به گزارش خبردونی و به نقل از ایبنا، هما سعادتمند، نام «محمدحسین بهجت تبریزی» یا همان شهریار بهعنوان شاعری بزرگ همراه با داستان عشق معروفش در تاریخ ادبیات ایران شناخته میشود. این شاعر بعد از ناکامی در عشق، بیمار میشود و برای فرار از یادآوری خاطرات تلخ، تهران را ترک میکند. او به دلیل نداشتن توانایی بازگشت به تبریز، خراسان را به عنوان پناهگاهی برای آرامش روحی و سکویی برای فعالیتهای ادبی انتخاب میکند.
شهریار عازم نیشابور شد و بهعنوان کارمند سادهای در اداره ثبت آنجا مشغول به کار شد. اگرچه ورود او به نیشابور در رسانهها بازتاب نیافت، اما براساس شواهد، این واقعه در اواخر سال ۱۳۰۹ یا اوایل ۱۳۱۰ خورشیدی رخ داده است. در این ایام، روزنامه اطلاعات از شلوغی اداره ثبت اسناد نیشابور خبر داد و نوشت که مردم برای ثبت املاک خود به اداره هجوم آوردهاند.
شهریار در نیشابور در منزل استاد کمالالملک سکونت داشت و در این دوران شعری بلند درباره این هنرمند بزرگ نوشت. او علاوه بر کار در اداره، به نویسندگی نمایشنامه نیز میپرداخت و گاهی به روی صحنه میرفت. در سال ۱۳۱۱، به اداره ثبت مشهد منتقل شد و به مدت دو سال در این شهر ادامه داد. روزنامه «آزادی» در ۱۵ فروردین ۱۳۱۳ ترفیع او را گزارش کرد.
حضور شهریار در مشهد تا سال ۱۳۱۴ ادامه یافت و در این دوره او بهعنوان کارمند اداره ثبت به فعالیت خود ادامه میداد و همچنین با شاعران و ادیبان مختلف بهویژه علیاکبر گلشن آزادی دوستانه آشنا شده بود و اشعارش را برای آنها میفرستاد.
مجموعهای از ۲۰ برگ دستنوشته شهریار در مرکز اسناد کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نگهداری میشود. این مجموعه شامل اشعار چاپنشده و نامههایی است که او بین سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۵۰ برای دوست نزدیکش ارسال کرده است. این دستنوشتهها بیانگر ارتباط شهریار با محافل ادبی و بهویژه روزگار او در مشهد هستند.
حضور شهریار در خراسان اگرچه تحت عنوان «کارمند اداره ثبت» تعریف میشود، اما در واقع نشانهای از پیوند دو مسیر شغلی و ادبی اوست. او از فضای روحانی مشهد و فرهنگ این منطقه الهام گرفته و آثار ماندگاری خلق کرده است. بنابراین، خراسان برای شهریار تنها یک ایستگاه شغلی نبوده، بلکه محلی برای التیام روحی و گسترش فعالیتهای ادبیاش بهشمار میآمد. در نتیجه، نام شهریار همچنان در کنار آذربایجان با یاد خراسان گره خورده است.











