**تهران – در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در تاریخ 30 آذرماه، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، با لحنی جدی و هشدارآمیز بر ضرورت ترمیم کابینه از سوی دولت تأکید کرد. او هشدار داد که در صورت عدم انجام اصلاحات لازم، مجلس ممکن است به فرآیند استیضاح بپردازد. این اظهارات بیشتر از یک تذکر معمول پارلمانی به نظر میرسید و سرشار از پیامهای سیاسی مهمی درباره رابطه میان دولت و مجلس است. این موضعگیری خود حکایت از فاصلهگیری تدریجی قالیباف از دولت و تلاش او برای تعیین نقش و مسئولیت خود دارد.**
### **تحلیل سیاسی یا تهدید؟**
سخنان قالیباف ممکن است در چارچوب نظارتی مجلس تعبیر شود، اما لحن پرخاشگرانهاش و تأکید بر «ناچاری» مجلس در ورود به استیضاح نشانگر تغییر قابل توجهی در موضع سیاسی او نسبت به دولت است. این تغییر، نشانهای از فاصلهگذاری قالیباف از دولتی است که تحت توافقی سیاسی شکل گرفته بود. تهدیدات او میتواند به عنوان تلاشی برای جدا کردن سهم خود از عملکرد دولت تلقی شود و به نوعی بیانگر تغییر آرایش سیاسی اوست. با توجه به بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، قالیباف در تلاش است تا خود را از پیوستگی کامل به دولت جدا کند و نشان دهد که در موقعیتی متفاوت قرار دارد.
### **هزینههای وفاق سیاسی**
در ماههای اولیه شروع به کار دولت، بر وفاق و همکاری میان نهادها تأکید میشد و قالیباف یکی از مشارکتکنندگان اصلی در این وفاق بود. اما در موارد حساس مانند استیضاح وزیر اقتصاد پیشین، این همراهی به چالش بدل شد. اکنون به نظر میرسد همان وفاق، به وجهی از مسئولیت سیاسی تبدیل شده و قالیباف در صدد است تا خود را از فشارهای ناشی از آن جدا کند. این فاصلهگذاری ممکن است به عنوان تلاشی برای شانه خالی کردن از مسئولیت مشترک در قبال شرایط کنونی تلقی شود.
### **لزوم پاسخگویی مجلس**
واقعیت این است که مجلس در نظام سیاسی ایران تنها ناظر نیست و ابزارهای نظارتی و حمایتی را در اختیار دارد. درزمانهایی که مجلس از دولت حمایت میکند، طبیعی است که در مواقع بحران نیز بخشی از مسئولیت بر عهدهاش باشد. بنابراین، قالیباف نمیتواند خود را به طور کامل از دایره مسئولیت خارج دانسته و باید به تأثیر خود بر تصمیمات دولت اعتراف کند.
### **نقدی بر سیاستورزی مجلس**
یکی از انتقادات جدی به عملکرد مجالس اخیر، الگوی سیاستورزی مبتنی بر «جا خالی دادن» است که در آن، هزینه ناکارآمدیها به دولت منتقل میشود و مجلس خود را اغلب به عنوان منتقد معرفی میکند، بدون پذیرش سهم خود. تهدید به استیضاح در شرایط کنونی نیز میتواند تکرار همین الگو باشد و بیشتر بین فاصلهگذاری سیاسی و حفظ خود از نارضایتی عمومی نمود پیدا کند.
### **نقش تندروها در مجلس**
در این بین، جریانهای تندرو در مجلس به ترویج اقدامات قالیباف کمک میکنند و احتمالاً منجر به تبعات بیشتری در روابط بین مجلس و دولت خواهند شد.**تلاش برای تصاحب «علم استیضاح» و تأثیرات آن بر سیاست**
در حالی که برخی از جریانها به دنبال به دست گرفتن «علم استیضاح» هستند، هدف آنها تنها نظارت نیست، بلکه به دنبال ایجاد هویت و تأثیر رسانهای نیز هستند. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، برای جلوگیری از عقب ماندن از افکار عمومی، به نظر میرسد تاکتیک همکاری با این فضا را برگزیده است. این همراهی، ممکن است بیشتر به عنوان پیروی از شرایط موجود تفسیر شود تا رهبری آن.
**تحلیل استیضاح: نمایش سیاسی یا اقدامی موثر؟**
برخی از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی بر این باورند که در حال حاضر زمان مناسبی برای استیضاح نیست. کشور با چالشهای اقتصادی جدی و مشکلات معیشتی روبروست و استیضاحهای مکرر میتواند به بیثباتی بیشتر منجر شود. از این رو، اگر استیضاح بدون نقشهراه مشخصی انجام شود، بیشتر به یک نمایش سیاسی شبیه خواهد بود تا اقدامی مؤثر؛ نکتهای که قالیباف نیز پیشتر به آن اشاره کرده بود.
تندروها معتقدند که قالیباف در قبال دولت رئیسی با فشار و اولتیماتوم برخورد کرده، اما نسبت به پزشکیان واکنشی نشان نمیدهد. این دوگانگی در برخورد، باعث شده است تا قالیباف به تندی وارد میدان شده و منشی مشابهی را پیش بگیرد. این رفتار، نشاندهنده تأثیر ملاحظات سیاسی به جای اصول در تصمیمگیریها است و میتواند انتقادات جدی نسبت به عدالت و شفافیت ایجاد کند.
**فشار اقتصادی و استفاده از آن در سیاستورزی**
فشار افکار عمومی و افزایش قیمتها واقعیتی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. اما سؤال اصلی این است که آیا این فشار به بهانهای برای فعالیت سیاسی برخی نمایندگان تبدیل شده است؟ به تازگی، بخشی از تندروها در مجلس، با تأکید بر بحران معیشتی، آغاز به استیضاح کردهاند، نه صرفاً برای اصلاح وضعیت، بلکه برای تضعیف دولت و کاهش قدرت اجرایی آن. این گروه با استفاده از نارضایتیهای اجتماعی، سعی در نمایندگی خواستههای مردم دارند بدون اینکه مسئولیت مسائل را بپذیرند.
در همین راستا، محمدتقی نقدعلی در یکی از جلسات، از قیمتهای سرسامآور برنج یاد کرد و اعلام کرد دیگر زمان دادن اولتیماتوم به دولت پایان یافته است. هرچند این گفتهها به درد واقعی جامعه اشاره دارند، اما پیوند آنها با موج استیضاحها نشاندهنده آن است که نقدعلی نیز در راستای اهداف تندروها فعالیت میکند.
سخنان قالیباف در ۳۰ آذر، به عنوان نقطه عطفی در رابطه میان دولت و مجلس ارزیابی میشود؛ زمانی که مرز میان نظارت و فاصلهگذاری سیاسی کاهش یافته است. تهدید به استیضاح نهتنها نارضایتی مجلس را منتقل میکند، بلکه طرح این سؤال را نیز ضروری میسازد که سهم مجلس و شخص قالیباف در وضعیت فعلی چیست؟ استیضاح به عنوان ابزاری برای فرار از مسئولیت میتواند نه تنها کمکی به حل مشکلات نکند، بلکه اعتماد عمومی به نهادهای سیاسی را تضعیف کند. اصلاح واقعی، نیازمند پذیرش مسئولیت مشترک و اقدام هماهنگ است، نه صرفاً تهدید از تریبون.











