تماس با ما

راهبرد تازه امنیت ملی رئیس‌جمهور ترامپ: تمرکز بر معامله، فشاری مضاعف بر اروپا و رویکردی تسامح‌آمیز با رژیم‌های استبدادی.

راهبرد تازه امنیت ملی رئیس‌جمهور ترامپ: تمرکز بر معامله، فشاری مضاعف بر اروپا و رویکردی تسامح‌آمیز با رژیم‌های استبدادی.

خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از یادداشت لورل رَپ در اندیشکده چتم هاوس گزارش داد که راهبرد جدید امنیت ملی دونالد ترامپ با واکنش‌های سردی در سرتاسر اروپا و استقبال گرم در چین و روسیه روبه‌رو شده است. این سند 33 صفحه‌ای به انتقادات تند از سیاست‌های جاری اروپا پرداخته و بر روابط تجاری «ثبات راهبردی» با روسیه و نقش آمریکا در آمریکای لاتین تأکید می‌کند.

راهبرد جدید به وضوح نشان می‌دهد که چین تنها به‌عنوان یک رقیب اقتصادی مشاهده می‌شود و این نشان‌دهنده تغییر نگرشترامپ نسبت به استراتژی 2017 است. بر اساس این استراتژی که روسیه و چین را به‌عنوان «قدرت‌های تجدیدنظرطلب» معرفی می‌کرد،گمان می‌رود که این متن نگران‌کننده‌ برای افرادی باشد که بر اهمیت روابط آمریکا و اروپا و تعهد به ارزش‌های دموکراتیک تأکید دارند.

این راهبرد به‌عنوان یک سند عمومی و محتوای دستورالعمل‌های بوروکراتیک در نظر گرفته می‌شود. در حقیقت، این سند رئیس‌جمهور را محدود نمی‌کند و به تصمیم‌گیری‌های او وابسته است. از این رو، معمولاً دولت‌ها به متن آن به‌طور کامل پایبند نبوده و در برابر تحولات جهانی آسیب‌پذیری دارند.

راهبرد 2025 در چشم‌انداز ترامپ به‌نوعی همخوانی بیشتری دارد، اما تناقض‌های داخلی آن می‌تواند تأثیرگذاری‌اش را محدود کند.

راهبردهای 2017 و 2025 ترامپ به‌شدت متفاوت به نظر می‌رسند. سند 2017 بر رقابت قدرت‌های بزرگ تأکید داشت و رویکردی واقع‌گرا را دنبال می‌کرد که ارزش‌های آمریکا و واقعیت‌های جهانی را مدنظر داشت. این متن نتیجه‌ای از توافق‌های داخلی میان اعضای کابینه بود. اما در نسخه جدید، تمرکز بر معاملات تجاری و سازش با حکومت‌های اقتدارگرا قرار دارد.

نزدیکان ترامپ به‌نوعی تحقیر اروپا را به متن اضافه کرده‌اند و بیان کرده‌اند که رابطه فراآتلانتیک از دیدگاه امنیت ملی آمریکا اهمیت کمتری پیدا کرده است. در این راهبرد، قدرت‌های بزرگ می‌توانند بدون مداخله مستقیم در حوزه‌های نفوذ یکدیگر اعمال حیات کنند.

علیرغم اینکه این سند به‌دنبال تقویت رئیس‌جمهور است، اما پر از خلأها و تناقضاتی است که به‌راحتی پوشش داده شده‌اند.

به‌علاوه، این راهبرد اعلام کرده که آمریکا دیگر به‌دولت‌های خاورمیانه بابت سیاست‌های داخلی‌شان «موعظه» نخواهد کرد. ترامپ اخیراً در واکنش به قتل جمال خاشقجی گفت: «اتفاقاتی وجود دارند که می‌افتند.» با این حال، سند مذکور پیشنهاد می‌دهد که برای جلوگیری از «محو تمدنی» در اروپا، مداخلات ضروری است. آن‌گونه که در این سند عنوان شده، مهاجرت غیرقابل کنترل و سرکوب آزادی‌های سیاسی در اروپا می‌تواند تهدیدی برای «هویت اروپایی» به شمار رود.### ادامه راهبرد «خوش‌بینی بزرگ» در قبال احزاب میهن‌پرست اروپایی

دولت آمریکا تحت رهبری معاون رئیس‌جمهور جی‌دی ونس به ترویج «جنبش‌های قوم‌ملی‌گرای فراآتلانتیک» ادامه داده و اعلام نموده است که فعالیت‌های مداخله‌جویانه در سایر مناطق را کاهش خواهد داد. به گفته او، این رویکرد نشان‌دهنده شکاف جدی با سیاست‌های سنتی آمریکا است.

### مدیریت آمریکا بر آمریکای لاتین

در حال حاضر، سیاست‌های آمریکا در حوزه آمریکای لاتین به‌عنوان رویکردی تثبیت‌شده تلقی می‌شود. دکترین جدید که به نوعی بازنگری در دکترین مونرو است، تلاش دارد تا با ارائه گزینه‌هایی به کشورهای این منطقه، کنترل مهاجرت و قاچاق مواد مخدر را تقویت کند. این اقدام به کشورهای مذکور اختیار می‌دهد که میان «جهانی به رهبری آمریکا» یا «جهانی دیگر که تحت تأثیر قدرت‌های غیرآمریکایی است» انتخاب کنند.

### منع سلطه‌طلبی در منطقه

آمریکا در راستای حفظ نفوذ خود، به دیگر کشورها هشدار می‌دهد که نباید الگوهای مشابهی را در داخل خود پیاده‌سازی کنند. این کشور اعلام کرده است که از ایجاد سلطه یک رقیب در آسیا و جلوگیری از قدرت‌طلبی در اروپا و خاورمیانه حمایت خواهد کرد. این رویکرد به منظور حفظ ثبات در منابع انرژی و کشتیرانی جهانی دنبال می‌شود.

### تغییر در نقش آمریکا به‌عنوان یک صلح‌ساز

راهبرد جدید آمریکا نشان می‌دهد که این کشور دیگر نمی‌خواهد همچون گذشته، بار جهانی را به دوش بکشد. به نظر می‌رسد که آمریکا تلاش خواهد کرد بر اولویت‌های خود تمرکز کند و در عین حال، به دنبال توافق‌های صلح‌آمیز باشد که به ثبات و افزایش نفوذ این کشور کمک کند.

### چین: رقیب و شریک هم‌زمان

این راهبرد به‌طور خاص بر نقش چین به‌عنوان یک چالش تجاری تأکید دارد، در حالی‌که در عین حال به روابط تجاری با این کشور نیز توجه دارد. این دوگانگی در رویکرد به چین نشان‌دهنده نیاز به مدیریت چالش‌ها و فرصت‌ها در یک فضای پیچیده جهانی است.**آیا آمریکا در پی جداسازی اقتصادی از چین است؟**

دولت آمریکا در حال بررسی استراتژی‌های جدید اقتصادی خود است، که این مسئله به‌ویژه بر روابط با چین متمرکز شده است. در یک سند جدید، دولت نگرانی‌هایی را پیرامون یارانه‌های ناعادلانه، تجاری و سرقت مالکیت فکری از سوی پکن مطرح کرده و تهدیدات زنجیره تأمین و صادرات مواد مخدر مانند فنتانیل را به عنوان چالش‌های اساسی یادآوری کرده است.

هرچند این نگرانی‌ها به چین معطوف است، نام این کشور در بخش پایانی سند ذکر شده است. دولت ترامپ در تلاش است تا در آستانه سفر آتی به پکن، تصویری مثبت از روابط تجاری ارائه دهد. با این حال، سوال اصلی این است که چگونه می‌توان همزمان با احیای “استقلال اقتصادی آمریکا”، روابط تجاری با چین را بهبود بخشید.

**همه کشورها در برابر ریسک‌ها متحد شوند**

کشورهای مختلف حالا خود را در حال بازنگری رویکردشان نسبت به آمریکا می‌بینند و در تلاش هستند شراکت‌های خود را تنوع ببخشند. رویکردهای جدید شامل پوشش‌دهی ریسک‌ها به‌عنوان راهی برای کاهش وابستگی به آمریکا و چین شده است. این استراتژی اکنون به‌عنوان سپری در برابر بی‌ثباتی اقتصادی نیز عمل می‌کند.

اروپا، پس از سخنرانی مقامات خود در مونیخ، اقدام به تصویب وامی ۱۵۰ میلیارد یورویی برای تقویت توان دفاعی و امنیت سایبری خود کرده است. برزیل نیز بر تنوع تجاری خود تأکید کرده و به دنبال کاهش وابستگی به آمریکا است. این رویکردها برای بسیاری از کشورها به امری ضروری تبدیل شده‌اند.

استراتژی جدید آمریکا به سرعت و به راحتی پیاده‌سازی نخواهد شد و به احتمال زیاد، برخی عناصر آن هرگز محقق نخواهند شد. با این حال، این سند حاوی نقشه راهی برای سه سال پیش رو در دوره ترامپ است و نشان‌دهنده فاصله روزافزون آمریکا از روابط سنتی خود در زمینه تجارت جهانی است.

این تحولات ممکن است به تغییرات اساسی در سیاست‌های جهانی منجر شود و کشورها را به سوی معاملات تجاری جدید هدایت کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *