تحقیقات گستردهای در محوطههای باستانشناسی غرب ترکیه، از وجود صدها شهر بزرگ و پررونق در عصر برنز حکایت دارد. به نقل از زومیت، این کشف موجب مطرح شدن دوباره نظریهای بحثبرانگیز درباره وجود یک قدرت سیاسی نادیدهگرفتهشده شده است؛ نیرویی که به احتمال زیاد حدود ۳۲۰۰ سال پیش، تمدنهای بزرگ شرق مدیترانه را دچار آشفتگی کرد.
تاریخنگاران پیشتر عصر برنز (تقریباً ۲۰۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد) را متشکل از سه قدرت اصلی: مصر باستان، یونانیان موکنایی و امپراتوری هیتی میدانستند. اما ابرهارد زانگر، رئیس بنیاد بینالمللی مطالعات لوویان، معتقد است که بخشی حیاتی از این تصویر گم شده است. او اظهار میکند که در غرب ترکیه، میان هیتیها و موکناییها، دولتهای قدرتمند دیگری وجود داشتهاند که به «دولتهای لوویان» شناخته میشوند.
بر اساس گزارشی از نیوساینتیست، فرضیه زانگر با تحلیل تصاویر ماهوارهای و شناسایی تعداد زیادی محوطه افزایش یافته، اما مشخص نبود که این مکانها به کدام دوره تعلق دارند. اکنون، بعد از یک دهه تحقیق میدانی، تیم او پایگاهدادهای از ۴۸۳ محوطه بزرگ با سفالهای مشخصه عصر برنز ارائه کرده است. زانگر خاطرنشان میکند که این سکونتگاهها معمولاً جمعیتی چندصد نفری داشتند و سالها دوام آوردند.
زانگر میگوید که این سکونتگاهها مشابه تمدن موکنایی، از دولتشهرهای کوچک و مستقل تشکیل شدهاند. او معتقد است که یکی از دلایل نادیدهگرفتن این قدرت منطقهای، تمرکز باستانشناسان بر یک محوطه خاص به جای بررسی شبکه ارتباطی کلی بین آنها است.
گای میدلتون از دانشگاه نیوکاسل به مستنداتی اشاره میکند که از وجود پادشاهی آرزوا در آناتولی غربی خبر میدهند و میگوید این پادشاه با فرعون آمنهوتپ سوم ارتباط داشته است. با این حال، زانگر بر کمبود شواهد باستانشناسی تاکید دارد و دلیل آن را سکونت روشن در این مناطق بعد از عصر برنز میداند که باعث زیرسازی لایههای مربوط به لوویان شده است.
همچنین نام «لوویان» نیز به چالش کشیده شده است. یان رادرفورد از دانشگاه ریدینگ به این نکته اشاره میکند که این اصطلاح به معنای مردمان غرب آناتولی است و هنوز مشخص نیست که آیا ساکنان این منطقه خود را بخشی از یک فرهنگ واحد میدانستند یا خیر.
بخش چالشبرانگیز نظریه زانگر به نقش این دولتها در تاریخ منطقه برمیگردد. وی بر این باور است که دولتهای لوویان گاهی ائتلافهای نظامی تشکیل میدادند که میتوانستند با امپراتوریهای بزرگ مواجه شوند و حتی به عنوان عاملان «اقوام دریایی» شناخته شوند که امپراتوری هیتی را سرنگون کردند.
زانگر همچنین به افسانه یونانی جنگ تروآ اشاره میکند و میگوید این داستان ممکن است در واقع به نبردی بسیار بزرگتر میان یونانیان موکنایی و ائتلافی از دولتهای لوویان اشاره داشته باشد. او نتیجه میگیرد که داستانپردازی باید منطقی باشد.











