به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مائده مرویان حسینی در ایبنا نوشت: سرتیپ دوم خلبان احمد مهرنیا از جمله خلبانان نیروی هوایی است که در طول هشت سال جنگ تحمیلی، ماموریتهای متعددی را با هدف دفاع از میهن انجام داده است. پس از پایان جنگ، او به گردآوری خاطرات همکاران خود پرداخت و اقدام به نگارش کتابهایی چون «حمله هوایی به الولید» و «خلبان وارسته» کرد. مجموعه او با عنوان «ستارههای نبرد هوایی» به روایت خاطرات خلبانان جنگ میپردازد و شامل شش جلد است. جلد اول این مجموعه در سال ۱۳۹۱ عرضه شد و هماکنون جلد ششم در حال نگارش است. به مناسبت اتمام این مجموعه، فرصتی دست داد تا با خلبان مهرنیا به گفتوگو بپردازیم و از روند گردآوری خاطرات و پروژههای آیندهاش جویا شویم.
وی درباره نحوه گردآوری اطلاعات و خاطرات خلبانان شهید گفت:
«من برای جمعآوری زندگینامهها، به پروندههای خاص خلبانان در معاونت عملیات نیروی هوایی مراجعه کردم. این پروندهها حاوی جزئیات عملیاتی آنهاست. در پی گردآوری خاطرات، در صورت امکان با خانواده و دوستان خلبانان صحبت کردم و خاطرات خود را از کسانی که میشناختم، اضافه کردم.»
مهرنیا در ادامه اشاره کرد که در پنج جلد منتشر شده، خاطرات حدود ۲۴۰ خلبان نیروی هوایی گردآوری شده که تعدادی از آنها شهید شدهاند. او خاطرنشان کرد که هنوز خلبانانی باقی ماندهاند که خاطراتشان نیازمند ثبت است و حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر از آنها به دلیل عدم تمایل به همکاری، هنوز خاطرات خود را به ثبت نرساندهاند.
مهرنیا تاکید کرد که همکاری خلبانان در ثبت خاطرات بسیار ضروری است و برخی از آنها پیشرفت بالایی در ثبت اطلاعاتشان داشتهاند اما در نهایت تمایلی به انتشار نام خود ندارند. او همچنین به ارتباط خود با بیش از ۱۰۰۰ خلبان اشاره کرد و خاطرنشان کرد که با وجود آشنایی برخی از آنها با این پروژه، برخی ترجیح میدهند همکاری نکنند. این موضوع تکمیل پروژه را با چالش مواجه کرده است، اما با توجه به وجود نام خلبانان در دیگر خاطرات، محققان ممکن است به اطلاعات بیشتری دست یابند.**هدف گردآوری خاطرات خلبانان دفاع مقدس**
هدف اصلی گردآوری و ثبت خاطرات خلبانان دوران دفاع مقدس، ثبت و حفظ یادگارهای جنگ تحمیلی به شمار میرود. نگارنده این مجموعه، که در گذشته در دانشگاه «فرماندهی و ستاد ارتش» تدریس کرده، به بررسی جنگهای گذشته در کلاسهای خود میپرداخت. وی شاهد عدم علاقه و آگاهی کافی خلبانان و پرسنل ارتش نسبت به خاطرات جنگ تحمیلی بود. برخی دانشجویان کمبود منابع را به عنوان دلیل این موضوع مطرح میکردند و همچنین بیان میکردند که اطلاعات کافی در دسترس نیست.
نگارنده با اشاره به عدم شناخت بین خلبانان، انگیزهای برای تدوین این مجموعه پیدا کرد تا نسلهای آینده از اقدامهای بزرگ این خلبانان در دفاع از وطن مطلع شوند. وی بر این باور است که این کتاب میتواند به شناساندن این شخصیتها و دستاوردهای آنها در تاریخ کمک کند.
**نقش خلبانان نیروی هوایی در دفاع مقدس**
به گفته وی، اگر خلبانان در زمان جنگ فعال نمیشدند، احتمال سقوط سریع خرمشهر و تهدید تهران وجود داشت. لشکرهای زمینی کشور به دلیل شرایط انقلاب و فشارهای ناشی از آن آسیبهای جدی متحمل شده بودند. نقش نیروی هوایی در این شرایط حیاتی بود و آنها جای خالی نیروی زمینی را پر کردند.
در نخستین ماه جنگ، نیروی هوایی با از دست دادن 60 خلبان، مأموریتهای زمینی را نیز بر عهده گرفت؛ زیرا نیروی زمینی در شرایط بحرانی قرار داشت. کودتای نقاب تأثیر منفی بر آرایش نیروهای زمینی گذاشت و نیروی هوایی با فداکاری خود سرعت پیشروی ارتش عراق را متوقف کرد. همچنین، نیروی هوایی نخستین یگانی بود که با امام خمینی (ره) دیدار کرد و همین موضوع باعث شد که امام از آن به عنوان «نیروی الهی» یاد کند.
**برنامههای آینده برای ثبت خاطرات**
نگارنده در ابتدا تنها قصد داشت خاطرات شخصی خود را ثبت کند، اما با مرور خاطرات دوستانش، به این نتیجه رسید که تجربههای آنان نیز ارزشمند است. این فرآیند نشاندهنده اهمیت همکاری و به اشتراک گذاری تجربیات در بین خلبانان و ارتش است.**ایران – ضبط و ثبت اطلاعات خبرنگاری در حال انجام است که به نگارش خاطرات دوستان و مراحل چاپ آنها پرداخته شده است. با این حال، نگارش خاطرات شخصی نویسنده به علت تمرکز بر پروژههای دیگر متوقف شده است. پیش از این، وی موفق به نوشتن خاطرات خود تا زمان ورود به نیروی هوایی شده بود و اکنون در حال تکمیل آخرین جلد از مجموعه «ستارههای نبرد هوایی» است. پس از این پروژه، او قصد دارد به تدوین خاطراتش بپردازد.**
**نویسنده همچنین در حال نگارش کتابی جدید تحت عنوان «بیست و چهار ساعت نخست جنگ تحمیلی» است. این کتاب با استفاده از اسناد و مدارکی که از دوستان جمعآوری کرده، به یک اثر جذاب تبدیل خواهد شد. تا کنون، حدود ۶۰ درصد این اثر آماده شده، اما نیاز به بررسی و تحقیق دوباره دارد.**
**وی به مشکلات صنعت نشر نیز اشاره کرده و بیان میکند که فرایند چاپ به دلیل عدم استقبال و راکد شدن بازار بسیار کند است. ناشران در تامین هزینههای چاپ با دشواریهای زیادی مواجهاند و این موضوع به دلسردی آنان منجر شده است. در این میان، نویسنده از عدم حمایت مقامات کشوری و لشکری نیز گلایه دارد و میگوید که با وجود تلاشهای شخصی، به جایگاه مطلوبی دست نیافته است.**
**نویسنده امیدوار است که نیروهای مسلح به ویژه نیروی هوایی، سالانه چند تیراژ از این کتابها را برای کارکنان خود تأمین کنند، اما تجربیات نشان میدهد که این نوع چاپ به شدت محدود بوده و شمارگان کتابها به ۳۰۰ یا حتی ۲۰۰ نسخه کاهش یافته است. این وضعیت نشانهای بر انقراض نویسندگان ایرانی و محرومیت نسلهای آینده از میراث فرهنگی کشور به شمار میآید.**











