**مقاله خبری درباره سفر ناصرالدینشاه قاجار**
به گزارش خبردونی، ناصرالدینشاه قاجار در خاطرات خود، به تاریخ ۱۲ رجب ۱۲۸۷ (۱۶ مهر ۱۲۴۹) به سفر از بوبوکآباد به سرخآباد اشاره کرده است. او ذکر کرده که این مسیر به گفته دیگران چهار فرسنگ و به گفته خود او حدود شش فرسنگ به طول انجامید. همچنین، او عنوان کرده که اماناللهخان ادعا کرده بود که راه کالسکهای هم بهوجود آورده که راه را کوتاهتر کرده است.
ناصرالدینشاه در ادامه توصیف سفرش به حرکت با اسب قزلقیر خراسانی و همراهی با میرزای همدانی و حاجی میرزا لطفالله پرداخت. او همچنین به گفتگو با وزیر خارجه آن زمان، حسامالسلطنه و معتمدالدوله اشاره کرده و سپس سوار کالسکه شده است.
در مسیر، چشماندازهای مختلفی از دشتها و آبادیها را مشاهده کرده؛ جایی که آهوهای فراوانی دیده میشد. یکی از همراهان وی، رحمتالل، موفق به شکار یک آهو شده بود و در عین حال، حسرتی هم بر سر دزدیده شدن تازی حاجی غلامعلی داشت.
پس از طی مدت مشخصی از سفر، ناهاری در بالای تپهای صرف کردند و پس از آن، به راه ادامه دادند. در این بخش از سفر، ملاقات با سلطان سلیم لال نیز ثبت شده است. سرانجام، پس از گذشت زمان مشخصی به جلگه همدان رسیدند و گفتند که دهاتهای زیادی در مسیر بوده است.
ناصرالدینشاه ساعت دو بعدازظهر به سرخآباد رسید و با استقبال بزرگان محلی مواجه شد. او در توصیف اقامت خود در سرخآباد نیز به وجود قناتی با آبی شفاف که یادآور فیروزه بود اشاره کرد.
در روز یکشنبه ۱۳ رجب ۱۲۸۷ (۱۷ مهر ۱۲۴۹)، شاه به عید مبارک جناب امیرالمؤمنین اشاره کرده و برحسب برنامهریزی، به همدان سفر میکند. او اشاره کرده است که صبحگاه، یار وفادارش، ببریخان، برای گرم شدن به آغوش او آمد.
سرانجام، ناصرالدینشاه، با گروه متشکل از غلامان و پیشخدمتها به باغ شِوَرین رفته و در آنجا با جمعیتی از رعایا و دیگر افراد ملاقات کردند. این سفر نشاندهنده سبک زندگی و مراسمات آن دوران قاجار است.### سفر تاریخی ناصرالدینشاه به همدان
ناصرالدینشاه قاجار در خاطرات خود به ذكر سفری که ۱۲ سال پیش به شهر سلطانیه و آذربایجان داشت، میپردازد. وی در این سفر اشاره میکند که در منطقه شورین اقامت گزیده و درباره یادآوری آن زمانها به تفصیل صحبت میکند. در این سفر، پیشخدمتهای وی لباسهای سنتی و زیبا بر تن داشتند و یکی از شخصیتهای شناختهشده به نام حاجی میرزا علی مقدس را ملاقات میکند که در آن زمان در حال عقبنشینی از اردو بود.
در ادامه، ناصرالدینشاه با لباسهای فاخر سرداری و الماس، به پیادهروی در باغ میپردازد و با خسرومیرزای کور گفتوگو میکند. او به تفصیل از ریش خسرومیرزا که به رنگ سنجاب درآمده است، یاد میکند و به حضور محمدمهدیمیرزا و دیگران اشاره میکند.
شهر همدان که همواره پر از جمعیت است، در این سفر نیز با ازدحام مردم مواجه بود. ناصرالدینشاه از بالای تپهای که قلعه قزلارسلان در آن واقع شده، چشماندازی زیبا بر شهر همدان دارد و به تماشا مینشیند. در ادامه، او با عدهای از شخصیتهای شناختهشده و علما نیز گفتگو میکند.
او همچنین هنگام خروج از باغ شورین، با چهرههای آشنا همچون شاطرباشی بزرگ و میرزا بزرگخان دیدار میکند. پس از توقفی کوتاه بر روی تپه، به سمت قلعه محمدعلیمیرزای مرحوم که اکنون ویران است، حرکت میکند.
نکته جالب توجه در این سفر، داستانی است که محمدعلیخان درباره شکار آهویی برای ناصرالدینشاه تعریف کرده و در آن درگیریهایی با سلیم، یکی از سواران، رخ میدهد. این سفر به رغم چالشها و ماجراهای جالب، به آرامش و استراحت در انتهای روز میانجامد.
این خاطرات نمایانگر زندگی روزمره و تعاملات اجتماعی آن زمان در دربار قاجاریان است و نگاهی عمیق به تاریخ و فرهنگ ایران ارائه میدهد.











