تماس با ما

به گزارش منابع فرهنگی، حیات سعید مظفری در عرصه سینما همچنان ادامه دارد. هر زمانی که سینما وجود داشته باشد، نام او نیز به یادها خواهد ماند.

به گزارش منابع فرهنگی، حیات سعید مظفری در عرصه سینما همچنان ادامه دارد. هر زمانی که سینما وجود داشته باشد، نام او نیز به یادها خواهد ماند.

### یادبود سعید مظفری در خانه هنرمندان ایران

به گزارش خبردونی، مراسم یادبود زنده‌یاد سعید مظفری در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. زهره شکوفنده، که از سال‌ها پیش با مظفری همکاری داشت، در این مراسم گفت: “من از سن ۱۶ سالگی در سریال محله پیتون‌پلیس گویندگی می‌کردم و آقای مظفری در نقش رایان صحبت می‌کردند.” او ضمن بیان خاطراتی از همکاری‌های مشترکشان در آثار مختلف، از جمله سریال پزشک دهکده، ابراز کرد که هنوز نمی‌تواند به راحتی درباره فقدان او صحبت کند.

در ادامه نصرالله مدقالچی روی صحنه رفت و یادآور شد که مظفری، مردی با استعداد و شخصیت برجسته، در تاریخ دوبله ایران ماندگار خواهد ماند. او به سفرهای خود با مظفری و دیگر هنرمندان نیز اشاره کرد و گفت: “آثار او همواره در سینما باقی خواهند ماند.”

ناصر ممدوح نیز با صدایی بغض‌آلود گفت: “فقدان سعید مظفری قلب همه ما را به درد آورده است.” او فضیلت‌های مظفری را تحسین کرد و ابراز داشت که حالا او در میان دوستان از دست رفته‌اش تنها مانده است.

منوچهر زنده‌دل از تأثیر بزرگ مظفری بر جوانان و هنرمندان در صنعت دوبله سخن گفت. او عملکرد مظفری در حمایت از نسل جوان را تحت تأثیر قرار داد و افزود که با وجود فقدان او، صدای او همچنان گوش‌نواز خواهد بود.

داوود نماینده نیز با اشاره به منش و رفتار مظفری گفت: “او آدمی نجیب و مهربان بود که آموخته‌های دیگری برای دیگران به جا گذاشت.” نماینده به تأثیر مثبت مظفری بر زندگی خود اشاره کرد و به یادآوری آموزه‌های او پرداخت.

ایرج نوذری در این جمع گفت که دوبله در ایران به قدری پیشرفت کرده که اکنون شناخته‌شده است. او از صدای مخملی و انعطاف‌پذیر مظفری یاد کرد و او را هنرمندی دانست که اخلاق را در هنر خود به کار می‌بست.

یاس مظفری، دختر مرحوم، نیز با احساسی عمیق به سخنرانی پرداخت و گفت: “فقدان پدر هنوز برایم غیرقابل باور است.” او همچنین یادداشتی برای پدرش خواند که به عمق احساساتش نسبت به او اشاره داشت.

این مراسم با یادآوری آثار ماندگار و ویژگی‌های شخصی و حرفه‌ای سعید مظفری ادامه یافت و عزیزان حاضر به احترام به یاد او گرد هم آمدند.در نامه‌ای احساسی، نویسنده به پدر خود می‌نویسد که چطور نمی‌تواند نبود او را بپذیرد. او ابراز می‌کند که صدای پدرش هنوز در دیوارهای خانه طنین‌انداز است و خاطرات کودکی‌اش را با صدای او گره زده است.

نویسنده اشاره می‌کند که در حالی که دیگران ممکن است او را از دنیای سینما بشناسند، او با شنیدن صدای پدرش به مفهوم عشق پی می‌برد و حس نزدیکی به او دارد. اکنون که پدر دیگر در کنار او نیست، او به جستجوی صدای او در میان محیط پیرامون خود ادامه می‌دهد و از هر صدایی که شنیده می‌شود، لحظه‌ای لبخند می‌زند چرا که همچنان احساس می‌کند که پدرش در نزدیکی او حضور دارد.

وی در ادامه تصریح می‌کند که پدرش اکنون در آرامش ابدیت است و برای او هیچ فاصله‌ای میان دنیا و آسمان وجود ندارد. با این حال، او حس می‌کند که صدای پدرش همچنان در قلب او خواهد بود.

در پایان، نویسنده به پدرش خداحافظی می‌کند و این خداحافظی را نه با اشک، بلکه با شوق و امید به شنیدن دوباره صدای او در ابدیت به تصویر می‌کشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *