**سفرنامه مظفرالدینشاه: ورود به وین**
به گزارش خبردونی، مظفرالدینشاه قاجار سفر نخست خود به اروپا را در پایان سال ۱۳۱۷ هجری قمری آغاز کرد و برای ثبت تجربیات خود، روزنوشتهایی تهیه کرد. روز پنجشنبه، بیستوچهارم جمادیالاول ۱۳۱۸ هجری قمری، کوشید تا بازتابی از این سفر را به تصویر بکشد.
در این روز، شاه تصمیم به سفر از ماریمباد به وین گرفت و در ساعت شش بامداد، پس از آمادهسازی، به همراه صدراعظم و دیگر مقامات در لباس رسمی حاضر شد. هنگام خروج از هتل، اهالی ماریمباد برای وداع جمع شدند و با ابراز محبت و استقبال، شاه و همراهان را مشایعت کردند.
در گار راهآهن وین، مهمانداران دولت اتریش با لباس رسمی و تزیینات خاص حاضر بودند. قوامالسلطه این مهمانداران را معرفی کرد که شامل جنرال «بارون برت هیس» و وزیرمختار اطریش در تهران، «مسیو دواپریشی»، بودند.
پس از سوار شدن به واگن، سفر به سمت وین آغاز شد. در مسیر، از شهرهای مختلفی گذشتند و ناهار را در ترن صرف کردند. نظامیان نیز برای ادای احترام در کنار گارها حاضر بودند.
در ساعت پنج و چهل و پنج دقیقه بعدازظهر، کاروان به گار «فرانسوا ژزف» وین رسید. در این جا، امپراتور اتریش و دیگر مقامات با لباس رسمی به استقبالشان آمدند. پس از پیاده شدن، شاه با گرمی با امپراتور دست داد و سایر مقامات را معرفی کرد.
سپس، شاه و امپراتور در کالسکهای روباز روانه محل اقامت شدند. در این مسیر، جمعیتی از مردم وین با ابراز شادی و ادب به استقبال آنها آمدند. در تمام مسیر، سربازان و موزیکهای نظامی با نظم و ترتیب خاصی ایستاده بودند و از میهمانان استقبال کردند.در ورود به شهر وین جمعی از جوانان با لباسهای شیک و قدهای بلند به استقبال آمدند. این شهر با خیابانهای عریض و ساختمانهای ششطبقه، به عنوان یک مکان زیبا و دلانگیز شناخته میشود. از پنجرههای بناها، زنان و جوانان با دستمالهایی ابراز شادمانی کرده و به ما خوشآمد میگفتند. ما و امپراطور نیز با لبخند و علامتهای دستی به این تعارفات پاسخ میدادیم.
در زمان مغرب، به منزل رسیدیم. وزیر دربار و وزیر تشریفات امپراطور در مقابل درخانه مستقر بودند و به محض ورود ما، با احترام به استقبال آمدند. ما به همراه امپراطور از پلهها بالا رفته و وارد عمارت زیبا و مزین شدیم. پس از عبور از اتاقها و سالنهای ممتاز، به تالاری بزرگ رسیدیم که پردههای مجلل کوبلن در آن نصب شده بود. در این مکان، شخصیتهای سلطنتی و وزرا به همراه جنرالهای دولت اتریش منتظر ما بودند که امپراطور آنها را معرفی کرد. ما به اغلب افراد دست دادیم و تعارفاتی صورت گرفت. امپراطور سپس اتاقهای ما را به ما نشان داد و به خانه خود بازگشت.
به دلیل خستگی ناشی از سفر طولانی، امپراطور پیامی فرستاد تا اعلام کند که از ملاقات ما صرفنظر میکند و پیشنهاد داد که استراحت کنیم و شام را با هم میل کنیم. ما نیز مقداری استراحت کرده و با همراهان خود به صحبت پرداختیم.
در ساعت هفت و نیم بعدازظهر به خانه امپراطور رفتیم و از اتاقهای مزین عبور کردیم تا به تالار معروف «الکساندر» برسیم. شام را با امپراطور صرف کردیم و در طول آن گفتگوهای جذابی داشتیم. مهندس دولتی که در پشت سر ما ایستاده بود، وظیفه ترجمه را بر عهده داشت. وزرای ما نیز در این مراسم حضور داشتند. پس از صرف شام، با امپراطور وداع کرده و به منزل بازگشتیم تا استراحت کنیم.
منبع: مظفرالدینشاه قاجار، «سفرنامه فرنگستان، سفر اول»، تهران: شرق، چاپ دوم، ۱۳۶۳، صص ۲۰۵-۲۰۳.











