در پی شکست غیرمنتظره دونالد ترامپ و به قدرت رسیدن جو بایدن، بحثها و مناقشات داخلی و خارجی درباره مذاکرات و تلاشها برای احیای توافق هستهای ایران (برجام) شدت یافت. در این راستا، کتابی که به بررسی مدلهای مذاکراتی ایالات متحده، به ویژه با محوریت هنری کیسینجر، پرداخته است، مورد توجه قرار گرفته است. امید میرود که این اثر به نفع دیپلماتها، روزنامهنگاران، تحلیلگران، اساتید، دانشجویان و فعالان اقتصادی در زمینه روابط بینالملل باشد.
چاپ پنجم این کتاب همزمان با ایجاد فضای پرتنش بر سر مذاکرات با آمریکا منتشر شده است. چند روز پیش، رهبر معظم انقلاب در سخنانی مذاکره با آمریکا را به عنوان «بنبست محض» توصیف کردند. این همزمانی و بازنشر کتاب، فرصتی فراهم کرد تا آموزههای کیسینجر را مرور کنیم و به این نکته اشاره کنیم که با وجود بهرهبرداری از تکنیکهای کلاسیک او، الگوی کنونی آمریکا در قبال ایران به عدمموفقیت خواهد انجامید.
نویسندگان کتاب تاکید دارند که مدل کیسینجر برای واداشتن طرف مقابل به تغییر محاسبات، هیچگاه به مذاکرات رو در رو محدود نماند و شامل مجموعهای از تکنیکهای غیرمستقیم نیز بود. این تکنیکها شامل «تغییر زمین بازی»، «ائتلافسازی» و «طراحی بهترین راه خروج» هستند که به افزایش هزینه «نه گفتن» کمک میکنند. با توجه به حوادث اخیر، فشارهای اقتصادی و نظامی به وضوح نشاندهنده اجرای این منطق است.
همانطور که در کتاب بیان شده، آمریکا همه این گزینهها را همزمان علیه ایران به کار گرفته است. کیسینجر در دوران جنگ ویتنام نیز بر همین اساس در کنار بمبارانهای شدید، پیشنهادات دیپلماتیک را ارائه میکرد. اما الگوی فعلی آمریکا از نقص اساسی رنج میبرد. کیسینجر همواره بر طراحی «راه خروج آبرومندانه» تاکید داشت، در حالی که بستههای پیشنهادی کنونی فاقد این ویژگی هستند.
در این وضعیت، آنچه به عنوان مذاکرات آمریکایی مطرح میشود بیشتر شبیه به یک دیکته یکطرفه است که نه تنها امکان امضای آن در داخل ایران به عنوان یک ننگ تلقی میشود، بلکه میتواند به «بنبست محض» منجر گردد. یکی از عوامل کلیدی در این وضعیت، شخصیتمحوری و خودشیفتگی ترامپ است، ویژگیای که کیسینجر به وضوح به عنوان مانع اصلی برای توافق پایدار معرفی میکند.مذاکرات سیاسی زمانی که رهبر مذاکرهکننده به کیش شخصیت و خودمحوری دچار شود، به عنوان صحنهای برای نمایش خود تبدیل میگردد و نه عرصهای برای تعامل دوطرفه. در این شرایط، او تنها به منافع خود اهمیت میدهد و هیچگونه امتیازی برای طرف مقابل قائل نمیشود، که این امر در واقع پیش از آغاز مذاکرات به بنبست میانجامد.
رهبر انقلاب اخیراً شرایط کنونی مذاکرات با آمریکا را به عنوان «بنبست محض» توصیف کردهاند، که با تحلیلهای پیشین کیسینجر همخوانی دارد. کیسینجر بر این نکته تأکید میکند که اگر فشاری مداوم بدون فراهم کردن شرایط برای یک توافق قابل قبول به طرفین تحمیل شود، این وضعیت به جای باز کردن مسیر گفتوگو، تنها موجب افزایش مقاومت و سختتر شدن فضای مذاکرات خواهد شد. نتایج این وضعیت در تجربیات گذشته مشهود است: کاهش قابلیت مصالحه، تقویت گرایشهای ضدگفتوگو، حاشیهنشینی جریانهای میانهرو حامی مذاکره و افزایش بیاعتمادی و تنش اجتماعی نسبت به طرفی که زورگویی میکند، که در نهایت مانع از تحقق توافقات پایدار میشود.









