تماس با ما

با تعطیلی برنامه‌های محبوبی چون خندوانه و دورهمی، شاهد ظهور تاک شوهای کم‌ارزش‌تری خواهیم بود که به منظور کسب درآمد بیشتر، به مصاحبه با سلبریتی‌ها می‌پردازند.

با تعطیلی برنامه‌های محبوبی چون خندوانه و دورهمی، شاهد ظهور تاک شوهای کم‌ارزش‌تری خواهیم بود که به منظور کسب درآمد بیشتر، به مصاحبه با سلبریتی‌ها می‌پردازند.

به گزارش خبرآنلاین، روزنامه قدس به بررسی وضعیت اطلاعات و شایعات در دنیای سلبریتی‌ها پرداخته و اشاره کرده است که در این بازار شلوغ، صدای جنجالی‌تر و پرحاشیه‌تر ارزش بیشتری دارد. به معنای دیگر، جذابیت و هیجان‌آفرینی اطلاعات به جای واقعیت، معیار اصلی سنجش آنهاست. به همین دلیل، داستان‌ها و اظهار نظرهای پرمخاطره سلبریتی‌ها، حتی اگر بدنامی به همراه داشته باشد، می‌تواند به محبوبیت و دیده شدن آنها کمک کند.

به عنوان مثال، فریبا نادری به خاطر صحبت‌های جنجالی‌اش درباره زندگی تجملاتی خود، که به نوعی خودتخریبی محسوب می‌شود، دوباره به مرکز توجهات بازگشت. این در حالی است که او به خاطر حاشیه‌ها و جنجال‌هایش، و نه به دلیل هنر و حرفه‌اش، مورد انتقاد قرار گرفت. در شرایط اقتصادی دشوار، اگرچه آبرو در این عرصه کم‌اهمیت می‌شود، اما حاشیه‌سازی همچنان مورد توجه است.

این وضعیت به سازندگان برنامه‌ها نیز کشیده شده و آنها با دعوت از چهره‌های حاشیه‌ساز تلاش می‌کنند از این «آب گل‌آلود» استفاده کنند. این موضوع فقط به صحبت‌های جنجالی محدود نمی‌شود و گاهی قرار دادن صحنه‌های غیراخلاقی نیز بر دیده شدن یک اثر تأثیر دارد، همانند کاری که عوامل سریال «نصفِ شب» انجام دادند.

نکته مهم دیگر، مسئولیت اجتماعی است که به نظر می‌آید در این فضا نادیده گرفته شده است. گنجاندن رفتارهای غیراخلاقی و جنجالی در برنامه‌ها، نه تنها آسیب می‌زند، بلکه باعث عادی‌سازی رفتارهای ناهنجار اجتماعی می‌شود. به عنوان نمونه، مجید واشقانی در یک برنامه به فردی با سابقه شرارت تریبون داد، این در حالی است که چنین اقداماتی برخلاف اصول مسئولیت اجتماعی رسانه‌هاست.

در ادامه، مهدی خرمدل، فعال رسانه‌ای، اطلاعاتی درباره درآمد بالای تاک‌شوهای اینترنتی ارائه داد و عنوان کرد که این برنامه‌ها به میهمانان خود تا ۱۰ هزار دلار پرداخت می‌کنند. با این حال، نسبت به این درآمدها و تغییرات موجود، بسیاری از هنرمندان حاضر به مصاحبه بدون دریافت پول نیستند.

به گفته امیرصالح زارع، یک یوتیوبر، ویدئویی که ۲ تا ۲.۵ میلیون بازدید داشته باشد، بین ۱۵ تا ۳۰ هزار دلار درآمد دارد. این به وضوح نشان‌دهنده تغییرات قابل توجه در صنعت سرگرمی و رسانه است که اولویت آن بیشتر به جذب مخاطب و حاشیه‌سازی معطوف شده است.### برنامه‌های پرمخاطب یوتیوب و اثرات اقتصادی آن

برنامه‌ای که با بیش از ۵/۳ میلیون بازدید در یوتیوب همراه بوده، توانسته بیش از ۳۰ هزار دلار درآمد از محل بازدیدها به دست آورد. در این راستا، به دلیل تأثیر الگوریتم‌های یوتیوب، که زمان تماشا را در محاسبات مالی لحاظ می‌کند، تولیدکنندگان به سمت مباحث جنجالی و پرحاشیه می‌روند تا زمان بیشتری از مخاطبان را جذب کنند. برنامه امیرحسین قیاسی که به‌طور هفتگی دو روز پخش می‌شود و هر قسمت آن به طور معمول ۱ تا ۲ میلیون بازدید دارد، به‌طور تقریبی هفته‌ای ۲۵ هزار دلار برای تولیدکنندگان آن به همراه دارد. درآمد ماهانه چنین برنامه‌ای از یوتیوب احتمالاً به ۱۰۰ هزار دلار می‌رسد، که معادل حدود ۱۱.۶ میلیارد تومان خواهد بود. از این مجموع درآمد، بخش عمده‌ای برای تبلیغات در پلتفرم‌های مختلف هزینه می‌شود و احتمالاً یک گروه تبلیغاتی بزرگ در پشت موفقیت برنامه‌های این چنینی نقش دارد.

### تأثیرات عرصه رسانه‌ای

این روند نشان‌دهنده این واقعیت است که «وقت طلاست» به شکلی عینی به واقعیت پیوسته و زمان، تعیین‌کننده درآمدها است. این وضعیت چه تأثیراتی به همراه دارد؟ در واقع، این موضوع منجر به این می‌شود که سلبریتی‌ها به‌صورت مستقیم از صحبت‌های خود درآمد دریافت کنند و رسانه‌های رسمی، به‌ویژه تلویزیون که توان مالی کمتر از این ارقام را دارند، از مصاحبه با این چهره‌ها محروم شوند. حتی رسانه ملی که تا پیش از این برای دعوت از میهمانان چهره‌ای در برنامه‌های خود بودجه‌ای اختصاص می‌داد، اکنون ممکن است نتوانند به توافقی درباره هزینه‌ها برسند.

### کمبود محتوای معنادار

دلایل موفقیت این برنامه‌ها تنها به محتوای جنجالی آن‌ها محدود نمی‌شود، بلکه نبود برنامه‌های باکیفیت و جامع نیز باعث تقویت مخاطب‌پذیری اینگونه برنامه‌ها شده است. تلویزیون که روزی می‌بایست به عنوان دانشگاه عمومی عمل می‌کرد، در نبود محتوای غنی و سرگرم‌کننده، باعث شده تا مخاطبان به سراغ برنامه‌های بی‌کیفیت بروند. این وضعیت به گونه‌ای است که عادت به محتوای سطحی به کاهش قدرت تحلیل مخاطبان منجر می‌شود.

با تعطیلی برنامه‌هایی نظیر «زاویه» و «کتاب‌باز» و متوقف شدن برنامه‌های عمومی، میدان عرضه خالی می‌شود و این وضعیت به نفع چه کسانی است؟ متأسفانه، سوءاستفاده‌کنندگانی که قادرند محتوای بی‌کیفیت خود را با قیمت بالا به فروش برسانند، از این ترسیم نابسامان بهره‌برداری می‌کنند. یکی از عوامل اصلی این آشفتگی قطعاً به مراکز فرهنگی و رسانه‌ای برمی‌گردد، چرا که با ایجاد فرصت برای افراد بی‌پایه و بی‌مقدار، انتظار می‌رود برنامه‌های ارزشمند و اندیشمندانه در حاشیه قرار بگیرند. در نهایت، مخاطب امروز نیازمند محتوای غنی و تفکر‌برانگیز است تا بتواند از افراط در محتوای زرد دوری کند.

رضا امیرخانی در جدیدترین اظهارات خود به بررسی تجربه پرواز با پاراگلایدر پرداخت. وی با توصیف این لحظه به عنوان یک تجربه بی‌نظیر، احساس پرواز را به شکل عمیقی تحلیل کرده و بر تأثیر آن بر روحیه و تفکر خود تأکید نمود. امیرخانی بیان داشت که این نوع پرواز، حس آزادی و ارتباط نزدیک با طبیعت را به انسان القا می‌کند و می‌تواند در تغییر نگرش‌های فردی مؤثر باشد. در ادامه، او از زیبایی‌های مناظر طبیعی که در این تجربه مشاهده کرد نیز سخن گفت.

رضا امیرخانی در جدیدترین اظهارات خود به بررسی تجربه پرواز با پاراگلایدر پرداخت. وی با توصیف این لحظه به عنوان یک تجربه بی‌نظیر، احساس پرواز را به شکل عمیقی تحلیل کرده و بر تأثیر آن بر روحیه و تفکر خود تأکید نمود. امیرخانی بیان داشت که این نوع پرواز، حس آزادی و ارتباط نزدیک با طبیعت را به انسان القا می‌کند و می‌تواند در تغییر نگرش‌های فردی مؤثر باشد. در ادامه، او از زیبایی‌های مناظر طبیعی که در این تجربه مشاهده کرد نیز سخن گفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *