ناصرالدینشاه قاجار در خاطرات خود از سفر به قصرشیرین در تاریخ ۱۸ شعبان ۱۲۸۷ (۲۱ آبان ۱۲۴۹) به توصیف وضعیت خود و مسیر سفر پرداخت. وی در این روز با احساسی کسالتآور از خواب بیدار شده و پس از پوشیدن خرقه، به سمت قصرشیرین حرکت کرد. مسیر سفر بسیار ناهموار و سنگی بود و شاه در این مسیر با حالتی کسل کننده پیش رفت.
در حین سفر، چندین بار به مناظر طبیعی اشاره کرد و از مشاهده تیهوهایی که به اسب کالسکه برخورد کردند، یاد کرد. به گفته شاه، در مسیری که به قصرشیرین میرسیدند، متوجه خرابههایی از قصرشیرین شدند که دیوارهای سنگی و آثار محکم آن قابل توجه بود. او حتی به دو دروازه بزرگ و امن آن اشاره کرده و ابراز کرد که نتوانسته به طور کامل از کالسکه پیاده شود.
ناصرالدینشاه همچنین از مشکلات یک کاروانسرا و تلاش برای تیرگی آب در اطراف قصر گفت، به خصوص اینکه در بخشی از راه، یکی از همراهان وی به دلیل گیر کردن پایش به بوته، به زمین افتاد و دچار آسیب شد.
پس از ورود به ده قصرشیرین، شاه پس از عبور از رودخانه، از استقبال حسنخان، سرحددار قصرشیرین که شخصیتی برجسته از اصفهان بود، خبر داد. همچنین اقبالالدوله نیز به همراه نوکرانش با لباسهای غریبی به استقبال آمد و این نمایش توجه ناصرالدینشاه را جلب کرد.
در پایان روز، بعد از ورود به منزل و گذر از یک روز پرتنش، شاه از اینکه شب را راحت به خواب رفته ابراز خرسندی کرد و به اشارهای درباره حیات وحش شامل آهو و تیهو در صحرای اطراف نیز پرداخت.
این یادداشتها از سفر ناصرالدینشاه تصاویری از رونق و رکود تاریخی این مناطق و آداب و رسوم آن زمان را به تصویر میکشد.











