**تحلیل وضعیت صداوسیما و چالشهای مدیریت بر رسانهها**
به گزارش خبرگزاریها، روزنامه اطلاعات نکاتی را درباره بحرانهای اخیر صداوسیما مطرح کرده است. این سازمان به رغم بروز مشکلات متعدد نظیر توهین، خطاهای فنی و بحرانهای مدیریتی، ادعای قوی در مدیریت فضای اینترنت فارسی دارد.
یکی از موارد مورد اشاره، رفتار خداداد عزیزی در استودیو این رسانه است که نشاندهنده ناکارآمدی مدیریت داخلی است. این واقعه بهعنوان یادآوری بر این ادعا است که صداوسیما توانایی کنترل برنامههای خود را ندارد. حتی پس از وقوع این اتفاق، بهجای انتقاد از خود، سعی در قانونگذاری برای دیگر رسانهها دارد تا رقبا را سرکوب کند.
نکته کلیدی این است که صداوسیما بهعنوان یک نهاد ناظر، نه تنها بیطرف نیست، بلکه خود یکی از ذینفعان اصلی به حساب میآید. وجود چنین ساختاری بهویژه در کشورهایی که به دنبال رصد بیطرف و مؤثر بر رسانهها هستند، کاملاً غیرمنطقی است. در حال حاضر، فشارهای وارده بر شبکههای نمایش خانگی و رسانههای آنلاین، بهمنظور ایجاد مقرراتی است که تنها به نفع صداوسیما باشد، که این اقدام به رکود خلاقیت و بروز چالشهای جدید در این عرصه منجر خواهد شد.
از سوی دیگر، صداوسیما با استناد به یک «دروغ بزرگ»، خود را مرجع قانونی نظارت بر صوت و تصویر میداند در حالی که چنین حقی بهطور رسمی به آن واگذار نشده است. چنین اقداماتی نشانگر تلاش برای مصادره قانونی است که در شرایط بحران، بسیاری از نهادهای انحصارگر انجام میدهند.
واقعه اخیر عزیزی هشدار واضحی برای صداوسیما است که قادر به مدیریت خود نیست. بهجای پذیرش این واقعیت، تصمیم به سرزنش دیگران و افزایش کنترل بر رسانههای خارجی گرفته است. این رویکرد به تدریج صداوسیما را به ابزاری تبلیغاتی بیاعتبار تبدیل کرده و در تلاش است تا بر فضای مجازی تسلط یابد.
برای بهبود فضای رسانهای کشور، نخستین گام حذف تعارض منافع از نهاد ناظر است. به این معنا که نهادی که نظارت میکند نباید خود تولیدکننده محتوا باشد. در غیر این صورت، صداوسیما همچنان در شرایط کنونی به کار خود ادامه خواهد داد و توان رقابت و بازسازی اعتبار خود را نخواهد داشت.
در نهایت، باید گفت که انحصار، آخرین پناه نهادهایی است که در رقابت شکست خوردهاند. تاریخ نشان میدهد هیچگونه انحصاری نمیتواند در برابر نظرات و انتخابهای مردم دوام بیاورد.











