تماس با ما

آسیای مرکزی به عنوان میدان رقابت قدرت‌های جهانی شناخته می‌شود و نه به عنوان کانون درگیری. در این راستا، نقش اسرائیل در این منطقه اکثراً بزرگنمایی می‌شود. همچنین، سفر رئیس‌جمهور به کشورهای منطقه باید بر جنبه‌های اقتصادی تمرکز داشته باشد.

آسیای مرکزی به عنوان میدان رقابت قدرت‌های جهانی شناخته می‌شود و نه به عنوان کانون درگیری. در این راستا، نقش اسرائیل در این منطقه اکثراً بزرگنمایی می‌شود. همچنین، سفر رئیس‌جمهور به کشورهای منطقه باید بر جنبه‌های اقتصادی تمرکز داشته باشد.

**خبر آنلاین** – فاطمه غریبی: بهرام امیراحمدیان، کارشناس امور اوراسیا، سفر مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، به ترکمنستان و قزاقستان را سفری بسیار با اهمیت می‌داند. او با اشاره به تنش‌های موجود در روابط ایران و اروپا، تأکید می‌کند که تهران نیاز دارد با نگاهی واقع‌بینانه و رقابتی به آسیای مرکزی نزدیک شود.

امیراحمدیان تصریح می‌کند که این منطقه نه تنها «حیات خلوت روسیه» به شمار نمی‌رود، بلکه انتظار تغییر روابط کشورها به خاطر ایران نیز بی‌مورد است. او بر اهمیت کاهش هزینه‌های ترانزیت، توسعه کریدورهای تجاری و تقویت زیرساخت‌ها تأکید می‌کند و می‌گوید حضور فعال بخش خصوصی نیز ضروری است. وی خاطرنشان می‌کند که بدون داشتن یک اقتصاد پررونق، نه فرهنگ و نه سیاست قادر به پیشبرد روابط بین‌کشوری خواهند بود.

گفت‌وگوی کامل «خبرآنلاین» با امیراحمدیان به شرح زیر است:

***** لطفاً اهداف و اهمیت سفر رئیس‌جمهور به ترکمنستان و قزاقستان را توضیح دهید.***

این سفر در شرایطی انجام می‌شود که ایران در معرض فشارهای غربی قرار دارد و روابط با اروپا به سمت سردی پیش می‌رود. لذا سفر به قزاقستان که کشوری وسیع و اقتصادی مهم است، بسیار با اهمیت است. این کشور نه تنها تولیدکننده محصولات کشاورزی و دامی است، بلکه به عنوان یک صادرکننده عمده انرژی با منابع معدنی فراوان، نقش کلیدی دارد. همچنین، عضویت قزاقستان در «سازمان همکاری اقتصادی اوراسیا» حائز اهمیت است.

ایران برای دستیابی به قزاقستان باید از مسیر ترکمنستان عبور کند، چرا که ارتباط زمینی مستقیمی با قزاقستان ندارد. بنابراین، ترکمنستان نیز مقصد مهمی در این سفر محسوب می‌شود. برای رسیدن به سایر کشورهای آسیای مرکزی، تنها گذرگاه ایران، ترکمنستان است.

از این رو، ترکمنستان میبایست تسهیلات لازم را برای تسهیل تجارت ایران با کشورهای آسیای مرکزی فراهم کند. یکی از مسائل کلیدی حق ترانزیت است. طبق اطلاعاتی که دارم، سال‌هاست که برای هر کیلومتر عبور کامیون، یک‌ونیم دلار هزینه دریافت می‌شود. برای مثال، تجار ایرانی که قصد دارند به تاجیکستان-کشور هم‌زبان ما-محصولی صادراتی ارسال کنند، باید از خاک ترکمنستان عبور کرده و به ازبکستان رفته و سپس وارد تاجیکستان شوند. هزینه حق ترانزیت می‌تواند تا حدود ۳۰۰۰ دلار به همراه سایر هزینه‌ها بالا برود که این امر قدرت رقابت کالاهای ایرانی را کاهش می‌دهد.

بنابراین، رئیس‌جمهور باید با ترکمنستان در زمینه کاهش هزینه‌های عبور کامیون‌ها به توافق برسد و از آن‌ها بخواهد که همکاری بیشتری نشان دهند. همچنین، مشکلات با ترکمنستان در زمینه گاز نیز باید حل شود. تسهیل روابط به نفع ایران خواهد بود و به ما این امکان را می‌دهد که در آسیای مرکزی موقعیت قوی‌تری داشته باشیم.

در مورد قزاقستان، ما از طریق دریا نیز دارای ارتباطاتی هستیم و کشتی‌های ایرانی معمولاً در حال تردد میان بنادر ایران و قزاقستان هستند. همچنین، یک خط آهنی وجود دارد که از قزاقستان آغاز می‌شود و به ترکمنستان و سپس به ایران امتداد می‌یابد. این مسیر می‌تواند به عنوان راهی برای حمل و نقل ریلی از چین نیز مورد استفاده قرار گیرد.چین به تازگی همکاری‌های خود را با ایران گسترش داده و قرار است ۱۰۰ قطار به این کشور ارسال کند. به‌منظور کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل، ایران در پی برنامه‌ریزی برای ارسال محموله‌های صادراتی به منظور بازگشت این قطارها است. این اقدام به‌دلیل افزایش هزینه‌های حمل‌ونقل در صورت یک‌طرفه بودن بار ضروری به نظر می‌رسد.

در این راستا، آقای پزشکیان و تیم همراه وی باید پیرامون این مسائل بحث و گفت‌وگو کنند. عموماً روسای کمیسیون‌های مشترک همکاری اقتصادی در این هیئت‌ها حضور دارند، اما بهتر است که فعالان اقتصادی، مشابه کشورهایی مانند ترکیه، نیز در این سفرها شرکت کنند. این فعالان، نه تنها هزینه سفر را خود تأمین می‌کنند، بلکه بخشی از هزینه‌های دولت در چنین سفرهایی را نیز بر عهده خواهند گرفت.

با توجه به تغییر رویکرد اروپا، سفرهای خارجی باید به‌صورت اقتصادی برنامه‌ریزی شوند و سفرهای صرفاً فرهنگی دیگر کارایی ندارند. تقویت اقتصاد به شکل‌گیری روابط فرهنگی و تاریخی کمک خواهد کرد و باید بر موضوعاتی همچون حمل‌ونقل، ترانزیت، کریدورها و بازارهای اقتصادی تمرکز شود.

کشورهای آسیای میانه قادر به تأمین تمام نیازهای وارداتی ایران نیستند. مشکلی بنیادی برای ایران، تأمین تکنولوژی است، در حالی که این کشورها خود به واردات تکنولوژی از غرب وابسته‌اند. همچنین، ارز کشورهای آسیای میانه به‌ندرت قابل استفاده در بازارهای جهانی است و تبدیل آن به دلار هزینه‌بر است.

تجارت میان ایران و این کشورها به‌تنهایی نمی‌تواند تمام نیازهای ایران را پوشش دهد، اما بازار اوراسیا با حضور قزاقستان، بلاروس، روسیه و ارمنستان یک بازار مهم به شمار می‌آید و باید تسهیلاتی برای همکاری‌های تجاری ایجاد شود. ثبات کیفیت کالا و مبادلات میان فعالان اقتصادی اهمیت دارد، چرا که صادرکنندگان ایرانی نمی‌توانند به‌طور نامحدود صادرات خود را افزایش دهند.

ایران باید توجه داشته باشد که کشورهای بزرگ‌تری همچون ایالات متحده، اروپا و چین نیز در این منطقه فعال هستند و چین، به‌ویژه به‌دلیل واردات انرژی از قزاقستان، حضور اقتصادی پررنگی دارد. ابتکار «کمربند و راه» از سال ۲۰۱۳، همکاری‌های گسترده‌ای را میان این کشورها تسهیل کرده است.

مناسب‌ترین رویکرد، همکاری میان چین، قزاقستان، ایران، ترکیه و اروپا است. اقتصاد کشورهای آسیای مرکزی، به‌ویژه ازبکستان، ترکمنستان و قزاقستان، به سه بازار اصلی یعنی شرق (چین و آسیای شرقی)، غرب (از طریق دریای خزر و کریدورهای ترانزیتی به آذربایجان) و شمال (روسیه) وابسته است.

در نهایت، روابط ایران و قزاقستان نیاز به بررسی و مطالعه دقیق دارد. بررسی‌هایی از اتاق بازرگانی در این خصوص انجام شده که حائز اهمیت است. همکاری‌ها در دریای خزر می‌تواند فرصت‌های مناسبی برای توسعه صادرات ایران ایجاد کند، چرا که قزاقستان کشوری ثروتمند و با قابلیت‌های فراوان است.

همچنین، ارتباط ریلی و جاده‌ای چین با اروپا از مسیر قزاقستان عبور می‌کند و ایران در حال سرمایه‌گذاری بر روی راه‌آهنی است که از قزاقستان به ترکمنستان و سپس به ایران متصل می‌شود. ایران باید از هم‌اکنون به فکر صادرات کالاهای خود باشد تا بتواند از ورود این قطارها بهره‌برداری نماید.در حالی که برنامه‌ریزی برای حمل و نقل کالاهای صادراتی از ایران به سایر کشورها ضروری به نظر می‌رسد، هنوز الزامات پیشرفت در این حوزه مورد توجه قرار نگرفته است. این موضوع به کاهش هزینه‌های حمل و نقل و در نتیجه افزایش رقابت‌پذیری قیمت کالاها کمک خواهد کرد.

رابطه ایران با کشورهای آسیای میانه تا کنون به دلیل تعدادی از عوامل محدود بوده است. در حالی که پتانسیل اقتصادی این کشورها مورد تأکید قرار دارد، سطح تعاملات همچنان پایین است. یکی از مشکلات اصلی این است که کشورهای روسیه و آذربایجان که صادرکنندگان نفت خام هستند، به نیازهای انرژی خود از همین منابع اکتفا می‌کنند و این موضوع جایی برای صادرات ایران باقی نمی‌گذارد.

برخی تحلیل‌ها نشان می‌دهد که انتظارات مطرح شده در رسانه‌ها با واقعیت‌های اقتصادی کشورهای آسیای میانه همخوانی ندارد. بازار این کشورها عمدتاً به سمت مناطق شرقی و غربی و همچنین روسیه متمایل است.

توسعه روابط اقتصادی تنها با اقدام دولت‌ها ممکن نیست، زیرا این بخش خصوصی است که در نهایت تجارت را پیش می‌برد. دولت باید زیرساخت‌های لازم، از جمله قانون‌گذاری، نظام بانکی، و امنیت حمل و نقل را فراهم کند. برای موفقیت در این زمینه، یک قوه قضائیه مستقل و دولتی پاسخگو الزامی است. در غیر این صورت، ناامنی جاده‌ها و روندهای پیچیده مرزی می‌تواند تجارت را مختل کند.

علاوه بر این، کشورهای آسیای مرکزی به طور عمده صادرکنندگان انرژی هستند و به دلیل ملاحظات خاص، صادراتشان را محدود نگه می‌دارند. این درحالی است که رقابت در بازار این منطقه شامل ایالات متحده، اتحادیه اروپا و چین نیز می‌شود و به همین دلیل نمی‌توان انتظار داشت بازارها به راحتی در اختیار ایران قرار گیرند.

اقتصاد جهانی بر اساس اصول رقابتی شکل می‌گیرد و در صورت نبود امنیت و سهولت در تجارت، شرکت‌ها به سرعت گزینه‌های جایگزین را انتخاب خواهند کرد. بنابراین، عوامل مختلفی از جمله ساختار اقتصادی کشورهای منطقه، رقابت و کمبود زیرساخت‌ها مانع از گسترش روابط ایران با این کشورها شده است.

طرح‌های بزرگ نظیر «ابتکار کمربند و راه» و تلاش‌های آمریکا در راستای افزایش نفوذ اقتصادی منطقه‌ای نیز می‌تواند بر این روابط تأثیرگذار باشد.**نفوذ قدرت‌های جهانی در آسیای مرکزی**

آسیای مرکزی به عنوان محلی برای رقابت بین قدرت‌های جهانی شناخته شده است. برخی تحلیلگران این منطقه را به عنوان «حیات خلوت روسیه» توصیف می‌کنند. با این حال، نقش این قدرت‌ها در این ناحیه نیاز به بررسی عمیق‌تری دارد. به نظر کارشناسان، جنبه نظامی یا امنیتی این دخالت‌ها نمی‌تواند واقعیت را به درستی نشان دهد. در واقع، رقابت به جای تقابل در اینجا حاکم است و قدرت‌ها برای بهره‌برداری از ظرفیت‌های این منطقه وارد میدان می‌شوند.

کشورهای آسیای مرکزی مستقل هستند و تصمیم‌گیری‌های خود را انجام می‌دهند، به ویژه در زمینه روابط خارجی. در حالی که برخی از این کشورها عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا هستند، دیگرانی مانند ترکمنستان راه ویژه‌ای را دنبال می‌کنند و برای دوره‌های مختلف مستقل عمل می‌کنند.

حضور ایالات متحده نیز به صورت نظامی نیست. این کشورها بیشتر به منظور فعالیت‌های اقتصادی و تجاری وارد منطقه می‌شوند. موفقیت آن‌ها در این زمینه بیشتر به زیرساخت‌ها و فناوری‌های پیشرفته‌ای مربوط می‌شود که در اختیار دارند. به همین دلیل، برای کشورهایی که قصد رقابت دارند، فراهم‌کردن زیرساخت‌ها و استانداردهای لازم بسیار حائز اهمیت است.

از دیگر جنبه‌ها، صادرکنندگان باید به کیفیت کالا، بسته‌بندی مناسب و ایجاد برندهای معتبر توجه کنند. ایجاد بازارهای پایدار و قابل اعتماد اهمیت زیادی دارد تا کشورها بتوانند به راحتی واردات و صادرات را مدیریت کنند و از بی‌اعتمادی در تجارت جلوگیری شود.

**نقش اسرائیل در آسیای مرکزی**

در این میان، نقش اسرائیل در آسیای مرکزی به طور قابل توجهی بزرگنمایی شده است. برخی تحلیلگران بر این باورند که توانایی‌های اسرائیل در این منطقه محدود است و این کشور تنها به رقابت با سایر بازیگران می‌پردازد. مردم آسیای مرکزی به دنبال کالای با کیفیت و استاندارد هستند، صرف‌نظر از منشأ آن، بنابراین نگرش‌های ایدئولوژیک کمتر در این حوزه تأثیرگذار است.**تحلیل چالش‌ها و فرصت‌های تجارت در ایران**

یک تحلیلگر اقتصادی معتقد است که مشکلات موجود در زمینه تجارت در ایران به انتخاب مصرف‌کنندگان و شرایط اقتصادی مرتبط نیست بلکه به عدم رعایت اصول تجارت از سوی برخی فعالان اقتصادی برمی‌گردد. او هشدار می‌دهد که تغییرات ناگهانی در قوانین و ناپایداری در ارائه خدمات می‌تواند اعتماد مشتریان خارجی را از بین ببرد.

به گفته این تحلیلگر، دولت باید زیرساخت‌های لازم برای تجارت را فراهم کند. این زیرساخت‌ها شامل سیستم بانکی معتبر، بیمه‌های بین‌المللی و مسیرهای ایمن برای حمل و نقل است. او تأکید می‌کند که این موارد سال‌هاست که مطرح شده ولی اقدام چندانی در این زمینه انجام نشده است.

در پاسخ به سؤالی درباره سفر مقامات ایرانی به کشورهای آسیای مرکزی، وی خاطرنشان کرد که چنین سفرهایی باید بر پایه منافع ملی دو کشور شکل گیرد و نباید روابط دو کشور به مسائل سیاسی دیگر گره زده شود. او افزود که وجود قدرت‌های مختلف در منطقه مانند روسیه به معنای همراهی آنها به خاطر منافع خصوصی ایران نیست.

این کارشناس اقتصادی تأکید کرد که هر کشور باید بر اساس منافع خود تصمیم‌گیری کند و ایران باید تمرکز بیشتری بر توسعه روابط دوجانبه و نیازهای متقابل داشته باشد. او همچنین به پتانسیل های گوناگون فراتر از صادرات کالا اشاره کرد و بیان کرد که ایران توانایی‌هایی در حوزه خدمات مهندسی نیز دارد.

این مسئله نشان می‌دهد که تقویت روابط اقتصادی با کشورهای دیگر نیاز به برنامه‌ریزی دقیق و همکاری‌های مؤثر دارد. از این رو، سفارتخانه‌ها باید به عنوان محورهای اصلی برای توسعه روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی عمل کنند و بیشتر بر روی اقدامات اقتصادی تمرکز کنند.

او در پایان خاطرنشان کرد که تقویت روابط اقتصادی می‌تواند بر سایر حوزه‌ها مثل همکاری‌های دانشگاهی و فرهنگی نیز تأثیر بسزایی داشته باشد و پتانسیل‌های مشترکی وجود دارد که می‌تواند به همکاری‌های نزدیک‌تر بین ایران و کشورهای همسایه منجر شود.

آیا سقوط ونزوئلا می‌تواند به آغاز یک جنگ تمام‌عیار میان آمریکا و ایران منجر شود؟ این سؤال در حال حاضر توجه بسیاری از تحلیلگران را جلب کرده است. برخی کارشناسان بر این باورند که تحولات سیاسی در ونزوئلا ممکن است شرایطی را ایجاد کند که منجر به تشدید تنش‌ها میان واشنگتن و تهران گردد.

آیا سقوط ونزوئلا می‌تواند به آغاز یک جنگ تمام‌عیار میان آمریکا و ایران منجر شود؟ این سؤال در حال حاضر توجه بسیاری از تحلیلگران را جلب کرده است. برخی کارشناسان بر این باورند که تحولات سیاسی در ونزوئلا ممکن است شرایطی را ایجاد کند که منجر به تشدید تنش‌ها میان واشنگتن و تهران گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *