تماس با ما

داریوش اقبالی در سن ۲۳ سالگی اظهار داشت که او به هیچ اعتیادی دچار نیست. وی همچنین ابراز تمایل کرد که در دنیای غیر انسانی حضور داشته باشد و علاقه‌اش را برای تبدیل شدن به چیزی فراتر از یک انسان بیان کرد.

داریوش اقبالی در سن ۲۳ سالگی اظهار داشت که او به هیچ اعتیادی دچار نیست. وی همچنین ابراز تمایل کرد که در دنیای غیر انسانی حضور داشته باشد و علاقه‌اش را برای تبدیل شدن به چیزی فراتر از یک انسان بیان کرد.

به گزارش خبرگزاری‌ها، داریوش اقبالی، خواننده شناخته‌شده ایرانی، در پاییز سال ۱۳۵۱ نه تنها به عنوان یک هنرمند، بلکه به عنوان موضوعی فرهنگی در میان مردم مطرح بود. در آن زمان، صدای او از رسانه‌ها پخش نمی‌شد، اما آثارش همچنان به فروش می‌رفت و او با فاصله گرفتن از شهرت و کاباره‌ها، در مرکز شایعات و قضاوت‌ها قرار داشت. رسانه‌ها بیشتر به جنبه‌های شخصی زندگی وی، از جمله دوستی‌ها و عشقش پرداخته و تأکید خاصی بر “غم” صدای او داشتند.

در گفت‌وگویی که در شماره ۲۵ آذر ۱۳۵۱ مجله «زن‌روز» به چاپ رسید، داریوش به صورت صریح و بدون واسطه به مسائل مربوط به تنهایی، عشق، شایعات اعتیاد و فاصله‌اش از کاباره‌ها اشاره کرد. او در این گفت‌وگو، به صراحت اعلام کرده که برای دل خودش می‌خواند و به جنبه‌های تجاری شهرت علاقه‌ای ندارد. این مصاحبه تصویری از درون‌گرایی و بدبینی وی را در سن ۲۳ سالگی نشان می‌دهد.

وی در پاسخ به سوالی درباره غمگینی صدایش گفت: “مگر چیزی جز غم هم وجود دارد؟ صدای من صدای غمگینی است.” در ادامه به مقایسه‌اش با داریوش رفیعی پرداخت و تأکید کرد که به هیچ وجه در تلاش برای تقلید از او نیست. او خاطرنشان ساخت که صدای او یک صدای رفتنی است و تنها به عشق خود می‌خواند.

داریوش همچنین با انتقادات و شایعاتی که درباره او وجود داشت، به مقابله پرداخت و گفت: “من دوستی‌ام را با کیوان قطع نکردم، بلکه دلیل خاصی برای کناره‌گیری داشتم.” او تأکید کرد که از گروه موسیقی «شش و هشت» نیز کناره‌گیری کرده و به دنبال شهرت و پول نیست.

این خواننده همچنین در پاسخ به سوالاتی درباره کیوان، دوستی‌اش و وضعیت زندگی‌اش اظهار داشت: “کیوان جوان احساساتی و ساده‌ای است” و در مورد ازدواجش گفت که “او و نادیا نمی‌توانند زوج مناسبی باشند.”

داریوش در پایان گفت‌وگو تصریح کرد که به دنبال نان از این حرفه نیست و از زندگی هنری‌اش راضی است.### درآمد از مستغلات و زندگی شخصی داریوش

داریوش، خواننده مشهور، در مصاحبه اخیر خود به زندگی ساده‌اش اشاره کرد و اعلام نمود که درآمدش از طریق اجاره مستغلاتی است که در اختیار دارد. او تأکید کرد که قصد ندارد بیشتر از این ثروت اندوزی کند و در گذشته نیز هر شب در کاباره به اجرا پرداخته و به خاطر حضور میهمانان متعدد، حتی به بدهی برای این مکان دچار شده است.

او درباره احتمال آواز خواندن در کاباره برای تأمین معاش گفت: «من برای دلم می‌خوانم و نمی‌خواهم از این طریق زندگی کنی». وقتی از او درباره وضعیت مالی و داشتن خودرو پرسیده شد، اعلام کرد که دو اتومبیل دارد؛ یک فیات که به خاطر تخلفات مکرر توسط پلیس توقیف شده و یک بی‌ام‌و که اکنون از آن استفاده می‌کند.

### شایعات ازدواج و عشق

وقتی از او درباره شایعات ازدواج با یک هنرپیشه سخن رفت، به سرعت آن را رد کرد و گفت: «من به هیچ عنوان علاقه‌ای به ازدواج با یک رقاصه یا هنرپیشه ندارم». او در پاسخ به سوالاتی درباره عشق و روابطش تصریح کرد که هیچ‌یک از شایعات رسانه‌ای درباره‌اش حقیقت ندارد و تنها به خاطر صدای خوب رامش به او علاقه دارد و از هنرمندان دوری می‌کند.

در ادامه سؤال شد که اگر روزی به عشق واقعی برسد چه معیارهایی برای انتخاب همسر خواهد داشت. داریوش به وضوح گفت که به دنبال زنی است که نه تنها عاشق خودش باشد بلکه از جمع هنرمندان نیز باشد. او افزود: «من عاشق زنی می‌شوم که احساس مشترکی با من داشته باشد و از این موضوع که او هنرمند نباشد، بسیار مهم است».

### زندگی شخصی و آینده

در پاسخ به سوالاتی درباره زندگی شخصی‌اش، داریوش اشاره کرد که اخیراً دلبسته دختر خوش‎قلبی شده و صراحتا نام او را فاش نکرد. او سن خود را ۲۳ سال اعلام کرد و بیان نمود که دختر مورد نظرش احتمالاً همسن اوست. وقتی از او پرسیدند آیا عاشق اوست، با شور و شوق گفت: «بیشتر از همه دنیا».

او همچنین تأکید کرد که به ازدواج اعتقادی ندارد و آن را قاتل عشق می‌داند. به عبارتی، داریوش به وضوح نشان داد که زندگی عاشقانه و رابطه عاطفی‌اش را از مسیر سنتی ازدواج دورتر می‌بیند.**چرا به ازدواج فکر نمی‌کنی؟**

یک پاسخ صریح از فردی که ازدواج را مایه‌ای از عدم عشق می‌داند، مطرح شد. او بیان کرد که به دلیل وجود موانع، به هیچ وجه نمی‌تواند با طرف مقابل خود ازدواج کند و اساساً اعتقادی به ازدواج ندارد. او ازدواج را به عنوان عاملی برای نابودی عشق می‌داند و بر این باور است که افرادی که ازدواج کرده‌اند، اغلب از این تصمیم پشیمان شده‌اند.

**آیا این مسئله به تجربیات دوران کودکی‌ات برمی‌گردد؟**

به این سوال به سادگی جواب مثبت داده و گفت که احتمالا تجربه‌های اولیه زندگی نقشی در تفکراتش داشته است.

**آیا قصدی برای متعهد شدن داری؟**

او به وضوح اعلام کرد که هیچ‌گونه تمایلی برای انجام این کار ندارد و نیتش کاملاً مشخص است.

**میزان اعتیاد تو چقدر است؟**

در پاسخ به شایعاتی درباره اعتیاد به مواد مخدر، او به شدت این اتهامات را تکذیب کرد. این فرد اشاره کرد که هرچند مصرف مشروبات الکلی دارد، اما به هیچ عنوان به تریاک یا هروئین وابسته نیست. وی توضیح داد که شایعات ناشی از رسانه‌ها و برداشت‌های نادرست پیرامون زندگی‌اش است.

**خاطرات کودکانه‌ات را چگونه توصیف می‌کنی؟**

او به ذکر تجربیات تلخ دوران کودکی پرداخت و بیان کرد که با مسائلی روبه‌رو شده که می‌بایست در سنین بزرگسالی با آن‌ها آشنا می‌شد. او به تنهایی و تلاش برای استقلال در این دوران اشاره کرد و به احترام به والدینش تاکید نمود.

**چند خواهر و برادر داری؟**

او با اشاره به این موضوع، تعداد خواهر و برادرانش را چهار نفر عنوان کرد.

**آیا خود را فردی مغرور می‌دانی؟**

این فرد در پاسخ به این سوال، مغرور بودن را معادل تفرعن ندانسته و خود را فردی با بلندپروازی متعادل توصیف کرد. او بر این باور است که از دست دادن چیزهایی که دوست دارد، برایش ترسناک است و به همین دلیل نمی‌خواهد به عشق بستگی پیدا کند.

**اولین عشق تو چه زمانی بود؟**

او به یاد نخستین تجربه عاشقانه‌اش در دوران دبیرستان اشاره کرد و گفت که در سنندج به عشق دختر همسایه‌اش افتاده بود. عشق او به یک رابطه کودکانه و خالص مرتبط بود که همراه با احساسات شیرین و بی‌تجربگی بود.

**دومین عشق؟**

او از یک عشق دیگر که دو سال پیش شکل گرفت و قرار بود به ازدواج ختم شود، یاد کرد، اما به دلیل ازدواج طرف مقابل نتوانستند به این هدف برسند.

**چرا این ارتباط به شکست انجامید؟**

او در این زمینه گفت که طرف مقابل به دلایلی مانند تصمیم خانوادگی یا از دست دادن علاقه، ازدواج کرده است.

**نگاه تو به زندگی چیست؟**

این فرد واقعیت زندگی را پوچ توصیف کرده و به نوعی احساس می‌کند که در نهایت به هدف حقیقی در زندگی نرسیده است.### دو نوع پوچی در زندگی وجود دارد

در گفت و گویی صریح، هنرمند معروف داریوش از تجربیات خود سخن گفته و به بررسی مفهوم پوچی در زندگی پرداخته است. به گفته او، پوچی را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: یکی پوچی جلا داده و دیگری پوچی واقعی.

در ادامه، وقتی از او پرسیده شد که چه تفریحاتی را دوست دارد، داریوش با صراحت بیان کرد که هیچ چیز خاصی برایش لذت‌بخش نیست و احساس می‌کند که نمی‌داند چطور باید از زندگی‌اش لذت ببرد. او به تنهایی در ماشینش اشاره کرد و گفت که در آن فضا، دنیای خاصی برای خود دارد. به اعتقاد او، ارتباط عمیقی با هیچ چیزی در دنیا احساس نمی‌کند.

سپس وقتی از او در مورد عشقش سوال شد، داریوش ابراز کرد که به آن شخص بسیار وابسته است و این عشق بر زندگی‌اش تاثیرگذار بوده است. با اشاره به فعالیت‌های هنری‌اش، او اظهار داشت که در حال حاضر مشغول ضبط آوازهایی برای فیلم «دشنه» است و تا به حال در چندین فیلم دیگر نیز آواز خوانده است.

او در برابر سوالی در مورد تعداد ترانه‌هایش، تعداد آن‌ها را بین ۲۰ تا ۲۵ تخمین زد و با اشاره به دو ترانه محبوبش، بر اهمیت احساسات در کارش تاکید کرد. در ادامه، از او درباره احتمالات آینده پرسیده شد و او امیدوار بود که در سال آینده همچنان وضعیتش تغییر نکند.

در بخشی دیگر از این گفتگو، داریوش به نقدی اجتماعی در مورد شب‌زنده‌داری و مصرف مشروبات الکلی پرداخت و گفت که عشقش او را درک می‌کند. او همچنین به مهارت‌های خود در موسیقی اشاره کرد و گفت که هدفش تنها دلخوشی و رضایت مردم است. وی بیان کرد که اگر هزاران نفر او را دوست داشته باشند، احساس خوشبختی خواهد کرد.

داریوش در پایان با اطمینان اظهار کرد که هیچ وابستگی به هنرمندان دیگر ندارد و تنها برای دل خود می‌خواند. او نسبت به شایعاتی که درباره ازدواج آینده‌اش مطرح می‌شود، پاسخ داد که احتمالا زمان طولانی‌تری انتظار خواهد کشید.

این گفتگو نه تنها نمایی از شخصیت هنری داریوش را به نمایش گذاشت، بلکه دغدغه‌های عمیق انسانی او را نیز بازگو کرد.

روز دزفول، آذرماه ۱۳۶۱، به عنوان یک روز تاریک و دردناک در تاریخ ایران شناخته می‌شود. در این روز، حملات ناگهانی و سنگین دشمن به این شهر، موجب کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم شد و صحنه‌هایی از ویرانی و غم را رقم زد. واقعه‌ای که هنوز در یادها باقی مانده و یادآور فداکاری‌ها و مقاومت مردم در برابر سختی‌هاست.

روز دزفول، آذرماه ۱۳۶۱، به عنوان یک روز تاریک و دردناک در تاریخ ایران شناخته می‌شود. در این روز، حملات ناگهانی و سنگین دشمن به این شهر، موجب کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم شد و صحنه‌هایی از ویرانی و غم را رقم زد. واقعه‌ای که هنوز در یادها باقی مانده و یادآور فداکاری‌ها و مقاومت مردم در برابر سختی‌هاست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *