تماس با ما

همزمانی جالب شب یلدا با تولد حضرت مسیح؛ رمز و راز یک تقارن تاریخی قابل توجه.

همزمانی جالب شب یلدا با تولد حضرت مسیح؛ رمز و راز یک تقارن تاریخی قابل توجه.

**علی نیکویی**، دکتری پژوهش‌هنر و کارشناس ارشد تاریخ ایران باستان، در آغاز نگارش خود به ریشه‌های شب یلدا، دو نکته مهم را یادآور می‌شود. نخستین نکته این است که بحث در حوزه اساطیر ایرانی خواهد بود و نکته دوم اشاره به این است که جامعه ایرانی تا یک قرن پیش عمدتاً وابسته به کشاورزی بوده است. در فلات ایران، کشاورزی به سادگی سرزمین‌های مرطوب و گرم نیست و دسترسی به آب و گرما همیشه برای کشاورزان فراهم نبوده است. آب به عنوان یک منبع حیاتی در ایران بسیار نادر است و شرایط مناسب برای کشت تنها در نیمه گرم سال فراهم می‌شود.

کشاورز ایرانی، سه هزار سال پیش، با ابداع فناوری کاریز، راهکاری هوشمندانه برای تأمین آب اندیشیده است. این فناوری که در دوران باستان بی‌نظیر بود، کشاورزان را قادر ساخت تا مقادیر قابل‌توجهی از آب‌های زیرزمینی را به سطح زمین بیاورند و آن را مانند چشمه‌های طبیعی در طول سال جاری کنند. در دین ایرانیان باستان، چشمه‌ها و رودها به عنوان مکان‌های مقدس شناخته می‌شدند که باعث رونق کشاورزی می‌گردیدند. طبق اوستا، جایی که زمین شاداب‌ترین است، همان‌جاست که خداپرستان بیشترین زراعت را انجام می‌دهند.

ایرانیان همچنین خدایان و ایزدان خوبی را می‌ستودند که به عنوان ارباب عناصر مفید شناخته می‌شدند مانند ایزد آب‌ها (آناهید) و ایزد نور و گرما (مهر). در مقابل، خدایانی که به آسیب رساندن مشهور بودند، به عنوان دیو شناخته می‌شدند. این دیوان نمایانگر ویژگی‌های منفی مانند دروغ، غم و خشکسالی بودند. ایرانیان بر این باور بودند که با انجام اعمال نیک، مانند راستگویی و کشاورزی، می‌توانند به یاری ایزدان بشتابند و مانع از تسلط دیوان شوند.

با این حال، در مقابل خورشید، که نقش تعیین‌کننده‌ای در رونق کشاورزی ایفا می‌کرد، تلاش‌های کشاورز ایرانی ناچیز بود. نیازها و آرزوهای کشاورزان به عنوان عناصر مقدس در دل مردم نهادینه می‌شد و این باورها در طول زمان شکل می‌گرفت. در ایران باستان، واژه‌های نور و آب به عنوان نمادهای ایزدی و مقدس مورد احترام قرار می‌گرفتند، در حالی که تاریکی و خشکسالی نشانه‌های اهریمنی به حساب می‌آمدند.

به‌طور کلی، نور و آب به عنوان دو عنصر کلیدی در باورهای دینی و اساطیری ایرانیان شناخته می‌شدند، در حالی که تاریکی و خشکسالی از جمله عوامل منفی به شمار می‌رفتند. این یادداشت به موضوع عنصر اهورایی نور و تأثیر آن بر کشاورزی و جامعه ایرانی پرداخته است.پیش از ظهور زرتشت، آیین مهرپرستی یا میتراییسم در میان ایرانیان رواج داشت. اما این مهر یا میترا چه موجودی است؟

واژه «مهر» از ریشه «میتره» یا «میثره» در زبان‌های هند و ایرانی گرفته شده است. در متون اوستا، «میثره» و در زبان پهلوی به نام «میتر» شناخته می‌شود که یکی از ایزدان ایرانی باستان به حساب می‌آید. در زبان فارسی، مهر به عنوان اسم جدیدتری از میترا به معنای خورشید معرفی شده است. نکته‌ای قابل توجه این است که در ادبیات باستانی ایران، خورشید دارای مقام والایی بوده، هرچند ایزد آن هور چندان مورد توجه نبوده است. به‌عبارتی، ستایش آفتاب بیشتر تجلیل از میترای نورانی بود. میترا نقش سایه‌بان نور را دارد که تاریکی را می‌زداید و زندگی و شادابی را به زمین هدیه می‌دهد.

مهر به قدری در فرهنگ ایرانیان باستان مقام و منزلت داشت که نامش با ایزد بزرگ هُرمزد و آناهیتا هم‌وزن بوده است. میترا به عنوان نگهبان نظم و راستی، داور روان‌ها پس از مرگ و جنگجوی قدرتمند به تصویر کشیده می‌شود و در برقراری عدالت به یاری‌خواهانی که او را فرا می‌خوانند، می‌شتابد.

مدارک تاریخی به جای مانده از مهرپرستی نشان‌دهندهٔ رازورز بودن این دین است. برخلاف بسیاری از ادیان سنتی، پیوستن به مهرپرستی می‌بایست به‌صورت داوطلبانه و پس از رسیدن به بلوغ انجام می‌گرفت. این مسئله از معماری معابد مهرپرستی نیز نمایان است. در روم، پرستشگاه‌های میترا به شکل زیرزمینی ساخته می‌شد و نور خورشید از سوراخی در سقف به مکان مقدس معبد می‌تابید. طرفداران این مذهب به محل انجام مراسم خود «غار» می‌گفتند و در صورت عدم دسترسی به غار طبیعی، اتاقک‌های زیرزمینی با تزیینات خاصی طراحی می‌کردند.

معابد مهرپرستان علامت‌های خاصی نداشتند و دکوراسیونی متمایز از سایر مکان‌های مذهبی نداشتند. همین سادگی نشان‌دهندهٔ احترام آنها به رازورزی بود و احتمالا بسیاری از افراد حتی از وجود این مکان‌ها باخبر نبوده‌اند. عبادت مهر نیاز به درک و آگاهی خاصی داشت و مراسم نیایش باید به‌درستی انجام می‌شد، زیرا او نسبت به روش‌های عبادت حساس بود و افرادی که به درستی او را نپرستند، تنبیه می‌شدند.

در باور ایرانیان باستان، میترا به شکل شگفت‌انگیزی زاییده شده است. در افسانه‌های مذهبی، گفته می‌شود نیرویی باطنی او را از درون صخره‌ای به وجود آورده است و او در حالی که عریان است، با کلاهی خاص و مشعلی در دست، به دنیا آمده است.متن حاضر به بررسی زایش ایزد مهر در تاریخ ایران و ارتباط آن با شب یلدا می‌پردازد. زایش مهر به عنوان یک رویداد نجومی در سی‌ام آذر، شب یلدا، نمادین است. این شب، که به معنای تولد خورشید جاودانه است، به عنوان آغاز بازگشت نور در نظر گرفته می‌شود.

شب یلدا در تقویم ایرانیان به‌عنوان طولانی‌ترین شب سال شناخته می‌شود و پس از آن روزها به تدریج طولانی‌تر می‌شوند. به نقل از منابع تاریخی، این شب به عنوان شب شوم یاد شده است و برخی معتقدند که تولد مهر با نام‌گذاری روز اول دی به خرم‌روز نیز مرتبط است.

در ادامه، اشاره‌هایی به تاثیرات آیین مهر بر باورهای مذهبی مسیحیت وجود دارد. برخی از آداب و رسومی که در آیین مهر وجود داشت، در دوران مسیحیت به شکل جدیدی ادامه یافت؛ به‌طوری که روز ۲۵ دسامبر به‌عنوان تولد عیسی مسیح اعلام شد.

تمامی این یادداشت‌ها نشان‌دهنده‌ی ارتباط عمیق شب یلدا با ایزد مهر و جایگاه ویژه آن در فرهنگ ایرانیان است. خود کلمه‌ی یلدا از زبان سریانی به معنای تولد است و به دلیل ویژگی‌های منحصر به فرد ایزد مهر، این جشن در میان پادشاهان و نظامیان ایران باستان اهمیت فراوان داشت. میان این ویژگی‌ها می‌توان به بخشندگی شهریاری، اعطای نعمت، جنگاوری و پاسداری از پیمان‌ها اشاره کرد.

پس از جنگ‌های ایران و روم در دوران اشکانیان و ساسانیان، آیین مهر به تدریج در مناطق دیگر گسترش یافت. اگرچه ظهور مسیحیت به شکلی از رونق آیین مهر لطمه زد، بسیاری از باورها و سنت‌های آن به شیوه‌ای در آیین مسیحیت باقی ماند.در بررسی های ادبیات کلاسیک ایران، ارتباط تاریخی میان دسامبر و اول دی‌ماه و همچنین زادروز عیسی مسیح در اشعار فارسی مشخص می‌شود. به عنوان نمونه، سنایی در یکی از اشعار خود به این موضوع اشاره می‌کند: «اگر به دنبال نامی از صاحب دولتی هستی، باید بدانی که از یک چاکری عیسی، یلدا به شهرت رسید.»

همچنین، شاعر دیگری به نام سیف افرنگی نیز می‌سراید: «سخن من، بلند نام تو را به خود جلب کرده است، چرا که درازنامی از نام مسیح بر یلدا سایه افکنده است.» در متون قدیمی، آمده است که مسیح در آسمان چهارم سکنی گزیده است که این موضوع به طرح ارتباط مسیح با خورشید اشاره دارد. در علم نجوم سنتی، آسمان چهارم به خورشید تعلق دارد و خورشید به عنوان نماد مسیحیان شناخته شده است.

علاوه بر این، روز یکشنبه که به عنوان روز مقدس مسیحیان مطرح است، از ترکیب واژه‌های “خورشید” و “روز” به معنی “روز خورشید” شکل گرفته است. از این رو، اگر شب یلدا که به عنوان شب تولد خورشید شناخته می‌شود، به عنوان تولد عیسی نیز معرفی شود، این امر شگفتی‌آور نیست. همچنین، پس از گذر از طولانی‌ترین شب سال، خورشید دوباره متولد می‌شود، مشابه علتی که در مسیحیت درباره مرگ و رستاخیز عیسی مطرح می‌شود.

این مطالب نشان‌دهنده پیوند عمیق بین نمادهای خورشید و مسیح در فرهنگ ایران و ادبیات ملی است.متن به توضیحاتی مختصر درباره تاریخ و منابع مذهبی مربوط به میلاد عیسی مسیح در میان ملت‌های مختلف می‌پردازد. بر اساس اطلاعات موجود، برخی از ملل باستانی، از جمله ارمنیان، روز ۶ ژانویه را به عنوان روز تولد عیسی مسیح جشن می‌گیرند، در حالی که برخی دیگر مانند مسیحیان غربی این روز را به ۲۵ دسامبر نسبت می‌دهند.

این اختلافات به دلیل تفاوت‌های تقویمی است که در سال‌های قدیم در نظر گرفته می‌شد و منجر به عدم رعایت دقیق ایام کبیسه در تقویم مسیحی شده است. همچنین، محققانی نظیر رضی و بیرونی در آثار خود به این موضوع پرداخته و زوایای مختلف آن را مورد بررسی قرار داده‌اند.

به‌طور خلاصه، تاریخ میلاد عیسی مسیح موضوعی است که به دلایل فرهنگی و تقویمی، هنوز هم مورد بحث و بررسی قرار دارد.

روز دزفول، آذرماه ۱۳۶۱، به عنوان یک روز تاریک و دردناک در تاریخ ایران شناخته می‌شود. در این روز، حملات ناگهانی و سنگین دشمن به این شهر، موجب کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم شد و صحنه‌هایی از ویرانی و غم را رقم زد. واقعه‌ای که هنوز در یادها باقی مانده و یادآور فداکاری‌ها و مقاومت مردم در برابر سختی‌هاست.

روز دزفول، آذرماه ۱۳۶۱، به عنوان یک روز تاریک و دردناک در تاریخ ایران شناخته می‌شود. در این روز، حملات ناگهانی و سنگین دشمن به این شهر، موجب کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم شد و صحنه‌هایی از ویرانی و غم را رقم زد. واقعه‌ای که هنوز در یادها باقی مانده و یادآور فداکاری‌ها و مقاومت مردم در برابر سختی‌هاست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *