ناصرالدینشاه قاجار در خاطرات خود به تاریخ ۱۵ رمضان ۱۲۸۷ (۱۸ آذر ۱۲۴۹) به سفر خود به شهر کوفه اشاره کرده است. وی در این یادداشت بیان میکند که صبح روز جمعه، به همراه شماری از همراهان، به سمت مسجد کوفه و مکانهای تاریخی مربوط به شخصیتهای اسلامی حرکت کردهاند.
در این سفر، شاه قاجار از نهر وکیلالملک، که پیشتر قرار بود آب شیرین را از فرات به نجف منتقل کند، یاد کرده و نگران بینتیجه بودن آن بوده است. پس از عبور از پلی خاکی و صرف ناهار در صحرا، آنان به مسجد کوفه رسیدند. این مسجد دارای محوطهای وسیع و مشخصات معماری خاص خود است که شاه به جزئیات آن اشاره میکند.
ناصرالدینشاه همچنین درباره محرابهای داخل مسجد و یادگارهای بهجامانده از زیارت کنندگان سخن گفته و به نقشی که مردم در خطوط و نوشتههای دیواری داشتهاند، اشاره میکند. وی به مقبره مسلمابنعقیل و هانیابنعروه و وضعیت آنها نیز پرداخته و از گنبد و ضریح برنجی مسلمابنعقیل یاد کرده است.
در ادامه، شاه از زراعت و آبادانیهای اطراف فرات صحبت کرده و به باروری زمین و محصولات متنوع اشاره کرده که بهدست کشاورزان از مناطق مختلف در حال رشد و نمو هستند.
وی همچنین از باغها و نخلستانها به عنوان منابع معیشتی مردم آنجا یاد میکند و به مقبره حضرت یونس (ع) و گنبد آن اشاره میکند، اگرچه به زیارت آن نرفته است. این سفر و مشاهدات ناصرالدینشاه به بیان اهمیت تاریخی و فرهنگی کوفه و تحولات اخیر در آن منطقه پرداخته است.در یک سفر تاریخی به نجف، صحنهای جالب توجه برای مسافران رخ داد. سیاچی در حال عبور از آب بود که به ناگاه سوار بر اسب، نزدیک شد و با ضربهای به آب افتاد. محمد قزوینی، فردی معروف به ناپاکی، با دیدن این وضعیت به سراغ اسب رفت و خود را لخت کرد. او پس از سوار شدن بر اسب و وارد شدن به آب، با دشواری به شنا پرداخت و در نهایت به آن طرف آب رسید. در این حین، مرغ سقّائی که سیاچی آن را به آب انداخته بود، توجه محمد را جلب کرد. او با یک دست مرغ را گرفت و با دست دیگر به دم اسب چنگ زد و موفق شد با اسب، مرغ و خودش به سمت دیگر آب بیاید.
بر اساس روایات، زائرانی که از کربلا به نجف میروند، معمولاً باید از کنار مقبره یونس(ع) خارج شده و در مسجد کوفه سوار الاغ شوند یا پیاده به سمت نجف بروند؛ اما محقق، که یک روز پیشتر از کربلا به راه افتاده بود، هنوز به نجف نرسیده بود و این موضوع باعث تعجب دیگران شد.
پس از سوار شدن، گروه از کوچههای باریک و کمعرض عبور کردند و به صحرا رسیدند. آنها به مسجد سهله رفتند که با مسجد کوفه شباهت دارد، هرچند کوچکتر است. در این مکان، مقامات انبیا و اولیا نیز گنجانده شدهاند. پس از مدتی استراحت، بازگشتند و از کنار مقبره کمیل ابن زیاد که چهار دیواری کوچکی داشت، به منزل رفتند.
در پایان روز، گروه به استراحت شبانه پرداختند.
منبع این رویدادها، خاطرات ناصرالدینشاه قاجار است که در سفر خود از کربلا و نجف به ثبت رسیده است.











