تماس با ما

ترکیه و تأثیر قوام‌السلطنه در حفظ آذربایجان در تاریخ معاصر، ترکیه به عنوان یک بازیگر کلیدی در روندهای سیاسی و اقتصادی منطقه آذربایجان شناخته می‌شود. یکی از شخصیت‌های مهم این دوران، قوام‌السلطنه بود که نقش مؤثری در نجات و تثبیت وضعیت آذربایجان ایفا کرد. اقدامات قوام‌السلطنه و ارتباطات او با ترکیه، به عنوان یک پیوند حیاتی، به ثبات و امنیت این سرزمین کمک شایانی کرد.

ترکیه و تأثیر قوام‌السلطنه در حفظ آذربایجان

در تاریخ معاصر، ترکیه به عنوان یک بازیگر کلیدی در روندهای سیاسی و اقتصادی منطقه آذربایجان شناخته می‌شود. یکی از شخصیت‌های مهم این دوران، قوام‌السلطنه بود که نقش مؤثری در نجات و تثبیت وضعیت آذربایجان ایفا کرد. اقدامات قوام‌السلطنه و ارتباطات او با ترکیه، به عنوان یک پیوند حیاتی، به ثبات و امنیت این سرزمین کمک شایانی کرد.

### بازتاب خودسری فرقه دموکرات آذربایجان در ترکیه

مسئله خودسری فرقه دموکرات آذربایجان و تلاش‌های این فرقه وابسته به شوروی برای به چالش کشیدن حاکمیت ایران در آذربایجان، در ترکیه به‌عنوان همسایه ایران، بازتاب‌های وسیعی داشت. به‌جز برخی از محافل خاص پان‌ترک، جامعه سیاسی ترکیه این جریان را به‌عنوان یک حرکت مصنوعی و وابسته به شوروی ارزیابی کرده و از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران حمایت کردند. در این زمینه، توجه ویژه‌ای به نقش احمد قوام، نخست‌وزیر ایران، وجود داشت. مطبوعات ترکیه تا پایان بحران آذربایجان، موضع قوام را نسبت به فرقه دموکرات و شوروی ضعیف ارزیابی کرده و دارای شک و تردید نسبت به او بودند.

روزنامه «سون‌پستا» در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۳۲۵ (۱۹۴۶) در مقاله‌ای به قلم سلیم راغب‌ایچ در مورد قوام و سیاست‌های وی برای مقابله با شوروی تردیدهای جدی مطرح کرده و نوشت: «حکومت ایران خود را موظف به دنبال کردن سیاست مرددی می‌داند و مجبور است یکی از دو گزینه را انتخاب کند: اعتماد به سازمان ملل یا سازش با روسیه.» او همچنین به چالش‌های قوام در تجزیه و تحلیل وضعیت ایران و آذربایجان پرداخته و تاکید کرد که ایران در این راستا به تقویت ارتش خود نیاز دارد، اما از طرفی دیگر از حمایت ملل متحد نیز بی‌نیاز نیست. قوام در راستای عدم قطعیت از سوی شوروی به‌درستی عمل نکرد و ایران در نوعی ابهام باقی ماند.

با این حال، پس از پایان غائله پیشه‌وری، مطبوعات ترکیه به تغییر نگرش نسبت به قوام پرداخته و او را به‌عنوان سیاستمداری آگاه و میهن‌پرست ستودند. به‌ویژه روزنامه «تصویر» در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۲۵ (۱۹۴۶) ضمن اشاره به اقدامات قوام در آذربایجان، به نقش او در حفظ امنیت کشور پرداخت و این اقدام را در راستای حمایت از حاکمیت ملی ایران توصیف کرد.

بعد از ورود نیروهای دولتی به زنجان، مردم این شهر که تحت ظلم دموکرات‌ها بودند، از نظامیان تهران استقبال کردند. سفیر شوروی نیز به قوام‌السلطنه هشدار داد که این اقدامات را خصمانه تلقی خواهد کرد و در صورت ادامه پیشروی‌ها، ارتش سرخ را به آذربایجان اعزام می‌کند. این مسأله نشان‌دهنده مداخله مستقیم شوروی در امور داخلی ایران بود.روزنامه «ملیت» از ازمیر، یکی از نشریات معتبر ترکیه، به پیروزی دیپلماسی ایران در برابر شوروی واکنش نشان داد. این روزنامه در سرمقاله خود به تاریخ ۵ دی ۱۳۲۵ با عنوان «شخصیتی بزرگ از شرق» به تحلیل نقش أحمد قوام‌السلطنه، نخست‌وزیر ایران پرداخت.

در این مقاله، قوام‌السلطنه به عنوان یک چهره بین‌المللی توصیف شده است که هویت سیاسی‌اش به گذشته‌های دور برمی‌گردد. او به عنوان یک سیاستمدار با تجربه که در دوره‌های مختلف سیاسی ایران، از جمله زمان قاجار و پهلوی، نقشی کلیدی ایفا کرده، معرفی شده است. به عنوان یکی از ثروتمندان و ملاکان برجسته ایران، قوام‌السلطنه در زمان ورود به مقام نخست‌وزیری به عنوان فردی نزدیک به انگلیس شناخته می‌شد، اما این موقعیت تنها در صورتی می‌توانست مزیتی به حساب آید که او به ملت و میهن خود عشق می‌ورزید.

در شرایط بحرانی کشور، قوام‌السلطنه به دعوت شاه دوباره به عرصه سیاست بازگشت، اما در ابتدا به نظر می‌رسید که او از وطن خود فاصله گرفته و به سمت شوروی گرایش پیدا کرده است. به ویژه در زمان که ایران تحت فشار روس‌ها قرار داشت، نگرانی‌ها درباره وفاداری او به کشور افزایش یافته بود. انگلیس و آمریکا نیز علی‌رغم امضای اعلامیه‌ای که تمامیت ارضی ایران را تأکید می‌کردند، در برابر نفوذ شوروی واکنشی جدی نشان نمی‌دادند.

قوام‌السلطنه به عنوان نخست‌وزیر به تدریج توانست مجدد قدرت مرکزی تهران را برقرار کند و گام‌هایی برای اعزام نیرو به تبریز بردارد. رسانه‌های ترکیه او را به عنوان یک شخصیت سیاسی با شایستگی‌هایی بالا می‌شناختند و امید داشتند که قوام‌السلطنه نهایتاً قادر به خدمت به کشور و تأمین استقلال آن گردد. در نهایت، رسانه‌ها قوام‌السلطنه را به عنوان ناجی تمامیت ارضی و مقابله‌کننده با نفوذ شوروی و خائنین به وطن تحسین می‌کردند.

روز دزفول، آذرماه ۱۳۶۱، به عنوان یک روز تاریک و دردناک در تاریخ ایران شناخته می‌شود. در این روز، حملات ناگهانی و سنگین دشمن به این شهر، موجب کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم شد و صحنه‌هایی از ویرانی و غم را رقم زد. واقعه‌ای که هنوز در یادها باقی مانده و یادآور فداکاری‌ها و مقاومت مردم در برابر سختی‌هاست.

روز دزفول، آذرماه ۱۳۶۱، به عنوان یک روز تاریک و دردناک در تاریخ ایران شناخته می‌شود. در این روز، حملات ناگهانی و سنگین دشمن به این شهر، موجب کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم شد و صحنه‌هایی از ویرانی و غم را رقم زد. واقعه‌ای که هنوز در یادها باقی مانده و یادآور فداکاری‌ها و مقاومت مردم در برابر سختی‌هاست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *