نوید احمدپور – خبردونی خوزستان – در حالی که سالانه میلیاردها تومان بابت مقابله با گرد و غبار صرف میشود، تحقیقات بینالمللی نشان دادهاند که استفاده از تکنولوژی «بادشکن» میتواند بهراحتی از تشدید ریزگردها جلوگیری کند. این تکنولوژی با مصالح ارزان و بدون نیاز به انرژی، در حال حاضر در صنایع فولاد اهواز به کار گرفته میشود، اما هنوز راهی به مناطق بیابانی نیافته است و این مساله هزینههای سنگینی برای سلامتی مردم به همراه دارد.
خوزستان سالهاست که با مشکل گرد و غبار مواجه است. آسمان این استان به جای آبی، خاکستری و قهوهای شده و هر تندبادی زندگی در اهواز و سایر شهرهای جنوبی را مختل میکند. در این سالها، پاسخ مسئولان به این معضل، استفاده از روشهای تکراری و پرهزینهای بوده است که اغلب هم ناکام ماندهاند؛ مانند نهالکاری در زمینهای بیآب و استفاده از مالچ نفتی که خود به اکوسیستم آسیب میزند. اما اکنون نگاهی متفاوت به این موضوع میاندازیم و میتوان گفت که راه حل در یک قانون ساده فیزیکی و هوش مهندسی نهفته است، یعنی روشی که در صنایع فولاد به خوبی پیادهسازی شده، اما در بیابانها به آن توجهی نشده است.
چرا فناوری در بیابانها کاربرد ندارد؟
یکی از جالبترین نکات این است که یکی از پیشرفتهترین سیستمهای کنترل گرد و غبار در خاورمیانه، در اهواز فعال است. دیوارهای مشبک اطراف دپوهای سنگ آهن در فولاد خوزستان از تکنولوژی «Wind Fencing» یا حصارهای بادشکن بهرهمندند تا جریان باد را تغییر داده و از بلند شدن ذرات گرد و غبار جلوگیری کنند. اما سوال اصلی اینجاست که چرا این فناوری که در صنعتای داخلی موفق بوده، به بیابانها نمیرود؟
توجه داشته باشید؛ هدف از این فناوری، احداث دیوارهای فلزی ۲۰ متری در بیابان نیست. اصول «فیزیک جریان هوا» و همین تکنیک در بیابانهای دیگر نقاط دنیا با استفاده از موادی چون نی، چوب و توریهای پلیمری به کار رفته و نتایج مثبتی داشته است.

بر اساس تحقیقات منتشر شده در مجلات معتبر بینالمللی، تکنولوژی بادشکنها بر مبنای کاهش سرعت باد در سطح زمین کار میکند. زمانی که باد به سطح زمین میرسد و سرعت آن از حد خاصی بیشتر میشود، ذرات خاک را به هوا میبرد. تحقیقات نشان میدهند که نیازی به سد کردن باد با دیوارهای ضخیم نیست، زیرا این دیوارها میتوانند باعث تلاطم بیشتری شده و ذرات گرد و غبار را بیشتر کنند. برعکس، ساختارهای متخلخل میتوانند سرعت باد را کاهش داده و جریان آن را آرامتر کنند. به موجب این تحقیقات، استفاده از شبکههای بادشکن میتواند سرعت باد را تا ۶۰ درصد و میزان بلندشدن گرد و غبار را تا ۸۰ درصد کاهش دهد، بدون اینکه به آب یا برق نیاز داشته باشد.
تجربه چین؛ الگوی موفق
نگاهی به تجارب بینالمللی، بهویژه روش چین در مواجهه با بیابانزایی در مناطقی مانند «نینگشیا» و صحرای «تنگر» میتواند آموزنده باشد. آنها از روشی به نام «شبکههای شطرنجی کاهی» استفاده کردند و نه تنها به انتقال آب یا مالچ نفتی نیازی نداشتند، بلکه با کمک ساقههای گیاهانی مانند گندم و نی، توانستند اثربخشی قابل ملاحظهای در کاهش ریزگردها ایجاد کنند.
### ایجاد بادشکنهای مؤثر در تثبیت ماسههای روان
در یک پروژه نوآورانه، بادشکنهای کوتاه یک متری بر روی تپههای شنی طراحی شده است. این سیستم به گونهای است که نیمی از ساقهها درون ماسه فرورفته و نیمه دیگر به صورت دیوارهای با ارتفاع ۱۰ تا ۲۰ سانتیمتر به چشم میخورد. این شبکهی ساده، زبری سطح زمین را افزایش داده و از سرخوردن و افزایش سرعت باد بر روی ماسهها جلوگیری میکند.
تحقیقات نشان میدهد که این روش، میتواند ماسههای روان را در کمتر از یک سال تثبیت کند. جالب است که ساقههای استفاده شده بعد از چند سال تخریب شده و به کود تبدیل میشوند، که این امر بستری مناسب برای رشد گیاهان بومی فراهم میکند. به این ترتیب، خاک تثبیت شده و خطر آلودگی محیط زیست کاهش مییابد، در حالی که هزینهها نیز به طرز قابل توجهی پایین میآید و نیاز به نگهداری وجود ندارد.
### پرسشهای نگران کننده از مقامات
سوالات متعددی برای مقامات استان خوزستان و کشور وجود دارد. متولیان امر باید به این پرسش پاسخ دهند که چرا این برنامه با توجه به مزایای بالقوهاش، مورد غفلت واقع شده است؟ هزینه اجرای این تکنیک کمتر از یکدهم روشهای موجود است و نیاز به منابع آبی و انرژی ندارد. مواد اولیه نیز در استان در دسترس است و هیچ گونه آسیب زیستمحیطی مانند بوی بد و مواد شیمیایی ایجاد نمیکند.
### نیاز به توجه و اقدام فوری
در حالی که مسئولان همواره از کمبود منابع مالی و تحریمها شکایت دارند، پیادهسازی این روشها نیاز به تکنولوژی پیشرفته ندارد و تنها به درایت و اراده نیازمند است. چرا نباید از این روشها برای مدیریت کانونهای گرد و غبار در جنوب و شرق اهواز استفاده کرد؟
### نگاه به تجربیات بینالمللی
سوال کلیدی دیگری مطرح میشود: آیا در سفرهای تجاری و سیاسی به چین، مسئولان تنها به جاذبههای گردشگری توجه کردند؟ آیا هیچیک از آنها به شهرها و استانهای بیابانی این کشور که با چالشهای مشابه دست و پنجه نرم کردهاند، سری نزنند؟
### بررسی فرصتهای از دست رفته
بر اساس دادههای هواشناسی، مناطق کانون گرد و غبار به دلیل خاکهای سست دچار مشکل هستند. نصب بادشکنها میتواند راه حلی مؤثر برای بازگرداندن پایداری به این مناطق باشد. اگر طی پنج سال گذشته به جای جلسات بینتیجه، گروههای جهادی و پیمانکاران بومی بسیج شده و این روشها را بکار میبردند، امروز وضعیت شهر اهواز قطعاً به مراتب بهتر از وضعیت کنونی بود.تحقیقات اخیر درباره اثر محافظتی aerodynamic بادشکنها نشان میدهد که این سازهها بلافاصله پس از نصب تأثیر قابل توجهی دارند. به بیان دیگر، نیازی به انتظار چند ساله برای مشاهده نتایج مشابه درختکاری نیست، بلکه با نصب بادشکن، فرسایش بادی به سرعت متوقف میشود.
برای مسئولان استان، این یک راهحل ساده در دنیای اینترنت و اطلاعات آزاد است. در حال حاضر، با یک جستجوی ساده در پایگاههای علمی، میتوان به صدها مقاله و گزارش اجرایی درباره موفقیت “دیوارهای بادشکن” و “موانع شنی چککرده” در نقاط مختلف دنیا دسترسی پیدا کرد. بنابراین نمیتوان ادعا کرد که نقاط بیابانی خوزستان و اهواز مستثنی هستند.
عدم آگاهی مسئولان از چنین راهکارهای ساده و علمی، یک ضعف اساسی است و در صورت آگاهی و عدم اقدام، آنها باید پاسخگوی خسارات ناشی از طوفانهای گرد و غبار و تأثیرات آن بر سلامت مردم باشند. هزینههای ناشی از بیماریهای تنفسی، تعطیلی مدارس و ادارات و حتی مهاجرت نخبگان به مراتب بیشتر از هزینه اجرای این طرحها است. مردم خوزستان حق دارند از مسئولان سوال کنند: آیا ارادهای برای حل مشکل وجود ندارد یا اینکه منافع شخصی در تداوم این بحران نهفته است؟
صنایع فولاد استان از دانش روز برای حفظ سرمایههای خود استفاده میکنند، ولی چرا مسئولان دولتی برای حفاظت از سلامت مردم از این علم بهره نمیبرند؟ تفاوت تنها در جنس دیوارها نیست، بلکه فرق اصلی در نوع دغدغههاست؛ در یکسو، منفعت اقتصادی است و در سوی دیگر، به نظر میرسد که دغدغهای وجود ندارد.
خوزستان در کنار مشکل کمبود آب، بیش از همه به تدبیر نیاز دارد. تدبیری که با هزینهای اندک و استفاده از نیزارهای استان، میتواند سپری در برابر طوفانهای ریزگرد ایجاد کند. آیا گوش شنوایی برای درک این واقعیتهای علمی وجود دارد؟











