تماس با ما

خاطرات مظفرالدین‌شاه به روایت می‌آورند که مرد و زنی به سوی ما می‌آمدند و در تلاش بودند تا ما را مشاهده کنند.

**سفرنامه مظفرالدین‌شاه قاجار: گزارشی از سفر به فرنگ**

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مظفرالدین‌شاه قاجار سفر نخست خود به کشورهای غربی را در آخرین ماه سال ۱۳۱۷ هجری قمری آغاز کرد و تمامی جزئیات این سفر را در قالب روزنوشت ثبت کرده است. در ادامه، خلاصه‌ای از روزنوشت او در تاریخ دهم جمادی‌الاول ۱۳۱۸ (پانزدهم شهریور ۱۲۷۹) ارائه شده است.

در ابتدای روز، به عادت معمول، به محلی برای نوشیدن آب رفتند و حدود دو هزار قدم پیاده‌روی کردند. در این میان، از عکاس‌باشی خواسته شد تا چند عکس از آن‌ها بگیرد و مهندس‌الممالک نیز مشغول مطالعه روزنامه بود. سپس، به محلی برای تمرین دوچرخه‌سواری رفته و پس از صرف ناهار، تلگرافاتی از تهران که توسط صدراعظم ارسال شده بود، بررسی کردند و برخی احکام لازم را نوشتند. پس از یک استراحت کوتاه، مجدداً به سفر ادامه دادند.

پس از بیدارشدن، کالسکه‌ای خبر کردند و به سمت راه‌آهن رفتند. هوای سردی حاکم بود و در این حین، شخصی دهقان سیب‌هایی از درختان می‌چید. به امین‌حضرت دستور دادند تا مقداری سیب خریداری کند. پس از آن، به سوی ماریم‌باد در هلند حرکت کردند که مناظر بسیار زیبایی داشت؛ دشت‌هایی سرسبز و کوه‌هایی زنده.

در راه، زنی و مردی به سمت ایشان دویدند تا آن‌ها را ببینند. قوام‌السلطنه خواست که سرعت کمتری بگیرند تا آن‌ها به ایشان برسند. در این حین، قوام‌السلطنه از زن درخواست کرد که از شوهرش احوال‌پرسی کند، اما او با ادب پاسخ داد که مرد همراهش رفیق اوست، نه شوهر. این پاسخ موجب خنده حضار شد.

مسیر عبوری آن روز بسیار زیبا و گل‌دار بود و قوام‌السلطنه عمارتی را که سال‌ها پیش رئیس‌الوزراها برای استراحت به ماریم‌باد می‌آمدند به نمایش گذاشت. علی‌رغم هزینه‌ هنگفتی که برای ساخت این عمارت صرف شده بود، همچنان به سبک‌های قدیمی ساخته شده بود.

نزدیک به غروب به منزل رسیدند و پس از صرف شام، آتش‌بازی بزرگی در جلوی هتل برگزار شد که جذابیت خاصی داشت. پس از تماشای آتش‌بازی به اتاق خود رفتند و آقا سیدحسین برایشان روضه‌ای خواند و سپس استراحت کردند.

این سفرنامه به عنوان سندی از دوران قاجاریه در تاریخ ثبت شده و در بین محققان و علاقه‌مندان به تاریخ شناخته می‌شود.

**منبع**: مظفرالدین‌شاه قاجار، «سفرنامه فرنگستان، سفر اول»، تهران: شرق، چاپ دوم، ۱۳۶۳، صص ۱۸۸ و ۱۸۹.

روز دزفول، آذرماه ۱۳۶۱، به عنوان یک روز تاریک و دردناک در تاریخ ایران شناخته می‌شود. در این روز، حملات ناگهانی و سنگین دشمن به این شهر، موجب کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم شد و صحنه‌هایی از ویرانی و غم را رقم زد. واقعه‌ای که هنوز در یادها باقی مانده و یادآور فداکاری‌ها و مقاومت مردم در برابر سختی‌هاست.

روز دزفول، آذرماه ۱۳۶۱، به عنوان یک روز تاریک و دردناک در تاریخ ایران شناخته می‌شود. در این روز، حملات ناگهانی و سنگین دشمن به این شهر، موجب کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم شد و صحنه‌هایی از ویرانی و غم را رقم زد. واقعه‌ای که هنوز در یادها باقی مانده و یادآور فداکاری‌ها و مقاومت مردم در برابر سختی‌هاست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *