به گزارش خبردونی، عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در نامهای به محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، به برخی نگرانیها در خصوص وضعیت فرزندآوری در کشور اشاره کرده است.
وی در این نامه، با تأکید بر اهمیت موضوع فرزندآوری، به نامهای که در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۴ با امضای ۱۸۴ نماینده به وزیر بهداشت ارسال شده، واکنش نشان داد. عبدی اعلام کرد که در این نامه به او بهطور غیرمستقیم انتقاد شده و به همین دلیل لازم دانسته که نکات خود را به نمایندگان ارائه دهد.
عبدی توضیح داد که اظهارات وزیر بهداشت سابق درباره اشتباهات موجود در نامه نمایندگان و همچنین پاسخ وزارت بهداشت، به طور کامل منتشر نشده و ابهاماتی را در ذهن نمایندگان باقی گذاشته است. او تأکید کرد که نسبت به دیگران، در خصوص جمعیت و فرزندآوری نوشتههای بیشتری داشته و آثار خود را تحت عنوان “چگونه جمعیت را سِقط کنیم؟” منتشر کرده است.
این فعال سیاسی با اشاره به قانون جوانی جمعیت که در مجلس قبل تصویب شد، بیان کرد که علیرغم افزایش زاد و ولد در سال پیش از اجرای این قانون، آمار موالید از سال ۱۴۰۱ به بعد به شکل مداوم کاهش یافته است. او همچنین اشاره کرد که آمار مرگ و میر نیز در دوران ریاستجمهوری آقای رئیسی افزایش یافته و این موضوع مزید بر مشکلات فرزندآوری شده است.
عبدیشدت نشان داد که مشکلات مربوط به فرزندآوری علیرغم اجرای قانون موجود، همچنان باقی مانده و نیازمند بررسیهای دقیقتری است. وی خواستار تشکیل گروه علمی برای تحلیل دقیقتر این مسأله شده و از نمایندگان خواست تا به پژوهشهای معتبر در این حوزه توجه کنند.از زمان تصویب قانون جدید، آمار فرزندآوری در کشور به شدت کاهش یافته است. به طوری که تا پایان سال جاری، تخمین زده میشود که این آمار حدود ۱۸ درصد کاهش پیدا کند و رشد جمعیت به زیر ۰.۶ درصد برسد. بسیاری تحلیلگران بر این باورند که ادامه این سیاستها میتواند به توقف کامل رشد جمعیت منجر شود.
تحلیل اقدامهای اخیر نمایندگان مجلس نشان میدهد که آنها نسبت به مسائل مرتبط با جمعیت و نتایج قانون جدید ناآگاه هستند. آنها یکی از اصلیترین دستاوردهای این قانون را افزایش درصد تولد فرزندان سوم به بعد از ۱۸٫۳ درصد به ۲۶٫۸ درصد عنوان کردهاند. اما به گفته منتقدان، این به معنای موفقیت نیست و بلکه نشاندهنده کاهش کلی فرزندآوری است. نسبت فرزندان سوم و بعد از آن به دلیل کاهش تعداد تولدها در کل خانوارها افزایش یافته و این به معنای تغییر انگیزه جوانان از ازدواج و فرزندآوری است.
میانگین سنی مادران در هنگام داشتن نخستین فرزند تغییر نکرده، اما سن مادران به طور کلی به طور میانگین یک سال افزایش یافته است. این نشان میدهد که سیاستهای کنونی نتوانستهاند نیازهای جوانان را در نظر بگیرند و برعکس، آنان را در تمامی جوانب زندگی نادیده گرفتهاند.
در مورد سیاستهای جمعیتی دهه ۷۰ و ۸۰ نیز تحلیلی غلط ارائه شده است. در آن زمان، سیاستهای جمعیتی از سوی کل نظام به تصویب رسید و نتیجه مطلوبی در پی داشت. اما با وضعیت کنونی و قوانین جدید، از شواهد و همچنین عدم تحقق اهداف، مشخص است که نباید انتظار افزایش زاد و ولد داشت.
کشورهای دیگری مانند چین و کره جنوبی که در تلاش برای افزایش جمعیت هستند، نیز با مشکلات مشابهی مواجهاند. ارائه تسهیلات مالی و خدمات رایگان نتوانسته تأثیری چندانی بر افزایش زاد و ولد داشته باشد.
تحلیلگران بر این باورند که حل بحران فرزندآوری نیازمند توجه به مسائل کلان اقتصادی و اجتماعی است و مردم دیگر نیازی به تخصیص منابع برای ترویج فرزندآوری ندارند. به نظر میرسد که ریشههای کاهش زاد و ولد در عمق مشکلات اجتماعی و اقتصادی است که نیازمند راهحلهای اساسی و جامع هستند.











