تماس با ما

«چرا چین به مرزهای تعیین‌شده ایران توجهی ندارد؟ چالش‌های فشار میانجی و بحران‌های ناشی از هزینه‌های ناشی از این موضوع»

«چرا چین به مرزهای تعیین‌شده ایران توجهی ندارد؟ چالش‌های فشار میانجی و بحران‌های ناشی از هزینه‌های ناشی از این موضوع»

**چین و تکرار ادعاهای ارضی علیه ایران: دیپلماسی در بحران**

ادعای ارضی علیه ایران که در بیانیه‌ای مورد تأیید چین قرار گرفته، فراتر از یک همراهی لفظی ساده است. این اقدام به عنوان نشانه‌ای از رفتار آگاهانه چین تعبیر می‌شود که از موقعیت «عدم پرداخت هزینه» برای خود بهره‌برداری می‌کند. این کشور با بهره‌جویی از روابط نامتوازن جمهوری اسلامی در عرصه بین‌الملل، اصولی همچون احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی را نادیده می‌گیرد و تنها به دنبال منافع اقتصادی و فرصت‌طلبی است. این نوع رفتار در مقابل ساختارهای نظامی در دریای چین و حمایت‌های اخیر ژاپن از تایوان توجیه‌پذیر به نظر می‌رسد.

واکنش وزارت امور خارجه ایران در این زمینه به اوضاع دامن زده است. تفکیک میان امارات به‌عنوان «مدعی» و چین به‌عنوان «همراه بیانیه»، مسئولیت چین را در این منازعه کاهش می‌دهد و پیامی را ارسال می‌کند که به چین اجازه می‌دهد بدون تحمل هزینه‌ای، در نقض حاکمیت ایران دخالت کند. این سکوت یا اعتراض ناقص نشان‌دهنده ناتوانی در حفظ شأن ملی و عدم توانایی در تنظیم توازن در روابط بین‌الملل است.

مشکل فراتر از یک بیانیه ساده است؛ روابط ایران در خلیج فارس به شدت تحت تأثیر چین قرار دارد. چین به میانجی‌گری میان ایران و عربستان، دو قدرت بزرگ منطقه، پرداخته و بر دیپلماسی ایران تسلط یافته است. نتیجه این وضعیت، ایجاد جسارت در چین برای نقض حاکمیت ایران است. در این شرایط، چین به جای یک شریک راهبردی، به عنوان تنظیم‌کننده منافع خود عمل می‌کند و ایران را به ابزاری برای منافعش تبدیل می‌کند.

در یک سیاست متوازن، اگر ایران روابط قوی و تنظیم‌شده‌تری با قدرت‌های مؤثر از جمله آمریکا داشت، چین مجبور بود ایران را به عنوان یک بازیگر مستقل بشناسد و از نقض حاکمیت آن خودداری کند. فقدان این توازن، نه تنها به عادی‌سازی نقض حاکمیت منجر می‌شود، بلکه این وضعیت به نفع بازیگرانی چون چین تمام می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *