به گزارش خبرآنلاین، به نقل از همشهری، برای نخستین بار الگوریتمهای «مدلهای ترکیبی فیزیک-هوش مصنوعی» امکان پیشبینی آلودگی را از سطح شهر به مقیاس خیابان گسترش دادهاند. این تکنولوژی نوین میتواند زمینهساز تغییرات بنیادین در مدیریت بحران آلودگی هوای پایتخت شود.
### ترکیب قوانین فیزیک و هوش مصنوعی
فناوری «مدلهای هیبریدی» به منظور رفع محدودیتهای روشهای سنتی طراحی شده است. روشهای قدیمی پیشبینی آلودگی یا بر مبنای مدلهای پیچیده فیزیکی و محاسبات سنگین بودند یا به یادگیری ماشین خام وابسته بودند که تنها به دادههای قبلی تکیه میکردند. مدلهای ترکیبی به گونهای طراحی شدهاند که هوش مصنوعی را با اصول فیزیک، مانند جریان هوا و تأثیر موانع شهری، ادغام کنند.
این مدلها چگونه عمل میکنند؟ در حالی که مدلهای فیزیکی تلاش میکنند حرکت هر ذره آلاینده را با معادلات پیچیده محاسبه کنند، هوش مصنوعی با بررسی دادههای تاریخی الگوها را شناسایی میکند. در این مدل ترکیبی، هوش مصنوعی به بهبود محاسبات فیزیکی کمک میکند. برای مثال، اگر پیشبینی فیزیکی نشان دهد که هوا باید در یک منطقه پاک باشد، اما هوش مصنوعی بهدلیل دادههای سنسورها متوجه ترافیک سنگین شود، به سرعت آن را تصحیح میکند.
### عبور از مدیریت یکسان
این فناوری به شهرهایی مانند تهران اجازه میدهد تا از روشهای مدیریت بحران همگانی فاصله بگیرند. در حال حاضر، هنگامی که آلودگی به مرز هشدار میرسد، مسئولان ناچار به اجرای طرحهای اضطراری در سطح کل شهر هستند که میتواند هزینههای اقتصادی و اختلالات اجتماعی به دنبال داشته باشد. با استفاده از این مدلهای ترکیبی، میتوان به سمت «مدیریت نقطهای» حرکت کرد. به جای استفاده از طرحهای عمومی، این سامانهها میتوانند نقاط بحرانی آلودگی را شناسایی کنند، در نتیجه محدودیتها تنها در آن محلهها اعمال میشود.
### نمونه موفق در پکن
شهر پکن یکی از موفقترین نمونههای استفاده از این مدلها است. مشابه تهران، پکن نیز با مشکلات وارونگی دما و ترافیک مواجه بود. این شهر با همکاری محققان، سیستمی پیشرفته برای پایش و پیشبینی آلودگی بنا کرده است. این سیستم به مسئولان امکان میدهد تا با دقت بیشتری منبع و مسیر آلودگی را شناسایی کنند و اقدامات لازم را به طور هدفمند و در زمان مناسب انجام دهند.
گزارشها نشان میدهد که پکن در کمتر از یک دهه توانسته است میانگین ذرات معلق PM۲.۵ را به شکلی قابل توجه کاهش دهد. از این رو، فناوری «مدلهای ترکیبی فیزیک-هوش مصنوعی» به ابزاری عملی در کلانشهرهای پیشرو تبدیل شده است. برای تهران با ویژگیهای جغرافیایی خاص، استفاده از این سامانهها نه تنها یک انتخاب، بلکه به یک ضرورت تبدیل شده است. این رویکرد میتواند نبرد علیه آلودگی را از واکنشی عمومی به اقدامی پیشگیرانه و متمرکز تبدیل کند و در نهایت هوای تمیز را به حق شهروندان تهران تبدیل کند.











