خبرگزاری به تازگی گزارشی با عنوان «چند سناریو درباره خودروی سعید جلیلی/ آیا خودروی رئیس دولت سایه واقعاً ضدگلوله بود؟» منتشر کرده است. بر اساس تصاویر منتشر شده از خودروی پراید جلیلی، مشخص است که ویژگیهای یک خودروی ضدگلوله در آن به چشم نمیخورد. این مسئله را میتوان از چند جنبه بررسی کرد. افزایش امنیت یک خودروی ضعیف مانند پراید نیازمند تغییرات عمده در ساختار درها، بدنه، شیشهها و لاستیکها است که به طور طبیعی به افزایش وزن آن منجر میشود و نیاز به بهبود یا تعویض پیشرانه را نیز ایجاد میکند.
با توجه به تصاویر و نیز محدودیتهای فناوری ایمنی خودرو در سال ۸۹، هیچ شواهدی از ضدگلوله بودن این خودرو دیده نمیشود، مگر اینکه شیشهها تا حدودی تقویت شده باشد، که باز هم نمیتوان به دلیل این تغییر کوچک عنوان «ضدگلوله» را به آن نسبت داد.
در آن زمان، شرکتهای خارجی معتبر برای ضدگلولهسازی خودروهایی مثل بیامو ۷۵۰i هزینهای بالغ بر ۵۰ هزار دلار درخواست میکردند و در صورت انتخاب گزینههای دفاعی پیشرفتهتر، این هزینه حتی از ۱۰۰ هزار دلار نیز فراتر میرفت. بنابراین، ادعای هزینه ۸ میلیون تومانی (حدود ۶ هزار دلار امروز) برای ضدگلولهسازی خودروی جلیلی بعید به نظر میرسد.
در عوض، اخیراً یکی از شرکتهای داخلی از خودروی سورن پلاس توربو با سطح حفاظتی استاندارد ناتو رونمایی کرده که نشاندهنده پیشرفت ایران در تولید خودروهای زرهی سبک است. این نشان میدهد که پس از ۱۵ سال، کشور توانسته به سطح جدیدی از ارتقای امنیت دست پیدا کند و در دهه ۸۰، بهبودها تنها محدود به تقویت شیشهها و افزودن تجهیزات به درها بوده است.
همچنین سناریوی دیگری مطرح میشود که ممکن است جلیلی از یک خودروی پیشرفته ضدگلوله استفاده کرده باشد اما پیش از رسیدن به مقصد، سوار خودروی پراید شده است؛ چرا که هیچ یک از تصاویر منتشر شده مربوط به او در حین حرکت خودرو نیست و همگی در مقصد ثبت شدهاند.











