تماس با ما

ناصرالدین‌شاه در خاطرات خود به‌نحو جالبی به منظرۀ عجیبی اشاره کرده است. او در توصیف شب، به صداهای مختلفی که تا سپیده‌دم به گوش می‌رسید، از جمله فریاد آدم‌ها و نعره‌های شتر، قاطر و خر، پرداخت. این روایت به خوبی حال و هوای آن زمان را به تصویر می‌کشد.

به گزارش خبرنگار ما، ناصرالدین‌شاه قاجار در خاطرات خود از روز شنبه ۲۸ جمادی‌الثانی ۱۲۸۷ (۲ مهر ۱۲۴۹) به شرح سفر خود به قاسم‌آباد خالصه پرداخت. او ذکر کرده است که صبح زود سوار بر کالسکه شده و از زیر اندرمان به سمت قاسم‌آباد حرکت کرده است. در این مسیر، به دلیل خرابی راه، نتوانستند از کوچه‌های شاهزاده عبدالعظیم عبور کنند و به باغ قلعه‌نو آقا موسی، پسر حاجی علی مرحوم رفته و در آنجا ناهار تناول کردند. باغ در حال حاضر به خوبی ساماندهی شده و مملو از سروهای تازه است. در این دیدار، چهره‌های نامی همچون معیر، میرزا علی‌خان و یحیی‌خان حضور داشتند.

پس از صرف ناهار، ناصرالدین‌شاه دوباره سوار کالسکه شد و ادامه مسیر را در راه‌های نامناسبی گذراند. او به دینارآباد حاجی اسماعیل کدخدای ارگ تهران رسید و سپس به چندین نقطه دیگر از جمله جعفرآباد و چشمه‌شاهی سفر کرد. در قاسم‌آباد، او با حسام‌السلطنه ملاقات کرد و آقا وجیه نیز در آنجا حضور داشت. آنها برای شام آب‌گوشت درست کردند و بعد از آن مهمانان دیگری نیز به جمع پیوستند.

در پایان شب، حادثه‌ای رخ داد که یکی از نوکران، به دلیل زمین خوردن و صدمه به صورتش، باعث نگرانی شد. ناصرالدین‌شاه در این باره نوشت که این شب نیز با آوای شتران و حیوانات همراه بود و گربه‌ها به خوبی سرگرم بازی بودند.

این یادداشت‌ها نشان‌دهنده زندگی روزمره و شرایط اجتماعی آن زمان است و کتاب خاطرات ناصرالدین‌شاه، منبع مهمی برای شناخت تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران در دوران قاجار به شمار می‌آید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *