تماس با ما

چارلی چاپلین اعلام کرد که قصد دارد در هالیوود زمین خریداری کرده و یک استودیو ایجاد کند.

چارلی چاپلین اعلام کرد که قصد دارد در هالیوود زمین خریداری کرده و یک استودیو ایجاد کند.

به گزارش خبرگزاری **خبرآنلاین**، در اوایل دهه ۴۰ خورشیدی، **چارلی چاپلین**، چهره برجسته سینما، سال‌ها دور از هیاهو، در کوهسار آلپ سوئیس زندگی آرامی را سپری می‌کرد. او از نیمه دهه ۳۰خورشیدی به تشویق نویسنده معروف انگلیسی، «گراهام گرین»، شروع به نگارش زندگینامه‌اش کرده بود. روزنامه کیهان در اواخر تابستان ۱۳۴۳، بخش‌هایی از این خودزندگی‌نامه را منتشر کرد که در ادامه، بخش چهل‌ویکم آن به تاریخ شانزدهم آبان ۱۳۴۳، به نقل از روزنامه یادشده ارائه می‌شود.

چاپلین در آن زمان با افراد مشهور و معتبری آشنا شد که دوستی او برایشان ارزشمند بود؛ از جمله «ملبا»، «گودوسکی»، «پادورسکی»، «نیجی‌نسکی» و «پاولوا»، که برخی از آن‌ها از اعضای بالت روسی و موسیقی‌دانان برجسته لهستانی بودند.

چاپلین در آستانه پایان قراردادش با کمپانی «میوچوال فیلم» به فکر همکاری با «فیرست ناشنال» افتاد، اما به دلیل نداشتن استودیو، تصمیم به خرید زمین در هالیوود و ساخت استودیو گرفت. او گفت: «استودیوی ما در حال ساخته شدن بود و من برای گریز از مشغله کارم، شب‌ها را به تفریح می‌گذراندم. هرگز به مشروبات الکلی به‌عنوان محرک اعتماد نداشتم و می‌دانستم که در محیط کار باید از حداقل محرکات استفاده کرد.»

وی به نیروی عشق و لذت‌جویی اشاره کرد و گفت: «تمام آن در کارم مستحیل می‌شد. من آدمی منظم بودم و کار برایم در اولویت قرار داشت.» چاپلین به نقل از «بالزاک» گفت که هر شب عیش و نوش برابر با از دست دادن یک روز کار استودیو است.

یک خانم نویسنده معروف به او گفت: «امیدوارم جرأت نوشتن حقایق را داشته باشید.» او ابتدا فکر کرد که این اظهارنظر مربوط به «سیاست» است، اما متوجه شد که کنایه‌اش به مسائل عشقی و لذت‌جویی است.

چاپلین بر این باور بود که نیروی عشق و لذت، عنصر اصلی رفتار انسان نیست و برعکس، دردها و مشکلات زندگی تأثیر بیشتری دارند. وی با اشاره به تجربیات خود بیان کرد که فعالیت‌های عشقی‌اش نیز به مانند سایر افراد، نوسانی بوده و هرگز بخش اصلی زندگی‌اش را تشکیل نمی‌داد.

او داستانی را از اولین شب حضورش در هتل «الکساندر» در لوس‌آنجلس بازگو کرد؛ در حالی که تصنیفی را زمزمه می‌کرد، صدای زنی از اتاق مجاور به گوشش رسید. این موضوع به شوخی و تفریحی تبدیل شد و سرانجام او از خود پرسید آیا باید با آن زن آشنا شود؟ چاپلین این لحظه را به یادماندنی توصیف کرد و با لبخند و خنده به این واقعیت اشاره کرد که زندگی‌اش همواره پر از لحظات بامزه و غیرمنتظره بوده است.### گزارشی از یک تجربه جذاب در نیویورک

اخیراً شخصی از نیویورک خاطره‌ای جالب را به اشتراک گذاشته است. وی اظهار کرد که هنگام ورود به یکی از هتل‌ها، با زنی جذاب رو به رو شده که توجهش را جلب کرده است. این زن با گفتن جمله‌ای به او هشدار داد که به هیچ وجه نباید به داخل اتاقش برود. بعد از این مکالمه، زن در را به اندازه‌ای باز کرد که بتواند چهره‌اش را به او نشان دهد و در حالی که دندان‌های سفیدش را نشان می‌داد، با لحنی شوخی‌گونه به او گفت که اگر داخل برود، نتیجه خوبی نخواهد داشت.

بعد از این ملاقات، مرد به طور غیرمنتظره‌ای متوجه شد که این زن از هویت او آگاه بوده و درخواست کرده که در جمع‌های دیگر همچنین او را نشناسد و حتی به او نگاه نکند. در شب‌های بعدی، زن تلاش کرد دوباره به اتاق او بیاید، اما مرد کوشید تا از این دیدارها اجتناب کند. در نهایت، در یکی از صبح‌ها، وقتی او را در هتل دید، نگاهی سرد و یخ‌زده را به او انداخت.

در ادامه، این فرد به کارش در صنعت فیلم‌سازی اشاره کرد و گفت که اولین فیلمش در استودیو جدید تحت عنوان “زندگی یک سگ” به پایان رسید و پس از آن پروژه‌های دیگری چون “هجوم طلا” و “چراغ‌های شهر” نیز به ساختش اضافه شد. او به تدریج متوجه شد که در حالی که توانایی‌اش در طراحی داستان‌های کمدی بیشتر می‌شود، آزادی در جنبه کمدی را از دست می‌دهد. همچنین اشاره کرد که یکی از طرفدارانش متوجه این تغییرات شده و نظر جالبی را درباره‌اش بیان کرده است.

این هنرمند همچنین از ایده‌های قبلی‌اش برای ساخت فیلم‌هایی با مضامین انتقادی از پیشرفت‌های بشری سخن گفت. او به طراحی وسایلی برای یک داستان در مورد سفر به ماه اشاره کرد که هرچند به آن فیلم شکل نگرفت، ولی ایده‌هایش در پروژه دیگری به نام “عصر جدید” به کار گرفته شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *