به گزارش خبرآنلاین، روزنامه اطلاعات در مطلبی به بررسی تغییرات فرهنگی در جوامع مختلف پرداخت و به نقش مکانهای عمومی در همزیستی انسانی اشاره کرد. این مقاله به ویژه به شهرهایی مانند آمستردام، تونس، برلین، بیروت و کیپتاون پرداخته و از این مکانها به عنوان بسترهایی برای تلاقی فرهنگها و سبکهای زندگی متنوع یاد کرده است.
در این راستا، کشتی صمود که به منظور ارائه کمکهای انسانی به مردم غزه تشکیل شده، تصویر جالبی از همزیستی افرادی با عقاید و پوششهای مختلف به نمایش گذاشته که در کنار یکدیگر برای کمک به غزه تلاش میکنند.
کشتینشینان صمود، نمادی از تجمع هویتهای فرهنگی و دینی متنوع را ارائه میدهند، جایی که فضایی غیرمتعارف و ایدهآل را به نمایش میگذارد. به نقل از میشل فوکو، این پدیده را میتوان به عنوان یک “هتروپیا” تشریح کرد که در تضادی بین واقعیت و اسطوره شکل گرفته است.
آیچین کانت اوغلو، مترجم و کارشناس میتولوژی، با پیوستن به این ناوگان، از عدم هراس از تهدیدات اسرائیل صحبت کرده و گفت: “آن که از اسرائیل میترسد، بدتر از اسرائیل است.”
این همبستگی بین ۴۴ کشور میتواند نشانی از ارتباطات اجتماعی موجود میان گروههای مختلف در جوامع شرق و غرب باشد، که زمینهساز سفر آنها به سمت غزه شده است. با این حال، گزارشهای رسانهای عموماً نگاهی سطحی به این رویداد دارند و جنبشهای همدلی جهانی با فلسطین را به کلیشههای خشک تقلیل میدهند.
از طرف دیگر، تاکید بر بیحجابی یا حجاب در این تحولات تنها بخشی از واقعیت را منعکس میکند و روابط پیچیدهتری را بین فعالان نشان میدهد. برخی از این فعالین حتی در شرایط سخت به تبادل تجربیات فرهنگی و عقیدتی پرداخته و روابط انسانی عمیقتری برقرار کردند.
دو فعال دیگر این قافله، سمانور سونمز و اقبال گورپینار، تجربیات شخصی خود را از حضور در کشتی صمود و بازداشتها به اشتراک گذاشتند. آنها به چالشهای موجود در راستای هویتهای فرهنگی و دینی در خلال این تجربیات گرانبها پرداخته و بر اهمیت همزیستی در بحرانها تأکید کردند. سونمز به اثرات مثبت همکاری میان گروههای مختلف و شکستن پیشداوریها در این زمینه اشاره کرد.
در نهایت، این رویدادها نشاندهنده پیچیدگی روابط انسانی و ضرورت همبستگی در مواجهه با چالشهای جهانی است.در یک نشست، یکی از همسفران ایتالیایی، که سابقاً گزارشی درباره برقع در افغانستان نوشته بود، با ابراز همدلی عمیق نسبت به من، از این حادثه ابراز تأسف کرد. پیشداوریهای او درباره اجباری بودن حجاب اکنون زیر سؤال رفته بود؛ چرا که او شاهد افرادی بود که بهطور داوطلبانه به حجاب پایبند بودند. همچنین، در یک مورد دیگر در زندان، رفتار همسلولی آتیست خود را مشاهده کرد و به این نکته پی برد که انسانهای مختلف، حتی با باورهای متفاوت، میتوانند شریف و انسانی باشند.
در این شرایط، تجربه دیگری از “پاد مکان” یا هتروپیا به وجود آمد: دیوارهای زندان با شعارهای “آزاد باد فلسطین” تصاویر فرهنگی مختلف را به نمایش میگذارد و این واقعیت را که این مکان تحت اشغال است، تقویت میکند. یکی از زندانیان، با احساسی عمیق، به دیوارنوشتههایی اشاره کرد که نشاندهنده شکنجه و رنج فرزندان فلسطین بود و او در این لحظه بوی غزه را حس کرد.
در چنین فضایی، حجاب از معنا و اهمیت بیشتری برخوردار میشود. این پدیده در دوران پیش از انقلاب و پس از آن وجود داشت و در تحول جامعه به یک موضوع کلیدی تبدیل شد. در این راستا، حجاب در ارتباط بین افرادی که باورهای مختلف دارند، موجب شکلگیری ارزشها و معانی جدیدی میشود.
در این فیلم، رومیسا، مجری تلویزیونی، به عنوان زنی بیحجاب، به ارزشهای حجاب اشاره کرده و میگوید: “آن کشتیها تنها حامل کمکها نبودند، بلکه نماد انسانیت ما بودند.” او به این نکته تأکید کرد که اسرائیل نه تنها به کشتیها حمله کرد، بلکه به وجدان انسانیت نیز شلیک کرد و این واقعیت را به دنیا نشان داد.
تاریخ اسرائیل، به اعتقاد او، در کنار ظلمهایی که بر انسانها روا داشته، ثبت خواهد شد.











