنبه ۶ مهرماه، اسنپبک به طور رسمی علیه ایران به اجرا درآمد، که به معنای پایان توافق هستهای برجام و احیای دوباره تحریمها و قطعنامههایی است که در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد تصویب شده بودند. این تحریمها پس از توافق برجام در دوره حسن روحانی به حالت تعلیق درآمده بودند و اکنون دوباره در حال اعمال هستند.
در میان جامعه، مباحث داغی درباره آینده ایران و راههای ممکن برای مواجهه با این شرایط شکل گرفته است. اینکه آیا باید به سمت جنگ برویم یا دیپلماسی را در پیش بگیریم، سوالاتی است که هم در محافل عمومی و هم دانشگاهی مطرح میشود.
نصرتالله تاجیک، دیپلمات پیشین کشورمان، به این پرسشها پاسخ داده و تأکید کرده است که ایران باید بر مقوله مذاکره و دیپلماسی تمرکز کند. او معتقد است که تنها راه حل مشکلات کنونی، صبر و تدبیر است و تلاش برای خروج از پیمانهای بینالمللی نمیتواند راهگشا باشد.
تاجیک همچنین اشاره میکند که باید به مدیریت داخلی تبعات تحریمها توجه جدیتری داشته باشیم. او تصریح میکند که همه ارکان کشور باید به مسئله تحریمها به چشم یک وظیفه مشترک نگاه کنند و برای کاهش اثرات آنها بسیج شوند.
این دیپلمات پیشین به نقش دیپلماسی در حل و فصل مشکلات اشاره کرده و معتقد است که یکی از چالشهای اصلی کشور، مدیریت داخلی و انسجام ملی است. از نظر او، بیشتر مشکلات ایران ریشه در موضوعات داخلی دارد و نیاز به تغییرات اساسی دارد.
تاجیک در پایان بیان میکند که احتمال خروج ایران از پیمان نان تشتری (انپیتی) را بعید میداند و تأکید میکند که رویکرد گذشته که به صورت بخشی عمل میکرد، دیگر کارآمد نیست و نیاز به نگرش جامعتری داریم.**آیا قطع همکاری با آژانس موثر خواهد بود؟**
برخی کارشناسان بر این باورند که عدم همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به مشکلات موجود دامن میزند و به جای حل مسائل، آنها را پیچیدهتر میکند. به گفته این کارشناسان، افزایش همکاری با جامعه بینالمللی میتواند به بهبود وضعیت کمک کند و دوری از آژانس، فرصتی را برای رقبا فراهم میآورد تا موقعیت ایران را تضعیف کنند.
این کارشناسان همچنین معتقدند که اخراج بازرسان اثر مثبت نخواهد داشت و نیاز است که دیپلماسی و مذاکره به میان بیاید. آنها تأکید میکنند که ایران برای مواجهه با چالشها به استراتژیها و توافقات بهتری نیاز دارد که قدرت چانهزنی را در مذاکرات افزایش دهد.
در ادامه، برخی تحلیلگران در رسانههای غربی و عبری به احتمال وقوع درگیری نظامی اشاره کرده و اظهار داشتند که ممکن است تمرکز از غزه به ایران منتقل شود. اما این تحلیلگران نظر دارند که این موارد بیشتر به یک عملیات روانی مربوط میشود و هیچ مشروعیتی برای حمله به ایران وجود ندارد.
آنها بر این باورند که مسائلی چون برنامه هستهای ایران و توان موشکی در نهادینهسازی یک راهبرد مؤثر برای دیپلماسی نقشی کلیدی دارند. در نهایت، این کارشناسان پیشنهاد میکنند که ایران باید بر گفتمان داخلی تمرکز کرده و به یک همسویی در موضعگیریهای خود دست یابد تا مشکلات را بهتر شناسایی و حل کند.**تحلیل وضعیت کنونی کشور و راهکارهای خروج از بحرانها**
در شرایطی که کشور تحت影 فشارهای تحریمی و سایه جنگ قرار دارد، بررسی ریشههای مشکلات به وضوح ضروری است. یک کارشناس سیاست داخلی بر این باور است که بخش عمدهای از چالشها ناشی از مسائل داخلی است و هرچند تحریمها تأثیرگذارند، اما سردرگمی استراتژیک و عدم انسجام در رویکردهای حکمرانی، بر اوضاع کشور سایه افکنده است.
این کارشناس تصریح میکند که آمار دقیقی درباره نسبت مشکلات داخلی و خارجی وجود ندارد، اما احساس عمومی او نشان میدهد که بیش از ۵۰ درصد مسائل ناشی از عوامل داخلی است. او بر لزوم اتخاذ تصمیمات جدی و اصلاحات اساسی تأکید میکند و میگوید: “در حال حاضر ما در عرصههای تئوریپردازی و پذیرش مسئولیتها ضعیف هستیم.”
به اعتقاد این کارشناس، رسانهها نقش مهمی در ایجاد فضایی برای مباحث نخبگی و تخصصی دارند. او تأکید میکند که باید نخبگان تحصیلکرده به دور از گرایشهای سیاسی، به بررسی مسائل بپردازند تا به یک گفتمان مشترک دست یابند و راهحلهای مؤثری ارائه کنند.
او همچنین اضافه میکند که اگر مدیریت داخلی منسجم و مؤثری وجود داشت، قطعاً قدرت بیشتری در عرصه بینالمللی خواهیم داشت. “فشاری که به ایران وارد میشود ناشی از مشکلات داخلی است که این موضوع را برای دشمنان کشور جذاب میسازد.”
در نهایت، این کارشناس میگوید که تقویت ساختارهای داخلی کشور باید در اولویت قرار گیرد تا بتوان از طریق بهبود وضعیت داخلی، صنعت و سیاست خارجی را نیز تقویت کرد. به گفته او، “بدون این اصلاحات، هیچ اهرم مؤثری برای مقابله با چالشها نخواهیم داشت.”









