تصاویر و گزارشهای اخیر نشان میدهد که برخی چهرههای سیاسی مانند سعید جلیلی و حمید رسایی، موضعگیریهای متفاوتی در خصوص فیلترینگ داشتهاند. بهویژه حمید رسایی، که در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۴، فیلترینگ را به نفع مردم ارزیابی کرده بود، تنها چند روز بعد از افشای خط بدون فیلترش، در ۴ آذر به مخالف بودن خود با فیلترینگ در جمهوری اسلامی اشاره کرد.
این تغییر ناگهانی موجب ایجاد سوالاتی جدی در مورد ضرورت فیلترینگ شده است. اگر این اقدامات برای مردم لازم است، چرا برخی سیاستمداران از محدودیتهای اعمال شده بر شهروندان معافاند؟
بحث اهمیت این موضوع بهخصوص با توجه به وعده مدیرکل روابط عمومی استانداری تهران به خبرنگاران شهرستانهای رباطکریم و بهارستان که درباره اختصاص خطوط بدون فیلتر برای خبرنگاران ارائهشده است، دوچندان میشود. او در این نشست وعده پیگیری این موضوع را داده بود که اقدامی منطقی برای تسهیل پوشش خبری بحرانها به حساب میآید.
اما جالب اینجاست که ساعات بعد از این نشست، با تماسهایی از سوی مدیرکل، خواسته شد تا بخش مربوط به این موضوع از خروجی رسانهها حذف شود، که این اقدام به نوعی تلاش برای پنهانسازی مطالبهای قانونی و حرفهای بود.
در حال حاضر که موضوع خطوط بدون فیلتر سیاسیون دوباره به میان آمده است، خبرنگاران شهرستانهای رباطکریم و بهارستان بر این باورند که دسترسی به خطوط بدون فیلتر باید در اولویت رسانهها قرار گیرد و نه سیاستمدارانی که خود از محدودیتهای مشابهی که برای مردم وضع کردهاند، فرار میکنند.
تا زمانی که این نابرابریها برطرف نشود، فیلترینگ نه تنها یک سیاست عمومی، بلکه یک نوع تبعیض تکنیکی خواهد بود که بیشتر از همه، رسانهها بهای آن را خواهند پرداخت.











