### گفتگو با احسان خاندوزی؛ وزیر امور اقتصادی و دارایی
زهرا علیاکبری: احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت سیزدهم، به شدت از اقدامات این دولت حمایت میکند. او در یک روز گرم تابستانی در کافه خبرانلاین حضور یافت. این مصاحبه قبل از صدور بیانیه جدید سه کشور اروپایی برای فعالسازی مکانیزم ماشه انجام شد اما تأخیر در نهاییسازی آن باعث شد در زمانی منتشر شود که شمارش معکوس برای بازگشت تحریمهای سازمان ملل آغاز شده است. خاندوزی بر این باور است که بسیاری از فرصتها در اقتصاد ایران هدر رفته و نزدیک شدن به چین میتواند راهحلی برای مشکلات کنونی باشد. وی همچنین تأکید کرد که عدم همکاری بانکهای چینی با ایران به دلیل FATF نیست و تحریمها عامل اصلی این مسئله هستند. کاربران سوالات زیادی برای او ارسال کردند، اما زمان مصاحبه اجازه پاسخگویی به تمام پرسشها را نداد و قرار بود نشستی دیگر تشکیل شود که محقق نشد. بنابراین، بخشی از سوالات بهصورت مکتوب بعداً پاسخ داده شد. در ادامه، متن کامل مصاحبه با احسان خاندوزی در خصوص وضعیت کنونی و چالشهای اقتصادی ایران ارائه میشود.
#### تحلیل جنگ ۱۲روزه و درسهای آن برای اقتصاد ایران
وزیر امور اقتصادی کشور، در خصوص جنگ ۱۲روزه گفت که این رویداد یک شوک برای مدیریت کشور بود. او با تأکید بر اینکه این جنگ از جنبههای مختلفی مهم بود، بیان کرد که نظام موشکی کشور واکنشی فراتر از انتظار دشمن نشان داد و باعث توقف جنگ شد. به اعتقاد او، درسهای زیادی از این جنگ قابل استنتاج است، بهویژه در زمینههای اقتصادی و حکمرانی. او تصریح کرد که در شرایط حمله دشمن، باید پاسخگویی متناسب با تهدیدات صورت گیرد و نباید مسائل را سادهانگاری کرد. خاندوزی همچنین به اشتباهات دولتهای گذشته اشاره کرد و گفت که ما نتوانستهایم از فرصتهای راهبردی بین ایران و همپیمانان بهخوبی استفاده کنیم.
#### نقد وضعیت کنونی و دولتهای پیشین
وزیر جلسه در پاسخ به اینکه آیا انتقاد او متوجه دولتهای یازدهم و دوازدهم است، گفت: “بله، دولتهای پیشین در زمینه پیمانهای استراتژیک سیگنالهای درستی ارسال نکردند.”
#### ارزیابی عملکرد دولت سیزدهم
خاندوزی در پاسخ به این سوال که چرا راهبردهای دولت سیزدهم تاکنون نتوانسته است مشکلات را مردم حل کند، توضیح داد که این دولت انتخابهای راهبردی مناسبی داشته، اما در اجرای این استراتژیها با کندی پیش رفته است. او یکی از دلایل این کندی را نظام منافعی دانست که سالها شکل گرفته و بهسختی تغییر میکند.
بهطور خلاصه، گفتگو با خاندوزی نشاندهنده چالشهای عمیق اقتصادی و سیاسی است که دولت سیزدهم با آنها مواجه است و نیاز به توجه به درسهای تاریخی در سیاستگذاریهای کلان کشور.بانک مرکزی و نهادهای اقتصادی کشور در سالهای گذشته نتوانستهاند همراستا و همزمان با یکدیگر عمل کنند. در شرایط کنونی، به نظر میرسد که سیاستگذاران در انتخاب راهبردهایی برای همکاری با شرکای بینالمللی و منطقهای، نشانههای نادرستی ارسال میکنند. اگرچه نیاز داریم بر روی قدرتهای نوظهور و کشورهای آسیایی تمرکز کنیم تا موقعیت ایران را تقویت کنیم، اما این روند چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. به اعتقاد کارشناسان، از دست دادن چنین فرصتهایی بهویژه در سالهای اخیر به مهمترین چالش کشور تبدیل شده و جامعه دیگر نمیپذیرد که سیاستگذاران همچنان از این دست فرصتها غافل بمانند.
محور دوم این تحلیل به رویکرد محافظهکارانه دولت در سیاستگذاریهای اقتصادی داخلی مربوط میشود. متولیان اقتصادی با وجود آگاهی از سیاستهایی که میتواند به حل مشکلات کمک کند، بهخاطر دلایل مختلف اقدام مؤثری انجام نمیدهند. درگیریهای داخلی و موانع سیاسی، به قالبسازی سیاستگذاران از نسلی قدیمی منجر شده که نسبت به اصلاحات اقتصادی بیتوجهی نشان میدهند. این وضعیت در تمامی حوزههای اقتصادی، از انرژی تا بانکداری، محسوس است.
از درسهای جنگ ۱۲ روزه این است که سیاستگذاران باید به اهمیت زمان پی ببرند و از فرصتهای موجود بهدرستی بهرهبرداری کنند. در واقع، امید این است که این واقعه باعث بهبود سیاستگذاریهای اقتصادی در ایران گردد و چالشهای موجود برطرف شود. سیستم کنونی، که به اقتصاد نفتی و کنترلهای زیاد وابسته است، نیاز به تغییرات بنیادی دارد تا بتواند چهرهای نوین از خود به نمایش بگذارد.
چنین نگرشی به ضرورت بهرهبرداری از ظرفیت شرکای جدید اقتصادی، بهویژه کشورهایی چون چین و اعضای بریکس اشاره دارد. دهه ۹۰ تجربهای پرهزینه و ارزشمند است و نباید دوباره مشابه آن را تکرار کنیم. برخی کشورها آمادهاند با ایران بر مبنای احترام متقابل و بدون دخالت در سیاستهای داخلی همکاری کنند، در حالی که سایرین فقط در پی منافع خود هستند و به استقلال ایران احترام نمیگذارند. چین، بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان و بزرگترین شریک تجاری ایران، چنین نگرشی ندارد و با وجود تحریمها، همکاریهای خود با ایران را ادامه داده است. این تجربیات نشاندهنده آماده بودن برخی کشورها برای همکاری در شرایط جدید هستند و پتانسیلهای بالای چین در زمینه انرژی و سایر حوزهها، فرصتی ارزشمند برای ایران به شمار میرود.در شرایط کنونی، اتخاذ تصمیمات راهبردی صحیح میتواند به حل بسیاری از چالشها با رقیب بزرگ آمریکا، یعنی چین، کمک کند. در این راستا، ایران میتواند به عنوان دروازهای برای چین در خاورمیانه و شمال آفریقا عمل کند و از سوی دیگر، راههای جایگزینی برای دور زدن تحریمهای آمریکا فراهم آورد. دسترسی چین به تنگه مالاکا و ایران به تنگه هرمز نیز از جمله مزیتهای راهبردی این دو کشور است. افزون بر این، چین در حال حاضر جزء پیشروان فناوری در جهان محسوب میشود و ایران میتواند با بهرهگیری از این فناوریها به منابع جدیدی دست یابد.
سازوکارهای پرداخت رسمی بین دو کشور باید به گونهای تغییر یابد که منافع کاسبان تحریم از بین برود و تجارت میان ایران و چین با شفافیت بیشتری انجام شود. تحقق این اهداف نیازمند تصمیمگیریهای کلیدی از سوی مراجع دولتی ایران و چین است. به نظر میرسد، حضور علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی میتواند به اتخاذ این تصمیمات کمک کند و زمینهساز ایجاد اتحادهای استراتژیک جدید با هدف حفظ امنیت مردم باشد.
در داخل کشور نیز لازم است که سیاستهای اقتصادی محافظهکارانه کنار گذاشته شود. فرصتهای اقتصادی زیادی به دلیل احتیاط برخی از سیاستمداران از دست رفته است. بهعنوان مثال، مشکلات بانکی میتواند به سادگی مدیریت شود و سودآوری بانکهای دولتی به وضوح تجربه شده است. همچنین وابستگی به بازار ارز و نوسانات آن مسألهای جدی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
هوشمندسازی اقتصاد و تسهیل فرآیندهای اداری امری حیاتی است که فقدان آن به پیچیدگی و فساد دامن میزند. دولت سیزدهم در زمینه مجوزهای کسب و کار تلاشهایی انجام داده و مسیرهایی را تسهیل کرده است، اما چالشهای بیشتری در پیش است. در جنگ اخیر شاهد بودیم که نداشتن زیرساختهای هوشمند منجر به آسیبهای جدی شد. نیاز به نوآوری و تطبیق با فناوریهای روز بیش از هر زمان دیگری احساس میشود تا قابلیتهای دفاعی کشور تقویت شود.
به گفته یکی از مدیران عامل شرکتهای برجسته فناوری، تلاش برای اصلاح فرآیندهای دفاعی پیش از شروع جنگ 12 روزه میتوانست به کاهش آسیبها کمک کند که این نشاندهندهی ضرورت تغییر رویکردها و بهرهگیری بیشتر از فناوریهای نوین در کشور است.به دنبال جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، امیدواریهایی برای اصلاحات جدی در حوزه اقتصادی و سیاستگذاری کشور به وجود آمده است. با این حال، زمان برای ایجاد تغییرات مثبت بسیار محدود است. در صورتی که قطعنامههای سازمان ملل و شورای امنیت دوباره فعال شوند، شرایط کشور به مراتب دشوارتر خواهد شد. در حال حاضر، فرصتی استثنایی در زمینه دیپلماسی و اصلاحات اقتصادی وجود دارد و میتوان از فناوریهای نوین به طرز کارآمدی استفاده کرد. همکاری با کشورهای عضو بریکس میتواند به تقویت پدافند اقتصادی و هوش مصنوعی کمک کند، مشروط بر اینکه از رویکردهای گذشته فاصله بگیریم و تصمیمات بنیادی اتخاذ کنیم.
با اینکه نگاه به شرق بهویژه به سمت چین در ایران سابقه دارد، اما این رویکرد نتوانسته تمامی چالشها را حل کند. علیرغم اینکه چین شریک تجاری بزرگ ایران است، اما مقایسه میزان سرمایهگذاری این کشور در ایران با سایر کشورها نشان میدهد که سهم ایران در این زمینه چندان چشمگیر نیست. تلاشهای ایران برای نزدیکی استراتژیک با چین تا کنون چندان موفق نبوده است.
وزارت امور اقتصادی و دارایی، در دورههای مختلف نماینده کمیسیون مشترک ایران و چین بوده است. برای ایجاد رابطهای پایدار، ضروری است که به صورت بلندمدت برنامهریزی صورت گیرد. روابط تجاری باید بر پایه تولید مشترک بنا شود تا در روزهای سخت نیز پایداری داشته باشد. در این زمینه، اگر به شراکت در تولید توجه کنیم، از جمله در حوزههای نفت، خودروسازی و دیگر صنایع، وضعیت قطعا تغییر خواهد کرد.
رابطه تجاری ضروری است اما کافی نیست و باید به شراکت واقعی تبدیل گردد. در صورت ورود به حوزه شراکت در تولید، نه تنها مالک فناوری خواهیم شد، بلکه مشکلات ارزی نیز به حداقل خواهد رسید. تسویهحسابهای مالی میتواند به شیوههای جدیدی انجام شود که از نظارت آمریکاییها در امان بماند.
چین با کشورهای متعددی بر مبنای چنین مناسباتی همکاری دارد و اگر ایران به این نوع ارتباطات ورود کند، میتواند از وضعیت موقتی به یک رابطه پایدار و استراتژیک منتقل شود. با گفتگوهای فعال، چین نیز میتواند به این نتیجه برسد که ادامه همکاری با ایران برایش سودمند است، به ویژه اگر ایران این زبان را متوجه شده و به آن پاسخ دهد. پیشنهاد ایجاد پروژههای مشترک و استفاده از ایدههای متعدد میتواند نقطه آغازی برای توسعه روابط باشد.**روندهای جدید در روابط ایران و چین و چالشهای اقتصادی**
در حوزههای اقتصادی و کشتیرانی، به ویژه در خلیجفارس و جزایر، ایران به دنبال ایجاد زیرساختهای بلندمدت با چین است. این روابط میتواند به حمایتهای امنیتی و اقتصادی از سوی چین منجر شود و ترس از نوسانات ارزی را کاهش دهد. در این راستا، فعالان اقتصادی ایران امیدوارند که فرآیندهای دیپلماتیک و مذاکرات به تعویق نیفتند.
با این حال، شواهد نشان میدهد که در برخی مواقع ایران پیامهای متناقضی را به شرکای خود، از جمله چین، منتقل میکند. برای مثال، به گفته یک مقام دولتی، سفیر چین برای ملاقات با معاون وزیر اقتصاد ایران مدتها منتظر ماند و این تأخیرها میتواند نمایانگر عدم جدیت در روابط دو کشور باشد. فرصتی اکنون برای دولت جدید ایران وجود دارد تا به بازنگری در استراتژیها بپردازد و نگاهی بلندمدت و جدی به روابط برقرار کند.
هرچند که بحث در مورد ایجاد روابط راهبردی با چین از سالها پیش مطرح شده و توافق ۲۵ ساله ایران و چین نیز به تصویب رسیده، اما در عمل همکاری چندانی در این زمینه صورت نگرفته است. پروژههای مهمی مانند توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی و دیگر طرحها هنوز در انتظار حمایت از سوی چین هستند، که این نشاندهنده فقدان اراده جدی از طرف پکن است.
تحلیلها نشان میدهند که از یک طرف یک ضعف در سیاستگذاری کلان وجود دارد و از طرف دیگر، بخش دولت هم نقش قابل توجهی در ایجاد تغییرات ندارد. بیان میشود که در زمانهای مختلف، دولتها توانستهاند پشتیبانی رهبری را جلب کنند و این به رغم برخی ترجیحات متفاوت در عرصه سیاستگذاری بوده است.
دولت کنونی ایران نیز به استراتژیهای جدیدی در مذاکرات پرداخته؛ این در حالی است که در میانه این مذاکرات به جنگ و تلاطمات اجتماعی نیز روبهرو بوده است. به نظر میرسد که دولتها باید با توجه به شرایط جهانی و تغییرات استراتژیک، فرصتهای اقتصادی خود را شناسایی و تقویت کنند و از مشکلات گذشته درس گرفته و راهبردهای جدیدی اتخاذ نمایند.نتایج ناکافی در زمینه روابط اقتصادی، ضرورت توجه به ارتباطات بلندمدت را نمایان میسازد. در میان بروکراتها و دیوانسالاران، افرادی وجود دارند که یا به نفع منافع اقتصادی گذشته عمل میکنند یا به غرب به عنوان تنها راه نجات نگاه میکنند. به عنوان مثال، در وزارت بهداشت و درمان، سؤالی مطرح شد آیا کشورهایی مانند هند و چین که جمعیت بالایی دارند، تنها از چند شرکت اروپایی دارو وارد میکنند؟ در حالی که دیگر نقاط جهان فناوری مشابهی را دارند، تصمیمگیریهای اقتصادی ما باعث وابستگی به این شرکتها شده است.
همچنین، در بانک مرکزی با انتقاداتی مواجه بودیم که چرا باید بازار ارز کشور به دست وابستگیها و نهادهای خارجی سپرده شود. برخی مسئولان بر این باور بودند که باید طبق قواعد بینالمللی عمل کنند، اما باید توجه داشت که شرایط ما با سایر کشورها متفاوت است. به جای پایبندی به سیستمهای کنونی، باید روابط اقتصادی خود را بازتعریف کنیم.
باید به جدیت به دنبال کاهش وابستگی به دلار و درهم باشیم.
با این حال، در دولت سیزدهم، تلاشهایی برای تغییر این وضعیت انجام شد. با همکاری برخی مقامها، توانستیم نظر بروکراتها را به تغییر مبادی و مقاصد اقتصادی جلب کنیم. ثبت سفارشهای جدیدی آغاز شد تا از هدر رفت منابع جلوگیری شود. در اسفند ۱۴۰۲ موفق به ایجاد ساختارهای مالی جدیدی شدیم و تلاش بر این بود که تجارت با کشورهای دیگر گسترش یابد.
در این مسیر، ضرورت دارد تا همه نهادها و افراد مسئول برای تحقق اهداف اقتصادی همکاری کنند و بر چالشهای موجود فائق آیند. این اصلاحات نشاندهنده تغییرات بنیادی است که باید در سیاستهای اقتصادی کشور ایجاد شود.
با وجود این، سوالی باقی میماند: چرا با وجود بهبود گزارشها و عملکرد دولتها، تغییرات محسوستری در جامعه احساس نمیشود؟ این موضوع نیازمند بررسی عمیقتری است تا بتوان ریشه مشکلات را شناسایی و حل کرد.### تاثیر تبلیغات بر افکار عمومی و وضعیت اقتصادی ایران
تحقیقات نشان میدهد که احساس عمومی مردم ایران تحت تأثیر مطالبات و تبلیغات قرار دارد و این ادراک نادرست بسیاری از آنها را به این نتیجه میرساند که وضعیت اقتصادی کشور ناامیدکننده است. در یکی از دروس دانشگاهی که به تدریس اقتصاد ایران مشغول هستم، در جلسه اول از دانشجویان میپرسم که در برخی شاخصها نظیر الف، ب و جیم چه رتبهای داریم. پاسخهای آنها معمولاً نشاندهنده ناامیدی است. پس از دسترسی به اطلاعات از وبسایتهای معتبری چون بانک جهانی، متوجه میشوند که وضعیت کشور بهتر از آنچه تصور میکردند، است.
متأسفانه در حوزه افکار عمومی ایران کمتر تلاش مؤثری برای بهبود وجود دارد و شبکههای اجتماعی، چه داخلی و چه خارجی، به ترویج تفکرات مخرب ادامه میدهند. این روند به شکلی طراحی شده که مردم ایران احساس سرکوب و ناامیدی کنند. در حقیقت، نوعی ائتلاف منفی برای ایجاد تشنج میان گروههای سیاسی شکل گرفته است.
### روند بهتر وضعیت اقتصادی در یک سال اخیر
با وجود این، در یک سال گذشته، وضعیت اقتصادی به نسبت زمان حکومت قبلی بهتر شده است. کاهش عناوینی چون “آستانه ونزوئلایی شدن” و “تورم سهرقمی” در رسانهها نشاندهنده این تغییرات مثبت است. یکی از نقاط قوت مدیریت کنونی، کاهش فضایی است که منجر به ایجاد نگرانی در جامعه میشود. این موضوع میتواند به عنوان یک چالش مهم برای تحلیل آینده ایران مورد بررسی قرار گیرد.
در زمینه تحولات بینالمللی، به جنگ اخیر اشاره میکنم. گمان اسرائیل مبنی بر اینکه مردم در صورت بروز ناآرامی به خیابانها میآیند، ناشی از همین تصورات عمومی است. در واقع، رسانهها و شبکههای اجتماعی ما به شدت بر روان جامعه تأثیر گذاشته و نوعی نارضایتی را ایجاد میکنند، در حالی که مردم در موضوعات ملی، مذهبی و هویتی همواره از خود حمایت نشان دادهاند.
### پرسش و پاسخ درباره FATF
آقای خاندوزی در رابطه با موضع شخصی خود نسبت به استانداردهای FATF تصریح کرد که تغییر دیدگاه در زمان حضور در وزارت امور اقتصادی طبیعی است و نباید آن را به عنوان تناقض تلقی کرد. او تأکید کرد که دولت باید برای بهبود وضعیت ایران در این زمینه تلاش کند و نه تنها به پیوستن به FATF بلکه به رعایت استانداردها نیز توجه داشته باشد تا ایران از لیست سیاه خارج شود.
او توضیح داد که مسائل موجود ناشی از نگاهی غیرواقعی و سیاسی از سوی FATF است که هیچ ارتباطی با عملکرد واقعی ایران ندارد. در واقع، او و همکارانش همیشه بر این باور بودهاند که بهبود شرایط اقتصادی بر اساس استانداردها و قواعد جهانی امری ضروری است و همکاریهای بیشتری در این زمینه باید انجام شود.بانکهای مختلف بهسرعت جابهجا میشوند. نظام مالی ایران نسبت به بسیاری از کشورها از نظر پیشرفت و هوشمندی در سطح بالاتری قرار دارد، اما متاسفانه برخی کشورها با رویکرد سیاسی، ما را در کنار کره شمالی قرار دادهاند.
اهمیت عدم تصویب کنوانسیونهای پالرمو و CFT در این میان غیرقابل انکار است. این کنوانسیونها مدتی در مجمع تشخیص مصمم باقی ماندند و تصمیمگیری درباره آنها به تعویق افتاد. با این حال، به نظر میرسد که ما در زمینههای مطرحشده در این کنوانسیونها در قوانین داخلی کشور اقداماتی بیشتر از آنچه در کنوانسیون مبارزه با تروریسم سازمان ملل افزایش یافته، انجام دادهایم. در حقیقت، هیچ فرد منصفی با نقشآفرینی ایران در سطوح بینالمللی مخالف نیست. کاهش هزینهها و افزایش منافع اقتصادی ایران از اهداف مشترک همه ماست. ما با FATF مخالفت نمیکردیم، اما بر این باور بودیم که برخی انتظارات غیرواقعی برای فعالان اقتصادی ایجاد شده است. در شرایط تحریم، صرفا حل مسئله FATF نمیتواند مشکلات را برطرف کند. در واقع، ما معتقدیم که نباید به بهبود اوضاع فقط با پیروی از استانداردهای FATF دل ببندیم.
ملاحظات تأثیرات تحریمها از سوی آمریکا بر زندگی روزمره در ایران قابل توجه است. گمان میکنید اگر ما در لیست سیاه FATF نباشیم، بانکها با ما همکاری خواهند کرد؟ آیا اجرای حتی استانداردهای FATF میتواند به همکاری با بانکهای چین منجر شود؟ هیچ شکی نیست که این همکاری به آسانی محقق نخواهد شد. در مدت زمانی که صادرات نفت ایران به بالاترین حد خود رسید، ارتباط خاصی با FATF نداشتیم و در عین حال، صادرات غیرنفتی نیز افزایش چشمگیری داشته است.
تصاویر واقعی مذاکرات با مقامات دیگر کشورها نشاندهنده نیاز ایران به حل مشکلات داخلی و بهرهوری بیشتر از ظرفیتهای داخلی است. بسیاری از فعالان اقتصادی اذعان داشتهاند که مسائل مهمتری وجود دارد که نیازی به مذاکره با طرف خارجی ندارد و قابل حل است. تأکید بر این نکته ضروری است که نباید این تصور را در جامعه رایج کرد که با حل مسائل مرتبط با FATF، تمام مشکلات برطرف میشود.
در نهایت، نیاز به توجه به اولویتهای واقعی و تمرکز بر مشکلات داخلی بیش از هر چیز دیگری احساس میشود.مشکل اصلی چین متوجه تحریمها است، نه FATF. کشورهای متعدد که مسائل تجاری خود را با ایران مطرح میکنند، به فشارهای تحریمی اشاره دارند. برای مثال، چین از ارائه اطلاعات سرمایهگذاری خود خودداری میکند و در پروژههای بزرگ فعالیت نمیکند. همچنین، عراق به عنوان یک همسایه مسلمان، به فشارهای آمریکا در زمینه نظارت بر حسابهای ایران اشاره کرده است. مسئولان عراقی اعلام کردهاند که تحت فشارهای آمریکایی به چنین اقداماتی دست زدهاند و این نشاندهنده اولویت بالای مسائل خارجی است که باید بهمنظور کاهش این موانع برطرف شود.
به این ترتیب، سیاستگذاران در سالهای اخیر به درستی دریافتهاند که حل مشکل با غرب ضروری است. اگرچه برخی معتقدند که باید به شرق توجه کرد، اما در حالی که حتی کشورهایی همچون چین و روسیه هم تحت تأثیر تحریمهای آمریکا هستند، این مسئله باید حل شود. فرصتسوزی به معنای ضرورت رفع تحریمهاست و روابط بلندمدت با چین و سایر کشورها باید تقویت شود تا دیگر کشورها هم همکاری کنند.
علیرغم تحریمهای آمریکا، چین همچنان به تجارت با روسیه ادامه داده و در سالهای تحریمی نیز از ایران نفت خریداری کرده است. بنابراین، امکان بهبود وضعیت با برقراری روابط تجاری مؤثر وجود دارد و این امر میتواند به مذاکرات با غرب کمک کند. نکتهٔ مهم این است که تحریمها باید بهگونهای کمرنگ شوند که کشور به یک اقتصاد تحریمناپذیر تبدیل شود.
در نهایت، بیتردید پیوستن به FATF میتواند تأثیراتی در روند تجارت داشته باشد. اگرچه برخی ادعا میکنند که این پیوستگی وزن قابل توجهی ندارد، اما این موضوع سالها در حال بررسی است و تصویب نشدن آن نشاندهنده چالشهای موجود در این زمینه است. به نظر میرسد که برخی ابعاد این کار نیاز به توجه بیشتر دارند و تنها تعداد معدودی از الزامات باقیماندههای لازم است که باید پیگیری شوند.در گزارشی که به FATF (گروه ویژه اقدام مالی) ارسال میشود، وضعیت ایران به گونهای توصیف میشود که برخی تعهدات نصفه و نیمه انجام شدهاند. به بیان آگاهان، ایران توانسته است بین ۴۰ تا ۷۰ درصد از تعهدات خود را اجرا کند، اما FATF به طور فنی با این عملکرد مواجه میشود.
مقامات تأکید کردند که امکان تصویب قوانین وجود داشته و میتوانستیم رویه بهتری در این زمینه اتخاذ کنیم. عدم تعامل موثر با سایر کشورها، به عنوان نقطه ضعفی اصلی مطرح شده است. یکی از مقامات به بررسی کند کنوانسیون پالرمو اشاره کرد و اعلام کرد که شورای نگهبان در زمان بررسی این کنوانسیون ایراد جدی نداشت.
به گفته وی، در حالی که صداهای مخالف مؤثر بود، سایر کشورها نیز ممکن است در ردهبندیها با نقصانهای تعهدی مواجه باشند، اما ایران همواره به شکل متفاوت و جدیتری ارزیابی میشود. در دولت جدید، تلاشها در راستای حفظ منافع ملی به گونهای بوده که نشان دهند ایران در تلاش برای جلوگیری از تأمین مالی تروریسم است.
این مقام به مصوبه شورای عالی امنیت ملی و فرایندهایی که در راستای مبارزه با تروریسم اتخاذ شده، اشاره کرد و مدعی شد که ایران با وجود این اقدامات، همچنان در ردهبندیهای FATF با چالشهایی مواجه است.
پرسشهایی مطرح شد که آیا بدون تصویب کنوانسیونهایی مانند پالرمو و CFT امکان ورود به لیست سفید وجود داشت. این مقام تصریح کرد که تصویب این کنوانسیونها تنها در دست وزیر اقتصاد نبوده و نیاز به دیپلماسی قویتری وجود دارد.
او همچنین از دوره خود در شورای مبارزه با پولشویی یاد کرد و بر اهمیت ارائه اطلاعات به طرفهای خارجی تأکید کرد. مقامات قضایی باید در راستای بهبود تصویر ایران در مجامع بینالمللی همکاری بیشتری میکردند.
قسمت دوم این گفتگو که شامل پاسخهای مکتوب به سؤالات مخاطبان است، در روزهای آینده منتشر خواهد شد.











