به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایرنا، احسان نراقی، پژوهشگر و مشاور فرح پهلوی، در کتاب خود تحت عنوان «از کاخ شاه تا زندان اوین» به تلاشهای شخصیاش در دوران زندان پرداخته است. نراقی که در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمد و در ۱۲ آذر ۱۳۹۱ درگذشت، تنها ایرانی بود که در سمت معاونت یونسکو فعالیت کرد. او پس از انقلاب اسلامی چندین بار زندانی شد و در خاطرات خود میگوید که در سختترین شرایط نیز آرامش درونیاش را حفظ کرده و به مرگ بهعنوان بخشی از زندگی نگاه میکرد.
او در انتقاد از رژیم پیشین تأکید دارد که زیادهرویهای آنها ناشی از دو عامل اصلی، یعنی غربگرایی افراطی و ثروتافزایی بیحد طبقه بالا بوده است. نراقی همچنین به انقلابیون اشاره میکند که بعد از سرنگونی شاه، به حذف روحانیون در جهت نیل به اهداف خود پرداختند. او با طرح سؤالاتی درباره نحوه حکمرانی بدون روحانیون، آنان را به چالش میکشد و میگوید نتیجه این اقدام، عواقب بهمراتب بدتری برای آنان خواهد داشت.
نراقی همچنین به وضعیت خود در زندان اشاره میکند و از عدم انتقاد نسبت به روحانیت در تحولات سیاسی سخن میگوید. او معتقد است که روحانیون در تلاش برای حفظ استقلال کشور عمل کردهاند و لذا به دیگر زندانیان میگوید که اگر امروز در زنداناند، مقصر اصلی نظام شاه و بیتوجهی انقلابیون به واقعیتها هستند.
در دوران زندان، ملاقات با خانواده برای وی و سایر زندانیان به عنوان لحظهای حیاتی تلقی میشد و نراقی به یادآوری از تنها ارتباط کوتاهش با همسرش در سال ۱۳۶۰ میپردازد. او ابراز امیدواری میکند که با کاهش تنشها و مساعدتهای الهی، روزی امکان آزادی برای زندانیان فراهم شود.**ملاقاتهای زندانیان و تجارب خانوادگی در زندان اوین**
به تازگی اعلام شد که اداره زندان اوین با هدف رسیدگی به افزایش تعداد زندانیان، در حال ساخت سالنهای ملاقات جدید است. تعداد زندانیان به ۱۲ هزار نفر رسیده است و این پروژه به منظور تسهیل ملاقات خانوادهها با زندانیان در حال انجام است.
در روز تعیین شده برای ملاقات، زندانیان از صبح زود آماده و منتظر فراخوان خود بودند. از ساعت ۸ صبح، اولین گروه از زندانیان که خانوادههایشان در سالن ملاقات حاضر بودند، فراخوانده شدند. این زندانیان پس از بستن چشمها به سمت ساختمان جدیدی منتقل شدند. این محل به دو بخش با دیوار شیشهای تقسیم شده بود و در مراحل اولیه ملاقات، زندانیان تنها میتوانستند ملاقاتکنندگان را مشاهده کنند و امکان صحبت وجود نداشت، اما از اردیبهشت ۱۳۶۰ با نصب گوشیهای مخصوص، این امکان به وجود آمد.
در نوبت ملاقات، همسر، مادر و دو فرزند زندانی در سالن حاضر بودند. فرزند کوچک او که پنج سال داشت، به سمتش شتافت اما با دیوار شیشهای مواجه شد. این دیدار که به شدت احساسی بود، باعث شد تا زندانی و فرزندش به طور غیرمستقیم ارتباط برقرار کنند. یکی از حاضران در این ملاقات، شعری درباره این تجربه سرود و چند ساعت بعد آن را به زندانی اهدا کرد.
ملاقاتها هر سه هفته یکبار برگزار میشد و به زندانیانی که نمیتوانستند اطلاعات را مبادله کنند، محدود میشد. زمان هر ملاقات تنها به ۱۰ دقیقه میرسید و زندانیان ناچار بودند در این زمان محدود به نکات مهم بپردازند. از آنجا که آوردن کاغذ به زندان ممنوع بود، زندانیان برای یادداشتبرداری از خودکار بر کف دست خود استفاده میکردند.
برقراری ارتباط با دنیای خارج از زندان برای زندانیان سیاسی اهمیت زیادی داشت. همسر زندانی از طریق ملاقاتها تحولات سیاسی را منتقل میکرد و ملاقاتهایش برای زندانی آرامشبخش بود، زیرا تحلیلهای او از شرایط سیاسی کمک میکرد تا زندانیان شرایط خود را بهتر درک کنند.
در پایان روز ملاقات، زندانیان و خانوادههایشان اطلاعات جمعآوری شده را مبادله میکردند تا از وضعیت بیرون مطلع شوند. همچنین، این اطلاعات به عنوان ابزاری برای آگاهی از وضعیت آینده استفاده میشد.
به مرور زمان، برخی از زندانیان با اجازه مدیریت زندان برای در آغوش گرفتن فرزندان خود، به فعالیتهایی مانند سنگتراشی پرداختند. آنها ساعتها به صیقل دادن سنگها مشغول بودند تا آثار هنری بسازند و این تازهترین فعالیتهای آنان در زندان محسوب میشد.### تأثیر اعیاد بر محیط زندان
بر اساس گزارشها، اعیاد مذهبی و ملی تأثیر مثبت قابلتوجهی بر فضای زندانها داشته است. در این مقاطع، اجرای برنامههای فرهنگی و هنری توسط افراد مشهور در حوزه تاریخ و هنر، فضای شاد و متنوعی به وجود میآورد که باعث میشد نگهبانان ترجیح دهند در بند زندانیان بمانند تا حضور در سالنهای بزرگ و رسمی زندان.
سالن بزرگ اوین در ابتدا برای فعالیتهای ورزشی طراحی شده بود، اما از پاییز ۱۳۶۰ به مکان برگزاری مراسمهای مختلف تبدیل شد. در برخی شبهای جمعه، نگهبانان به زندانیان اجازه میدادند تا تحت مراقبت در این مراسمها شرکت کنند. تجربههای اولیه از حضور در این مراسم، تحت تأثیر قراردهنده بود چرا که اسدالله لاجوردی، دادستان انقلاب، با مدارا و مهماننوازی، زندانیان را در این جمعهای اجتماعی جا میداد. تظاهر به بزرگواری او در چنین شرایطی، تأثیر عمیقتری بر احساسات زندانیان داشت.
### استفاده از مفاهیم مذهبی در سیاست
در متنهای سیاسی آن زمان، رهبران اسلامی از دین و مفهوم شهادت بهعنوان ابزاری برای مقابله با دشمنان داخلی و خارجی استفاده میکردند. آنها با پیوند زمان حال به گذشته، بهویژه در مورد جنگ با عراق و مخالفان داخلی، توانستند بهراحتی نارضایتیها را کاهش دهند. آنها با ارجاع به نمادهای مذهبی که در ذهن مردم ریشه داشته، سعی در تقسیم و افزایش شکاف میان مخالفان داشتند.
این رهبران در سخنرانیهاع از اعتبار شیعیان و شهدای آنان بهره میبردند تا حتی سختترین مخالفان را جذب خود کنند. نمازهای جمعه به محلی برای تحریک احساسات ملی و مذهبی تبدیل شده بود، بهطوری که برخی مخالفان سرسخت نیز به طرفداران جمهوری اسلامی مبدل میشدند.
این اطلاعات از کتاب “از کاخ شاه تا زندان اوین” نوشته احسان نراقی استخراج شده است.











