**تحریمهای ایران تحت بررسی قرار گرفتند؛ از مکانیزم ماشه تا تأثیرات مذاکرات هستهای**
مکانیزم ماشه، بخشی از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، همچنان با چالشهایی برای ایران همراه است، چرا که در صورت نقض برجام، امکان بازگشت تحریمها وجود دارد. تا ۲۶ مهرماه ۱۴۰۴، اگر کشورهای اروپایی این سازوکار را فعال نکنند، بر اساس متن برجام، بیاثر خواهد شد. ایران از تحریمهای دهه ۱۳۸۰ تا تعلیق موقت آنها پس از برجام، با فشارهای بینالمللی قابل توجهی مواجه بوده است. این گزارش به بررسی تحریمهای بین سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۶ پرداخته و تحلیلی بر روی اسناد سازمان ملل ارائه میدهد که به شناسایی تحریمهای معلق و ارتباط آنها با مذاکرات پرداخته است.
**تاریخچه تحریمها: از گروگانگیری تا هستهای شدن**
در زمستان ۱۳۵۸ و به دنبال اشغال سفارت آمریکا، اولین تحریمها علیه ایران آغاز شد. جیمی کارتر، در نوامبر ۱۹۷۹، داراییهای ایران را مسدود کرد و این روند تا ۱۹۸۱ ادامه یافت. در دهه ۱۳۶۰، اتهاماتی به حمایت از گروههای مقاومت، تحریمهای جدیدی را به همراه داشت. در دهه ۱۳۷۰، مسئله هستهای ایران، منجر به تصویب قانون تحریم ایران و لیبی (ILSA) در سال ۱۹۹۶ شد که بر شرکتهای خارجی معاملهکننده با ایران تأثیر گذاشت.
قبل از برجام، تحریمها شامل مسدود کردن داراییها و محدودیتهای تجاری میشدند، و از سال ۲۰۰۶ با آغاز قطعنامههای شورای امنیت، این فشارها افزایش یافت. بر اساس گزارش بانک جهانی، تحریمها در سال ۲۰۱۰ منجر به کاهش ۲۰ درصدی درآمد نفت و افت GDP از ۳۴۹ میلیارد دلار در ۲۰۰۸ به ۲۹۳ میلیارد دلار در ۲۰۱۰ شد. این محدودیتها، بیشتر از آنکه حقوقی باشند، سیاسی بودند و موجب تسریع مذاکرات هستهای و در عین حال بیاعتمادی ایران به غرب شدند.
**مذاکرات در دوره لاریجانی: چالشها و بنبستها**
علی لاریجانی در پاییز ۱۳۸۴ مسئولیت مذاکرات هستهای را بر عهده گرفت. او که تحت فشار قطعنامههای شورای امنیت قرار داشت، سعی در مذاکره با کشورهای اروپایی کرد، اما مذاکرات سعدآباد و پاریس به بنبست انجامید. در این زمان، قطعنامه ۱۶۹۶، ایران را ملزم به توقف غنیسازی کرد، که با مقاومت جمهوری اسلامی همراه شد. در دوران لاریجانی، چندین قطعنامه تحت فصل هفتم تصویب شدند که باعث سختتر شدن تحریمها و فشار بر ایران شد.
این بنبستها به عدم انعطاف طرفین و اصرار ایران بر حق غنیسازی مربوط میشد که در نهایت منجر به سختتر شدن تحریمها و افزایش مشکلات اقتصادی کشور شد.**تحولات هستهای ایران؛ از جلیلی تا روحانی و تأثیر تحریمها**
تابستان سال ۱۳۸۶، سعید جلیلی به عنوان مذاکرهکننده ارشد ایران جایگزین علی لاریجانی شد. مذاکرات او با گروه ۱+۵ در ژنو و استانبول با تنشهای فراوانی همراه بود. جلیلی بر ادامه غنیسازی ۲۰ درصد تأکید داشت و پیشنهادات کشورهای غربی را رد کرد. این اقدام باعث تصویب قطعنامههای ۱۸۰۳ در سال ۲۰۰۸ و ۱۹۲۹ در سال ۲۰۱۰ توسط شورای امنیت شد که تحریمهای اقتصادی و مالی را افزایش داد. علاوه بر آن، ایالات متحده و اروپا نیز تحریمهای یکجانبهای علیه بانک مرکزی و صنعت نفت ایران وضع کردند. قطعنامه ۱۹۲۹ به عنوان جامعترین تحریمها، محدودیتهایی در زمینه نفتی و مالی، و همچنین دسترسی به سیستم مالی SWIFT ایجاد کرد. طبق گزارش صندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۱۲، این تحریمها حدود ۱۰۰ میلیارد دلار از درآمد نفتی ایران در سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ کاهش داد. تورم به ۴۰ درصد رسید و ارزش ریال نیز ۵۰ درصد افت کرد. رویکرد جلیلی هزینههای اقتصادی سنگینی به کشور تحمیل کرد و شرایط را برای انتخاب حسن روحانی فراهم کرد.
**دوره حسن روحانی و برجام: دورنمایی شکننده**
با ورود حسن روحانی در تابستان ۱۳۹۲ و اتکا به رویکرد اعتدال، محمدجواد ظریف مذاکرات فشردهای را با گروه ۱+۵ آغاز کرد. نهایتاً در ژوئیه ۲۰۱۵ توافق هستهای (برجام) امضا شد و قطعنامه ۲۲۳۱ تحریمهای قبلی را لغو کرد، هرچند مکانیزم ماشه بهعنوان یک اهرم احیا باقی ماند. برجام منجر به لغو تحریمهای هستهای شد و ایران به بازارهای جهانی بازگشت. طبق گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۱۶، صادرات نفت ایران از ۱.۱ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۴ به ۲.۴ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۶ افزایش یافت و تولید ناخالص داخلی کشور با رشد ۱۲.۵ درصدی به ۴۱۲ میلیارد دلار رسید. اما خروج ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸، این دستاوردها را تحتالشعاع قرار داد.
**مکانیزم ماشه؛ تهدیدی دائمی**
مکانیزم ماشه بهعنوان یک قابلیت که در قطعنامه ۲۲۳۱ قرار داشت، در صورت ادعای نقض برجام توسط هر یک از اعضای ۱+۵، توانایی بازگردانی تحریمها را داشت. این تحریمها شامل قطعنامههای ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و ۱۹۲۹ بودند که به ترتیب شامل مواردی چون ممنوعیت تجارت تسلیحات، مسدود کردن داراییها، محدودیتهای نفتی و بانکی، و ممنوعیت انتقال فناوری موشکی بودند. اگرچه برخی از این تحریمها به موجب قطعنامه ۲۲۳۱ به حالت تعلیق درآمده بودند، فعالسازی دوباره آنها به معنای بازگشت به اوضاع گذشته خواهد بود و کشورهای مختلف موظف به رعایت آنها خواهند بود.
در سال ۲۰۲۰، تلاشهای ایالات متحده برای فعالسازی مکانیزم ماشه ناکام ماند. با این حال، ایران بر این باور است که نقض تعهدات خود را به عنوان واکنشی به خروج ایالات متحده توجیه میکند.
**تحریمهای احتمالی و زمان بازگشت آنها**
در صورت فعالسازی مکانیزم ماشه، تحریمهای سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ که در دوران لاریجانی و جلیلی وضع شده بودند، دوباره به مرحله اجرایی درخواهند آمد. این امر میتواند عواقب جدی برای اقتصاد ایران داشته باشد.در دوران لاریجانی، تحریمهای اولیه از طریق قطعنامههای ۱۶۹۶ و ۱۷۳۷ وضع شد. به دنبال آن، در دوره جلیلی، برخی از مهمترین تحریمها مانند قطعنامههای ۱۷۴۷، ۱۸۰۳ و ۱۹۲۹ به شدت تحمیل شدند. در دوره روحانی، با امضای توافق هستهای برجام، این تحریمها به حالت تعلیق درآمدند.
قطعنامه ۱۹۲۹ که در دوره جلیلی صادر شد، بهعنوان مؤثرترین تحریم شناخته میشود. تحریمهای جلیلی به دلیل سختگیریهای او، در مقایسه با دیگر تحریمها شدیدتر بود. خروج ایالات متحده از توافق و ناکامی کشورهای اروپایی، ایران را به نقض تعهداتش متمایل کرد.
### زمان پایان مکانیزم ماشه
مکانیزم ماشه تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ قطعنامه ۲۲۳۱ که توافق هستهای را تأیید کرد، تاریخی مشخص برای خاتمه این تهدید ارائه کرده است. بر اساس بند ۷ این قطعنامه، مکانیزم ماشه به مدت ۱۰ سال از «روز پذیرش برجام» معتبر خواهد بود که تاریخ آن ۱۸ اکتبر ۲۰۱۵ تعیین شده است. بنابراین، مکانیزم بینالمللی مذکور تا ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ اعتبار دارد و پس از آن، قطعنامههای پیشین بهطور کامل لغو شده و مکانیزم بیاثر خواهد شد. طبق گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۲۰، تحریمهای شورای امنیت در این تاریخ بهجز در صورت بروز نقض جدید، دوباره اعمال نمیشوند. تحمیل چنین محدودیتهایی میتوانست به فرصتهایی برای ایران منجر شود که در سالهای منتهی به پایان مکانیزم، از دست رفت.
### پیامدهای فعالسازی یا بیاثر شدن ماشه
فعالسازی مکانیزم ماشه میتواند به کاهش صادرات نفت ایران منجر شود. طبق گزارش اوپک در سال ۲۰۲۳، ایران در سال ۲۰۲۲ با دور زدن تحریمها موفق به صادرات ۱.۴ میلیون بشکه نفت در روز شد. با بازگشت قطعنامه ۱۹۲۹، این رقم به کمتر از ۱ میلیون بشکه کاهش خواهد یافت. بیاثر شدن ماشه در اکتبر ۲۰۲۵ به پایان تحریمهای شورای امنیت میانجامد، اما تحریمهای ایالات متحده همچنان قابل اعمال خواهند بود. اگرچه بیاثر شدن ماشه ممکن است به افزایش اطمینان ایران بیانجامد، اما بدون مذاکره با کشورهای غربی، اقتصاد ایران بهسادگی در معرض خطر است. فعالسازی مکانیزم نیز ممکن است ایران را به خروج از معاهده عدم اشاعه هستهای (NPT) سوق دهد و خطر تنشهای بیشتر را افزایش دهد.
در مجموع، تحریمهای وضع شده از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۶ (۱۹۹۱-۲۰۱۷) فشار زیادی بر اقتصاد ایران وارد کردند. قطعنامههای ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳ و ۱۹۲۹ که در دوران لاریجانی و جلیلی تصویب شدند، همگی در پی مکانیزم ماشه تأثیرگذار بودهاند. اگر این مکانیزم تا ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ فعال نمیشد، تحریمها لغو میشدند و مکانیزم به حالت خاموش در میآمد. این تاریخ میتوانست به تنشهای سازمان ملل پایان بخشد، اما تحریمهای یکجانبه ایالات متحده همچنان باقی میماند. فشارهای مربوط به مکانیزم ماشه به دوره جلیلی نسبت داده میشود و خروج ایالات متحده و شکست دیپلماسی اروپا، ایران را به نقض تعهدات فراخوانده است.











