تماس با ما

درگیر یک رابطه ممنوعه با پسرعمه‌ام شدم. او تصمیم به جدایی از همسرش گرفت و به سراغ من آمد. اکنون با یک دختر کوچک و آینده‌ای نامعلوم روبه‌رو هستم.

درگیر یک رابطه ممنوعه با پسرعمه‌ام شدم. او تصمیم به جدایی از همسرش گرفت و به سراغ من آمد. اکنون با یک دختر کوچک و آینده‌ای نامعلوم روبه‌رو هستم.

به گزارش خبرآنلاین، روزنامه خراسان داستان یک ازدواج ناموفق را از زبان زنی که قربانی این وضعیت شده، روایت می‌کند.

این زن با بیان اینکه از سنین جوانی به پسردایی‌اش، هادی، علاقه‌مند بوده است، می‌گوید: «ما به هم علاقه داشتیم، اما هیچ‌گاه این احساسات به آرامش نرسیدند. خانواده من شرایط مالی ساده‌ای داشتند و خانواده هادی همواره خود را برتر از ما می‌دانستند و در نتیجه مخالفت کردند. آنها معتقد بودند که من در شأن هادی نیستم. سال‌ها گذشت و در سن ۲۵ سالگی، خانواده‌اش دختری را برای او انتخاب کردند که هم‌سطح خودشان بود.»

او افزود: «در سکوت سوختم و هادی هم با دختری ازدواج کرد که هیچ علاقه‌ای به او نداشت. اما چند سال بعد این ازدواج به جدایی انجامید و او بعد از جدایی با اصرار من را به ازدواج دعوت کرد. در آن زمان فکر می‌کردم به آرزوم رسیده‌ام و می‌توانم با شخصی که دوستش دارم، زندگی جدیدی بسازم. سال اول زندگی‌مان پر از امید و خوشحالی بود، اما به تدریج دخالت‌های مادرشوهرم به چالش‌هایی در زندگی‌مان تبدیل شد و آرامش را از ما گرفت.»

این زن از تغییرات هادی در زندگی مشترکشان خبر می‌دهد و می‌گوید: «بعد از اینکه دخترم به دنیا آمد، فکر کردم که اوضاع تغییر می‌کند، اما هادی تغییر کرده بود. مشکلات مالی و روحی او باعث بروز دعواهای مکرر در خانه شد و متأسفانه خشونت هم به زندگی‌ام نفوذ کرد.»

او ادامه داد: «هر بار که هادی خشمگین می‌شد، به من آسیب می‌زد و می‌گفت که من دلیل بی‌سعادتی‌اش هستم. بعد متوجه شدم که او به مواد مخدر روی آورده است. در این شرایط، روز به روز احساس می‌کردم که در قفسی بی‌در مانده‌ام و تنها دلیلی که برای ادامه زندگی داشتم، دخترم بود.»

این زن در نهایت به این نتیجه می‌رسد که باید از هادی جدا شود. او می‌گوید: «می‌دانم که خیلی‌ها مرا سرزنش می‌کنند و می‌گویند اگر زندگی همسر اول هادی را خراب نمی‌کردم، این مشکلات برایم پیش نمی‌آمد. حق با آنهاست. گاهی فکر می‌کنم که ما چند زندگی را خراب کردیم و این نتیجه عشق و لجاجت ما است؛ سرنوشت زنی که با عشق شروع کرد و حالا با جدایی و پشیمانی به پایان می‌رسد.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *