به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رسول حاجیصادقی، آزادهای که از اردوگاههای نهروان و تکریت ۲۰ خارج شده است، به بازگویی خاطرات خود پرداخت. او اعلام کرد که تنها سه روز پس از اعلام قطعنامه به اسارت درآمده و با اشاره به اینکه درهای شهادت به روی آنها بسته شده بود، بیان کرد که بهخاطر اراده الهی، به مسیر اسارت گام نهادند تا بفهمند که شهادت تنها گزینه نیست.
حاجیصادقی افزود: اردوگاه آنها به دلیل فقدان ارتباط با اخبار در زمره مفقودین قرار داشت و تنها زمانی که خبر تبادل اسرا منتشر شد، به واقعیتهای جدید پی بردند. آزادیشان در ۲۰ شهریور اتفاق افتاد و او به عنوان یکی از آخرین گروهها توانست آزاد شود. او به نگرانیهایی که از عدم پیش بینی صدام وجود داشت اشاره کرد و گفت که روز قبل آزادی لباسهایی به آنها داده شد.
وی همچنین به فضای اردوگاه اشاره کرد و بیان نمود که در شب آخر، وسایل خود را پنهان کردند و آماده بازرسی شدید عراقیها شدند. حاجیصادقی به ورود نمایندگان صلیب سرخ و فرصتی که برای قدم زدن در محوطه اردوگاه به آنها داده شد اشاره کرد و نحوه انتخاب خبرچینها در آسایشگاه را نیز زیر سؤال برد.
پس از سوار شدن به ماشینها و حرکت به سمت مرز، او بیان کرد که با وضو نداشتن، تیمم کرده و نماز شکر خوانده است. شب در کرمانشاه، حالتی از بیخوابی داشتند اما احساس آرامش عجیبی داشتند. وی از دیدار با برادرش و دریافت عکسهای فرزندانش صحبت کرد و با وجود تمایل برادرش برای رساندن او با ماشین، او تصمیم گرفت که با سایر اسرا برگردد.
حاجیصادقی گفت که ورود به ایران بدون امام بسیار دشوار بود و برخی از اسرا در حرم امام خمینی(ره) سینهخیز میرفتند. او همچنین به دخترش که در زمان اسارت دو ماهه بود و بهمدت ۶ ماه او را به عنوان پدر نپذیرفت اشاره کرد. در contrast، پسر ۷ سالهاش که پس از آزادی او را دید، در آغوش او ماند.
او گفت که در اسارت خواب آزادی میدیدند اما پس از آزادی کابوسهایی از اسارت را تجربه کردند و از این تبدیل احساسات به عنوان یک تحول مهم یاد کرد.











