به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از تابناک، امروز ۱۷ آبان، یاد و خاطره یکی از امیران خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران گرامی داشته میشود. غفور جدی اردبیلی که در سال ۱۳۵۹ و در آغاز جنگ تحمیلی به شهادت رسید، از خلبانان برجسته شکاری فانتوم F۴ به شمار میرود. این خلبان با تجربه، علاوه بر فعالیت به عنوان معلم خلبان و خلبان آزمایشی، در مسئولیتهای مختلفی در دو پایگاه هوایی شیراز و بوشهر نیز فعالیت کرده است.
جمله معروف «دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد» به شهید غفور جدی اردبیلی نسبت داده میشود و به نوعی نشانگر عمق عشق و ارادت او به وطن است.
شهید جدی اردبیلی به عنوان پانزدهمین خلبان در جلد چهارم کتاب «ستارههای نبرد هوایی» تألیف سرتیپ دوم دکتر احمد مهرنیا معرفی شده است. در این راستا، به مناسبت سالروز شهادتش، به معرفی زندگی و فعالیتهای او خواهیم پرداخت.
وی در پنجم بهمن ۱۳۲۴ در اردبیل متولد شد. خانواده او که از دینداران متعهد بودند، نام «غفور» را برای او برگزیدند. پدرش راننده کامیون بود و با درآمد خود خانواده را به خوبی تأمین میکرد. غفور در خانوادهای بزرگ شد که دو خواهر و پنج برادر دیگر نیز داشت.
تحصیلات ابتدایی او در اردبیل گذشت و بعد از دیپلم در سال ۱۳۴۵ به دنبال شغف به خلبانی برآمد. با همراهی دوستش، به استخدام نیروی هوایی درآمد و در سال ۱۳۴۶ به دانشکده خلبانی راه یافت.
در دوران تحصیل، او با اصول نظامیگری و پرواز آشنا شد و بهزودی در فرودگاههای مختلف تجربههای پروازی بهدست آورد. جدی اردبیلی پس از قبولی در آزمونهای زبان انگلیسی به ایالت تگزاس سفر کرد و در آنجا به ادامه تحصیل و پرواز در پایگاههای هوایی پرداخت.
تجربههای فراوان او، از جمله پرواز با هواپیماهای مختلف، او را به یکی از خلبانان موفق و مورد توجه نیروی هوایی تبدیل کرد. جنگ به او فرصت داد تا هم به عنوان یک سرباز و هم به عنوان یک خلبان، به خاک وطن خدمت کند.در یک پرواز با هواپیمای آموزشی مدرن در شرایط بدون دید، خلبان غفور جدی اردبیلی موفق به انجام ناوبری شد. این پرواز در تاریخ ۸ اردیبهشت انجام و به وی درجه ستواندومی اعطا گردید. روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۴۹ در مراسم فارغالتحصیلی، علاوه بر دریافت مدرک پایان دوره، گواهینامه و نشان خلبانی را نیز به دست آورد و سپس در تاریخ ۲۳ اردیبهشت به عنوان خلبان وارد ایران شد.
پس از پایان مرخصی تحصیلی، غفور برای خلبانی جنگنده فانتوم اف-۴ انتخاب و از ۵ خرداد به کلاس آموزشی این هواپیما در پایگاه یکم شکاری مهرآباد معرفی شد. وی دوره کابین عقب فانتوم را در مهرآباد گذراند و پس از تجربه کسب کردن، در تاریخ ۲۵ اردیبهشت به گردان اف-۴ شیراز منتقل گردید و مسئولیتهای آموزشی بر عهده گرفت. از اوایل مهرماه، کلاس کابین جلو را در تهران گذراند و اولین پرواز آموزشی رزمی را در ۱۵ مهر ۱۳۵۰ انجام داد. در همین سال، در جشن ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی شرکت کرده و مدال این رویداد را دریافت کرد.
در مراسم مذکور، وی با خانم مرین نامور، خواهرزاده سناتوری آشنا شد و این آشنایی به ازدواج آنان در سال ۱۳۵۱ منجر شد. حاصل این زندگی مشترک دو پسر به نامهای پوریا و پرهام بود. پوریا خلبان هواپیمای تجاری و پرهام دکترای روانشناسی در آمریکا دارد.
غفور جدی اردبیلی در ۱۲ دی ۱۳۵۵ با درجه ستوانیکمی به آمریکا برای گذراندن دوره امنیت پرواز اعزام شد و این دوره را با نمره عالی در ۷ خرداد سال بعد به پایان رساند. پس از بازگشت به ایران و چند دیدار در اروپا، به پایگاه ششم شکاری بوشهر منتقل و به عنوان رئیس دایره امنیت پرواز مشغول به کار شد. او همچنین دوره معلمخلبانی فانتوم را گذراند. در فصل نقل و انتقالات سال ۱۳۵۸ درخواست انتقال به پایگاه یکم شکاری مهرآباد را مطرح کرد، اما این انتقال محقق نشد.
پس از کاهش پروازها در دوران انقلاب، در ۱۷ آبان همان سال به کلاس آموزش پرواز در مهرآباد معرفی شد تا دوره آشنایی با سیستمهای فانتوم را مرور کند. در تیرماه سال بعد، برای تجدید آزمایش اتاق ارتفاع به بیمارستان نیروی هوایی تهران ارسال شد. پس از بازگشت، به پروازهای برنامهریزیشده ادامه داد، اما در ۱ شهریور ۱۳۵۹ و همزمان با شروع جنگ، نام وی در فهرست بازخریدی قرار گرفت.
این نامه شامل بازنشستگی زودرس ۲۸ نفر از کارکنان نیروی هوایی، از جمله ۱۵ خلبان بود و غفور برای تسویهحساب وسایل خود را بسته بندی کرد. در ساعت ۱۴:۰۵ روز ۳۱ شهریور، در حالی که وسایلش در کامیون بارگیری شده بود، بمباران هوایی عراق آغاز شد. غفور با وجود اینکه از خدمت رها شده بود، به وضوح از تمایل خود برای ماندن و پیوستن به صف مبارزان دفاع از وطن خبر داد و با توافق ستاد، به ترمیم باند پرواز پرداخته و درخواست تجهیزات پروازی کرد.**خلبان مجاهد ایرانی، غفور جدی، در نبرد با دشمن اسلام و میهن به شهادت رسید**
غفور جدی، خلبان شهید نیروی هوایی ارتش، صبح شنبه ۱۷ آبان ۱۳۵۹ در حالی که ۱۹۳۸ ساعت و ۴۰ دقیقه پرواز تجربی را پشت سر گذاشته بود، در آخرین مأموریت خود در جنگ ایران و عراق به شهادت رسید. او در این عملیات، بیش از ۲۵ سورتی پرواز جنگی داشت که ۷ مورد آن به بمباران اهدافی در عمق خاک عراق اختصاص داشت. جدی در یک دسته پروازی با سرگرد اصغر سپیدموی آذر و ستوان خلبان حسین عبدالکریمی خلجی، برای هدف قرار دادن تجمع نیروهای عراقی در جاده فاو-بصره عازم شد.
در این مأموریت، علیرغم عدم حضور قبلی نیروهای عراقی، جدی و همرزمانش موفق به شناسایی یک تجمع بزرگ از نیروهای زرهی دشمن شدند. اما در حین بازگشت به عقب، دو هواپیما مورد حملات پدافندی قرار گرفتند و جدی با مشکل جدی در کنترل هواپیما مواجه شد. او اعلام کرد: «ما را زدند!» و تلاش کرد تا هواپیما را به سرزمین خودی برساند.
پس از عدم امکان ادامه پرواز، جدی و خلجی تصمیم به ترک هواپیما گرفتند. با وجود فشارهای ناشی از پرتاب، خلجی به بیهوشی رفت و وقتی که به زمین فرود آمد، دریافته که جدی دیگر در قید حیات نیست. بررسیها نشان داد که مکانیسم جدا شدن جدی با مشکل مواجه شده و او قبل از باز شدن چتر به زمین اصابت کرده است.
پیکر غفور جدی پس از انتقال به پایگاه هوایی تبریز، طی مراسمی با شکوه در گلزار شهدای قاسمیه اردبیل به خاک سپرده شد. پدر بزرگوارش، در میان خیل مردم، با افتخار از فداکاری فرزندش یاد کرد و گفت: «غفور سرباز بود و به وظیفهاش عمل کرد.»
به احترام این قهرمان ملی، اکنون در غرب تهران بلواری به نام او و همچنین میدان و تندیسهایی در زادگاهش نصب شده است تا یاد او برای نسلهای آینده زنده بماند.











