**نگار علی-** در جهانی که رهبران از سیلیکونولی تا خلیج فارس، هوش مصنوعی را به عنوان عامل اصلی «حکمرانی» و «ازدیاد رفاه اقتصادی» معرفی میکنند، تحلیل سخنان مسعود پزشکیان رئیسجمهور کشور نشاندهنده نوعی «بدبینی شدید» و «عدم تحرک فناوری» در سطوح بالای اجرایی است. او هوش مصنوعی را فقط به عنوان ابزاری «مست» و «غیرکارآمد» در مدیریت مسائل کشور معرفی کرده و تنها روی جنبههای «تخاصمی» مثل حملات اسرائیل متمرکز شده است.
سخنان پزشکیان شامل دو لایه عمیق از بدبینی است:
### عادیسازی عقبماندگی با انکار واقعیت
وی به وضوح بیان کرد: **«هوش مصنوعی اگر مؤثر بود، تا حالا ما را خرد کرده بود.»** این جمله نشان میدهد که بجای پذیرش این واقعیت که عقبماندگی تکنولوژیک مشابه یک «سرطان خاموش» عمل میکند، رئیسجمهور با استدلالی غیرمنطقی میگوید که چون هوش مصنوعی ما را تهدید نکرده، پس قدرتش چندان زیاد نیست.
### نگاه صرفاً قربانیمحور
وی همچنین به اشاره به اینکه **«اسرائیل با هوش مصنوعی به ما حمله کرد… این هوش مصنوعی مست نمیتواند در مدیریت به کار رود»،** نشان داد که در ذهن او هوش مصنوعی ابزاری برای ساخت و بهرهبرداری نیست، بلکه تهدیدی است که به سراغ ما میآید. در این راستا، ایران فقط چون هدفی برای این تکنولوژی تلقی میشود، در نظر گرفته شده است.
### بدبینی پزشکیان در برابر خوشبینی جهانی
– **آمریکا (ایدئولوژی شتابگرایی):** سیلیکونولی و واشنگتن بر این باورند که هوش مصنوعی میتواند هر مسئلهای، از بحرانهای اقتصادی تا تغییرات اقلیمی، را حل کند و حتی حاضرند خطرات آن را نیز بپذیرند.
– **چین (تکنو-ناسیونالیسم):** شی جینپینگ مینگرد به هوش مصنوعی به عنوان ابزاری برای «نظم اجتماعی» و با خوشبینی کامل به پیشینه تکنولوژی، به آن اعتماد دارد.
– **ولادیمیر پوتین (روسیه):** پوتین با نگاهی هوشمندانه میگوید: «هرکس در حوزه هوش مصنوعی پیشرو باشد، دنیا را تحت کنترل خواهد داشت.» او بر اهمیت آینده تأکید دارد.
– **امارات و عربستان:** با به کارگیری وزرای هوش مصنوعی و ساخت شهرهای هوشمند مانند نئوم، این کشورها به آیندهای روشن بشر اشاره کرده و میلیاردها دلار را به هوش مصنوعی اختصاص دادهاند.

کاهش هوش مصنوعی؛ خطای استراتژیک
در شرایطی که رهبران سیاسی هوش مصنوعی را عمدتاً به خطرات و آسیبهای احتمالی آن مرتبط میسازند، یک نوع واقعگرایی دفاعی در سطوح اجرایی کشور شکل میگیرد. این نگرش، بهویژه در یک منطقه با تنشهای ژئوپلیتیک، ضرورت هوشیاری نسبت به سوءاستفادههای نظامی و سایبری از این فناوری را به درستی نمایان میکند.
اما اگر تنها به عنوان یک «سلاح دشمن» و ابزاری غیرقابل اعتماد به هوش مصنوعی نگریسته شود، این میتواند بزرگترین خطای استراتژیک در زمان حاضر باشد. در شرایطی که رئیسجمهور از خطر «خورده شدن» صحبت میکند، قدرتهای جهانی بر سر آینده اقتصادی و اجتماعی کشورها گرد هم آمدهاند.
بررسی تمرکز و سرمایهگذاری جهانی
آمریکا و چین (رقابت برای برتری): این دو کشور در تلاشند تا برتری اقتصادی و کارایی دولتی را به دست آورند. آمریکا میلیاردها دلار در تحقیق و توسعه این حوزه سرمایهگذاری کرده است، در حالی که چین با تأکید بر «تکنو-ناسیونالیسم»، هوش مصنوعی را کلید نظم اجتماعی و پیشرفت صنعتی میداند. ولادیمیر پوتین نیز به این نکته اشاره کرده است که سیستمهای هوش مصنوعی میتوانند با تحلیل حجم زیادی از دادهها، تصمیمگیریهای سریع و مؤثری انجام دهند که به مزیتهای قابل توجهی در کیفیت و کارایی میانجامد.
خاورمیانه (تغییر در الگوی اقتصادی): کشورهای حاشیه خلیج فارس، هوش مصنوعی را عامل بقای خود در دوران پساکشاورزی تلقی میکنند. عربستان سعودی این فناوری را به عنوان پایهای برای طرح Vision 2030 و پروژههای بزرگ دیگری همچون نئوم در نظر گرفته است. امارات متحده عربی نیز با سرمایهگذاریهای کلان و جذب نخبگان، درصدد تبدیل شدن به یک مرکز تولید و صادرات هوش مصنوعی است. این کشورها نه تنها به خطرات توجه دارند، بلکه به خوبی فرصتهای موجود را نیز در نظر میگیرند.
اروپا (تمرکز بر حکمرانی): اتحادیه اروپا و بریتانیا با تأکید بر «ایمنی و اخلاق» و قوانین مرتبط، نشان دادهاند که میتوان از فناوریهای خطرناک استفاده کرد و در عین حال، مزایای آنها را در حوزههایی همچون بهداشت و محیط زیست به کار گرفت. این رویکرد در تضاد با نگرشی قرار دارد که هوش مصنوعی را بهطور ذاتی غیرقابل کنترل میداند.
اظهارات رهبران جهانی گویای این است که هوش مصنوعی فراتر از یک ابزار دفاعی است و میتواند به عنوان یک عامل تحول اقتصادی، کاهش فساد اداری، افزایش بهرهوری صنعتی و پیشرفت تحقیقات پزشکی مورد استفاده قرار گیرد.
چالش برای دولت، نه تنها نمایش خطرات هوش مصنوعی، بلکه اثبات قابلیت کشور در مهار، بومیسازی و استفاده مؤثر از این فناوری است. اتخاذ رویکردی بدبینانه و انفعالی میتواند به از دست رفتن نخبگان و فرصتهای اقتصادی منجر شود. برای جلوگیری از آسیبهای تدریجی در عرصه اقتصادی جهانی، دولت باید با تکیه بر کارشناسان داخلی، یک نقشه راه متوازن را تدوین کند که در آن سرمایهگذاری در توان محاسباتی و توسعه مدلهای بومی به اندازه تأمین امنیت مرزها اهمیت داشته باشد.
۲۲۷۲۲۷











