به گزارش خبردونی، اسدالله علم در خاطرات خود از روز چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳۴۹ نقل میکند که در زمان ورود به کاخ نیاوران، ولیعهد و فرحناز در کنار هلیکوپتر حضور داشتند. شاه پس از بوسیدن آنها، از آنها پرسید که آیا برای باران دعا کردهاند. بچهها پاسخ منفی دادند و شاه تاکید کرد که باید امشب دعا کنند. شب گذشته و صبح امروز بارش برف و باران نسبتا خوبی در تهران انجام شد و علم به شاه گفت: «دعای بچهها مستجاب شد»، که شاه نیز با تایید این جمله پاسخ داد.
علم در ادامه به عقبافتادگیهای کاری اشاره کرد و گفت که شرفیابی وی طول کشیده است، از جمله مسائلی که باید در مورد خرید سیصد تانک چیفتین از انگلستان و اتمام پروژههای مخابراتی به ارزش تقریبی دویست میلیون دلار مورد بررسی قرار گیرد.
با وجود آثار تلخی در اوقات شاه، باران و مناظر برفی حال و هوای آنها را تغییر داد و او توانست گزارشهای خود را ارائه کند.
در هنگام شام در کاخ ملکه پهلوی، علم از آمدن والاحضرت شهناز خبر داد که واکنش شاه را برانگیخت و از او پرسید با اجازه کی؟ علم پاسخ داد که جهانبانی تمایل به بازگشت به ایران دارد و شاه به شدت ابراز ناراحتی کرد و فرمود که نباید جهانبانی به کاخ شهناز راه یابد.
منبع: یادداشتهای علم، جلد ۲، چاپ سوم، تهران: کتابسرا، صص ۱۷۱-۱۷۰.











