تماس با ما

انتقال چین از توسعه در ابعاد وسیع به ارتقاء کیفیت در حوزه صنایع فرهنگی و خلاق در حال انجام است. این روند به توجه به بهبود استانداردها و نوآوری در تولیدات فرهنگی معطوف شده است.

انتقال چین از توسعه در ابعاد وسیع به ارتقاء کیفیت در حوزه صنایع فرهنگی و خلاق در حال انجام است. این روند به توجه به بهبود استانداردها و نوآوری در تولیدات فرهنگی معطوف شده است.

صنایع فرهنگی و خلاق به عنوان بخش اصلی سیاست‌گذاری کشورها شناخته می‌شوند، زیرا این صنایع همزمان قادر به ایجاد ارزش اقتصادی و شکل‌دهی هویت جمعی و گفتمان‌های اجتماعی هستند. بررسی‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که این صنایع سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی و اشتغال کشورها دارند. علاوه بر تأثیرات اقتصادی، صنایع فرهنگی در نوآوری، برندسازی ملی و سرمایه اجتماعی نیز نقش بسزایی دارند؛ برای دستیابی به این اهداف، باید به توسعه متوازن این صنایع توجه شود.

چین با سرمایه‌گذاری‌های کلان در صنایع فرهنگی، به یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان محصولات فرهنگی در جهان تبدیل شده است. با این حال، این کشور هنوز نتوانسته منابع فرهنگی خود را به قدرت نرم تبدیل کند، در حالی که کشورهای دیگری مانند کره‌جنوبی و ایالات متحده در این زمینه موفق‌تر عمل کرده‌اند. به نظر می‌رسد که در اقتصاد خلاق چین، «کمیت» اولویت بیشتری نسبت به «کیفیت» پیدا کرده است و علی‌رغم گسترش مقیاس این صنایع، چین همچنان با کسری تجاری فرهنگی مواجه است.

در حالی که ایالات متحده و کره‌جنوبی از اکوسیستم‌های حمایت‌کننده مالکیت فکری و همکاری دولت و بخش خصوصی برای تقویت زنجیره نوآوری بهره‌برداری کرده‌اند، چین هنوز بیشتر بر پروژه‌های دولتی و کنترل از بالا تأکید دارد. این رویکرد منجر به عدم توانایی چین در تبدیل منابع فرهنگی به ارزش‌های اقتصادی و نمادین در سطح بین‌الملل شده است.

چین در سال‌های اخیر تلاش کرده است با ترکیب هدایت‌های دولتی و نوآوری در بازار به بهبود کیفیت صنایع فرهنگی دست یابد. نمونه‌ای از این تلاش‌ها، شرکت «پاپ مارت» است که با مدل تجاری خاص خود، سهم درآمد بین‌المللی را به‌طور چشمگیری افزایش داده است. اما علی‌رغم این پیشرفت‌ها، صنایع فرهنگی چین با چالش‌های ساختاری اساسی، از جمله «تخفیف فرهنگی» و ضعف در بهره‌برداری از فناوری‌های پیشرفته مواجه‌اند.

برای برطرف کردن این چالش‌ها، کشورهای دیگر و تجربه‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که توسعه پایدار این صنایع نیازمند تعادل میان مقیاس و کیفیت، ادغام فرهنگ با فناوری و تقویت زنجیره‌های ارزش است. با این رویکرد، توانمندسازی فناورانه و تعاملات میان‌فرهنگی اهمیت پیدا می‌کند و می‌تواند به تبدیل ظرفیت‌های فرهنگی به قدرت نرم و توسعه پایدار کمک کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *