**رزمنده آذریزبان سالهای دفاع مقدس، سیدجعفر حسینی ودیق، به روایت خاطرات خود از غواصان لشکر ۳۱ عاشورا پرداخته است. وی که در عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ حضور داشت، در درگیریهای کربلای ۵ مجروح شد. حسینی ودیق به سردشت حسین زکی یکی از شهدا اشاره کرده و از روابط نزدیک خود با او میگوید.**
**به نقل از تابناک، حسینی ودیق به بیان خاطرهای از حسین زکی پرداخته است:**
**وی میگوید که در آبان ماه ۱۳۶۵، قرار بود نیروهای گردان حبیب بن مظاهر برای آموزش غواصی به اردوگاه قجریه اعزام شوند. در این شرایط، حسین زکی، پسرخاله حسن وکیلزاده، که تازه به جبهه آمده بود، به دنبال انتقال به گردان ظرف خط شکن بود. حسینی ودیق و حسن تلاش کردند او را از این تصمیم منصرف کنند، اما حسین بر نظر خود پافشاری میکرد.**
**پس از مدتی، حسین با خوشحالی به چادر بازگشت و خبر از حل مشکل انتقالش داد. او توضیح داد که با ارائه هدیهای از تولیدات خانوادگیاش به مسئولش توانسته برای انتقال خود به گردان، رضایت را جلب کند. حسینی ودیق از روحیه و اراده حسین شگفتزده شد.**
**حسین زکی، متولد ۱۳۴۶، پس از اتمام دوره سخت غواصی در آبهای سرد کارون، در شب اول عملیات کربلای ۵ همراه پسرخالهاش به شهادت رسید و به برادر شهیدش پیوست.**
**بخشی از وصیتنامه شهید زکی بیانگر احساس مسئولیت او در قبال دین و انقلاب اسلامی است. او در این وصیتنامه از خانوادهاش میخواهد که نگران نباشند و به میهمانی شهدای کربلا بپیوندند. همچنین به خواهرانش توصیه میکند که مانند زینب کبری (س) صبور و پیامرسان خون شهیدان باشند.**
**در این میان، حسینی ودیق با ابراز غبطه به روح بلند حسین زکی، این خاطره را گواهی بر ایثار و فداکاری رزمندگان در دوران دفاع مقدس میداند.**











