تماس با ما

ملاباجی بندانداز با استفاده از الاغ، از خانه‌ای به خانه دیگر می‌رفت تا به خانم‌ها خدمت کند و بندهایشان را بیندازد.

ملاباجی بندانداز با استفاده از الاغ، از خانه‌ای به خانه دیگر می‌رفت تا به خانم‌ها خدمت کند و بندهایشان را بیندازد.

به گزارش خبرگزاری **خبرآنلاین**، ماه‌وش‌خانم مونس‌الدوله، از افراد تحصیل‌کرده و مدرن دوران قاجار و ندیمه انیس‌الدوله، سوگلی حرم ناصرالدین‌شاه، با آشنایی به آداب و رسوم زمان خود و آشنایی با زبان فرانسوی، سفرهایی به فرانسه و سوئیس را نیز تجربه کرده است.

این زن فرهیخته در اواخر عمر خود و در دهه ۹۰ زندگی‌اش (دهه ۴۰ خورشیدی) اقدام به تدوین یادداشت‌هایش کرد که به گفته خودش در همه طول زندگی نوشته بود. این خاطرات در دهه ۱۳۸۰ خورشیدی به کوشش سیروس سعدوندیان و از سوی انتشارات زرّین به چاپ رسیدند.

در ادامه، بخشی از این خاطرات ارائه می‌شود:

معمولاً ماماها هنگامی که دختران به دنیا می‌آمدند، با سوزن نخ گوش آنها را سوراخ می‌کردند و پس از آن از روغن و زردچوبه برای مراقبت استفاده می‌کردند. به تدریج که دختران بزرگ می‌شدند، گوشواره‌های کوچکی به نام «پرک» از سوی مادربزرگ‌ها برای آنها هدیه می‌شد. این گوشواره از حلقه‌های نازک طلا تشکیل می‌شد و با گذشت زمان به مدل‌های بزرگ‌تر و متنوع‌تری تغییر شکل می‌داد.

در آن زمان، زنان بخشی از وقت خود را صرف آرایش نزد «بنداندازها» و «مشاطه‌ها» می‌کردند. این عادت همچنان در میان زنان امروزی نیز دیده می‌شود. زنان آن زمان هر ماه به جز محرم و صفر، برای بند انداختن صورت خود به متخصصان مراجعه می‌کردند و این کار را نشان‌دهنده زیبایی و تمیزی می‌دانستند.

این متخصصان که ملاباجی نامیده می‌شدند، با ریسمان محکم به پاکسازی صورت زنان می‌پرداختند. هزینه این خدمات حدود دو قران بود و غالباً زنان از قشر کم‌درآمد خود به خانه ملاباجی مراجعه می‌کردند.

روش کار ملاباجی به این صورت بود که او ریسمان‌های محکمی را فراهم می‌کرد و با مهارت خاصی موهای صورت را حذف می‌نمود. همچنین، دیگری که به «کل فاطمه» شناخته می‌شد، با استفاده از سقز و گلاب، بر روی صورت چسبیده و سپس موها را جدا می‌کرد که این روش به شدت دردناک بود.

در کل، زنان آن روزگار برای زیبا به نظر رسیدن به شدت به خدمات بنداندازها و مشاطه‌گرها وابسته بودند و به خاطر جذابیت خود بسیاری از دردها را تحمل می‌کردند. این متخصصان نقش مهمی در زندگی اجتماعی و خانوادگی ایفا می‌کردند و گاهی اوقات موجب بروز وقایع و شایعاتی می‌شدند که مؤثر بر خانواده‌ها بود.

منبع: خاطرات مونس‌الدوله، به کوشش سیروس سعدوندیان، انتشارات زرین، ۱۳۸۰.

روز دزفول، آذرماه ۱۳۶۱، به عنوان یک روز تاریک و دردناک در تاریخ ایران شناخته می‌شود. در این روز، حملات ناگهانی و سنگین دشمن به این شهر، موجب کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم شد و صحنه‌هایی از ویرانی و غم را رقم زد. واقعه‌ای که هنوز در یادها باقی مانده و یادآور فداکاری‌ها و مقاومت مردم در برابر سختی‌هاست.

روز دزفول، آذرماه ۱۳۶۱، به عنوان یک روز تاریک و دردناک در تاریخ ایران شناخته می‌شود. در این روز، حملات ناگهانی و سنگین دشمن به این شهر، موجب کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم شد و صحنه‌هایی از ویرانی و غم را رقم زد. واقعه‌ای که هنوز در یادها باقی مانده و یادآور فداکاری‌ها و مقاومت مردم در برابر سختی‌هاست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *