به گزارش خبرآنلاین، روزنامه خراسان به نقل از مرعشی اعلام کرده که تغییرات لحن ایالات متحده در برخورد با ایران و تأکید بر خروج از خاورمیانه را بهعنوان «نقطه تلاقی راهبردی» بررسی کرده و پیشنهاداتی درباره تشکیل شوراهای اضطراری و ایجاد تغییرات ساختاری در دولت مطرح کرده است.
اگرچه نگرانیهای مرعشی درباره وضعیت معیشتی مردم قابل توجه است، اما تحلیل او در بسیاری از موارد پیچیدگیهای اقتصادی و سیاسی را نادیده میگیرد و به سادگی مسأله را بررسی کرده است.
مرعشی همچنین به بحران تأمین کالاهای اساسی و کمبود ارز اشاره کرده و نسبت به حل این مسائل از طریق برقراری دوباره مذاکرات با آمریکا ابراز نگرانی کرده است. وی مطرح میکند که تجربه برجام نشاندهنده این است که توافق با آمریکا در واقع بهمعنای حل مشکل ارزی نیست. به عقیده وی، کارهای زیادی در حوزه تقویت تولید داخلی، کشت فراسرزمینی و اصلاح سیاستهای ارزی باقیمانده است که باید در اولویت قرار گیرد.
او در ادامه به معضلات موجود در تأمین نهادههای دامی اشاره کرده و به نظرات یکی از شرکتها درباره عدم تخصیص ارز استناد کرده است. اما باید توجه داشت که این مطلب ابعاد پنهانی نیز دارد؛ براساس گزارشی از خبرگزاری فارس، واردکنندگان نهادههای دامی اعلام کردهاند که بیش از ۵ میلیارد دلار از دولت طلب دارند و تا زمان وصول این طلب، قادر به واردات کالا نخواهند بود.
طبق اظهارات این شرکت، هماکنون یک میلیون و ۶۰۰ هزار تن کالای اساسی در بندر امام خمینی موجود است که در صورت حل مشکلات ارزی، به بازار عرضه خواهد شد. اما سؤال این است که منابع لازم برای تأمین این مقدار کالا و بدهی ۵ میلیارد دلاری چگونه تأمین شده است؟
گزارشهای دیگر نشان دادهاند که بازار آزاد محلی برای تأمین ارز نهادهها بوده و واردکنندگان با خرید ارز از این بازار کالاهایی را که با نرخ پایینتر پیشنهاد شده، خریداری میکنند. بنابراین فرض عدم تأمین ارز توسط انحصارگران تأمین نهادههای دامی به معنای عدم وجود ارز نیست.
مرعشی همچنین ادعا میکند که اقتصاد ایران در دو دهه اخیر بهدلیل مشکلات هستهای دچار رکود و تورم بالا شده است. اما به نظر میرسد نیازمند توجه بیشتر به تأثیرات نقدینگی و نقش بانکها در بروز این مشکلات هستیم. بهویژه در شرایط کنونی، اظهارات فعالان بخش خصوصی درباره ناکارآمدیهای اخیر در تأمین نهادهها نیز نشاندهنده چالشهای جدی روزمره مردم است.### تغییرات در رویکرد دولت و چالشهای سیاست خارجی
حمایت دولت کنونی از سوی همفکران آقای مرعشی و حتی مخالفان آن، به طرز قابل توجهی نادیده گرفته شده است.
**سیاست خارجی؛ تلاقی یا تله استراتژیک؟**
مرعشی خروج آمریکا از خاورمیانه را فرصتی برای تعامل معرفی کرده و سند امنیت ملی این کشور را همراستا با پیششرطهای رهبری انقلاب میداند. اما تحلیلهای او به نحوی از واقعیت رویکرد آمریکا در منطقه صرف نظر کرده است. گرچه این سند به ظاهر تنش با ایران را کم رنگ کرده، اما به معنای کاهش واقعی تنشها نیست و تغییر استراتژی به نوعی «چمنزنی» را نشان میدهد. آمریکا با این رویکرد در تلاش است تا کشورهای منطقه را در سطح پایین نگه دارد و به مقابله با هرگونه اقدام جدی علیه سیاستهای خود بپردازد. به همین دلیل، تصور اینکه این وضعیت به تلاقی منجر میشود، ممکن است بیش از حد خوشبینانه باشد.
علاوه بر این، برخلاف ادعای مرعشی، رهبر انقلاب بر سه شرط اصلی برای بررسی همکاری با آمریکا تأکید کردهاند: قطع حمایت از رژیم صهیونیستی، جمعآوری پایگاههای نظامی و عدم دخالت در امور منطقه. این شروط نشاندهنده وجود اختلافات جدی در این زمینه هستند و امکان همگرایی را دشوار میسازند.
گزارشهای اخیر از کارشناسان بینالمللی نیز نشان میدهد که هرگونه تعامل جدید بینالمللی، دیگر تحت چارچوبهای حقوقی تعریف نمیشود و بیشتر به معادلات قدرت مربوط میگردد. در حوزۀ اقتصاد، این بدان معناست که مذاکره حقیقی تنها زمانی مقدور است که بنیانهای اقتصادی تقویت شده باشد و در غیر این صورت، نیاز به اعطای امتیازات اساسی به طرف مقابل وجود خواهد داشت.
**دغدغه رهبری؛ اقتصاد در اولویت:**
مرعشی به این نکته اشاره کرده که رهبری مسائل اقتصادی را محور اصلی دغدغههای خود نمیداند و این کار را در حیطه مسئولیت دولت میبیند. اما واقعیت این است که از سال ۱۳۸۷، بیشتر شعارهای سال از سوی رهبری در حوزه اقتصادی بودهاند. این نکته نشاندهنده توجه عمیق رهبری به مسائل اقتصادی است و نباید نادیده گرفته شود.
**مدیریت کهنه اقتصاد نیاز به شوراسازی ندارد:**
برخلاف نظر مرعشی، راه حل کنونی ایجاد ستادهای جدید نیست. این تنها ادامه روندی است که افراد را از پذیرش مسئولیت واقعی دور میسازد. به جای گسترش ساختارها، باید نرمافزارهای تصمیمگیری و اجرا را به روز کرد و تقویت نمود.
در کل، یادداشت مرعشی هرچند از روی دغدغه معیشتی نوشته شده، اما با نادیده گرفتن پیچیدگیهای اقتصادی و سادهسازی در زمینه سیاست خارجی آمریکا به نتایج نادرستی رسیده است. اکنون زمان تکرار چرخههای معیوب نیست و باید به اصلاح داخلی و تقویت قدرت بپردازیم. بهبود معیشت تنها با واقعبینی و پاسخ به سوالاتی بنیادی ممکن خواهد بود. این مسیر از برداشتن عینک سیاستزدگی و مبارزه قاطع با فساد آغاز میشود.











