تماس با ما

کارشناسان بر این باورند که بحران آب در ایران به یک مسئله سیاسی تبدیل شده و انتظار می‌رود که مسئولین و سیاستمداران اقداماتی جدی برای رفع این مشکل انجام دهند.

به گزارش خبرآنلاین، دکتر کیومرث اشتریان، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، در روزنامه شرق به تحلیل وضعیت سیاست‌گذاری عمومی در ایران پرداخته است. او یادآور شده که ساختار اداری هر حکومت به نوعی کارگاه تولید قدرت محسوب می‌شود و در صورت عدم تولید قدرت، کارایی دولت کاهش می‌یابد و شهروندان نیز به جای پیگیری منافع عمومی، تنها به مسائل شخصی خود معطوف می‌شوند.

او این ناکارآمدی را به تشبیه ساختمانی چهار طبقه تشبیه کرده که اگر طبقات آن به‌درستی به یکدیگر متصل نشوند، استحکام پیدا می‌کنند. در غیاب این ارتباط، مشکلات سیاسی، مشابه ساختمان نامطلوبی خواهد بود که قادر به تأمین نیازهای مردم نیست.

اشتریان تصریح کرده سیاست‌گذاری آب در ایران همچون این ساختمان است؛ در صورت نبود قدرت عمومی، منافع ذی‌نفعان مختلف، سیاست‌گذاری را پیش می‌برد. وی به تنوع دیدگاه‌ها و منافع بین ذی‌نفعان در طبقات مختلف این ساختمان اشاره کرده و تأکید کرده که توافق بر سر مسائل اصلی، امری حیاتی است که متأسفانه در حال حاضر وجود ندارد.

با وجود احساس بحران کم‌آبی و فرونشست زمین، هیچ‌یک از گروه‌ها بر سر تبیین و تشخیص معضل هیچ توافقی ندارند، و در نتیجه، قدرت سیاسی باید میانجی این اختلافات باشد. در طبقات بالاتر، هر گروه به دنبال منافع خود، راه‌حل‌های جداگانه‌ای ارائه می‌دهد که ممکن است به اجرا نرسد.

خلاصه این وضعیت به وجود آمدن شکاف‌های قدرت در سیاست‌گذاری است که مانع از تدوین و اجرای مؤثر سیاست‌ها می‌شود. اشتریان همچنین به نبود گفتمان واحد در میان دستگاه‌های مختلف حکومتی اشاره کرده و بیان کرده که هم‌گرایی در هنجارها و رویه‌ها بین تمامی ذی‌نفعان ضروری است. در نهایت، او بر لزوم ایجاد گفتمان مشترک تأکید کرده و خاطرنشان ساخته که نبود این گفتمان، منجر به ناکامی در حکمرانی خواهد شد.در زمینه‌های سیاسی و اجرایی، مبارزه برای تسلط و منافع به شکلی عملی در حال انجام است. مدیریت «قدرت گفتمانی» در بین مدیران بخش‌های مختلف به ایجاد هماهنگی و پیشگیری از رقابت‌های درون‌دولتی کمک می‌کند. حکومت‌ها بیشتر از هر چیز دیگری با کمک گفتار خود مقبولیت پیدا می‌کنند و از طریق گفتمان قدرت خود را به نمایش می‌گذارند. گفتمان به‌عنوان یک نظام معنایی درباره سیاست‌های آبی، تمامی افراد را به نوعی الزام می‌کند و موجب هم‌راستایی در برنامه‌ها و اجرای سیاست‌ها می‌شود. این گفتمان به‌عنوان مرجعی پیشینی برای نظام‌های سیاست‌گذاری عمل می‌کند و قدرتی درونی ایجاد می‌کند که به هماهنگی ارکان قدرت می‌انجامد. موضوع آب در ایران فاقد وجدان مشترک در دستگاه سیاست‌گذاری و از «ستون قدرت» تهی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *