**پیشینه هنری شبهجزیره عربستان و تحولات آن در قرن اخیر**
شبهجزیره عربستان به عنوان یک منطقه با تاریخچهای غنی در زمینه هنر شناخته میشود. آثار باستانی از جمله نقاشیهای صخرهای که به هزاران سال پیش برمیگردد، نشاندهنده نقشی کلیدی در بیان فرهنگ و اعتقادات آن دوران است. این نقاشیها معمولاً تصاویری از حیوانات و انسانها را به تصویر میکشند و نمادهایی مرتبط با باورها و زندگی اجتماعی مردم آن زمان را نمایان میکنند.
در این آثار، پیکرههای زنان به وضوح با اندامی برجسته ارائه شدهاند که میتواند به نمادین بودن جایگاه اجتماعی و نقشهای مذهبی آنان اشاره داشته باشد. همچنین، برخی نقاشیها شامل صحنههایی از مشارکت زنان در فعالیتهای زندگی مانند جنگ، ازدواج و زایمان بوده است.
قبل از ظهور اسلام، شهرهایی مانند الفاو با استفاده از مجسمهها و نقاشیهای دیواری در عصر خود، جنبههای هنری را به نمایش میگذاشتند. به عنوان مثال، نقاشیهای دیواری از سده اول میلادی در الفاو، زنان طبقات بالا را به تصویر میکشید که خود تأکیدی بر اهمیت آنها و ساختار اجتماعی آن زمان بود.
با پیدایش اسلام، هنر از نقاشی و پیکرهسازی، که مرتبط با آیینهای پیشااسلامی بود، فاصله گرفت و به سمت معماری، هنرهای کاربردی و خوشنویسی عربی متمایل شد. در این حوزهها، زنان نقش بزرگی ایفا کردند و از طریق صنایع دستی سنتی نظیر بافت سجادههای نماز و طراحیهای حنا، تاثیر خود را نشان دادند. به عنوان مثال، زنان در منطقه عسیر به خاطر نقوش و تزئینات دیواریشان شناخته میشوند که هماکنون در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو ثبت شده است.
در یک قرن گذشته، صحنه هنری عربستان سعودی دچار تحولی شگرف شده که بازتابدهنده تغییرات فرهنگی و سیاسی کشور است. تحولات در هنر و آموزش در این سرزمین از مراحل مختلفی متاثر بودهاند، از ابتکارات اولیه دولت تا دوران محافظهکارانه و جاهطلبیهای اصلاحگرایانه در راستای چشمانداز ۲۰۳۰.
هر یک از این دورهها تأثیرات ماندگاری در روند شکلگیری هنر عربستان داشته و چالشها و فرصتهای جدیدی را برای هنرمندان فراهم کردهاند. در ادامه به بررسی زمینههای تاریخی و فرهنگی که همچنان بر هنر عربستان سعودی تأثیر میگذارد، پرداخته خواهد شد.
**نظام آموزشی عربستان سعودی در دورههای مختلف**
قبل از قرن بیستم، دسترسی به آموزش در عربستان بسیار محدود بود و نه جوامع بدوی و نه ساکنان شهری توانایی چندانی برای یادگیری نداشتند. دوره سلطنت عبدالعزیز آل سعود (۱۹۳۲-۱۹۵۳) بر تشکیل زیرساختهای اولیه و یکپارچگی مناطق مختلف در زیر یک حکومت مرکزی تمرکز داشت.
تلاشهای او شامل حفظ اقتدار خاندان سلطنتی و تعادل بین کنترل سیاسی و مشروعیت مذهبی بود. در این دوران، آموزش رسمی عمومی از سال ۱۹۲۵ آغاز شد که بیشتر جنبه مذهبی داشت و مدارس دولتی عمدتاً مختص پسران بودند و دختران در خانه آموزش میدیدند. صنایع دستی سنتی نیز در خانوادهها منتقل میشد بدون اینکه نهاد رسمیای برای برقراری ارتباط میان دولت و مردم وجود داشته باشد.
در زمینه آموزش هنر، دوران عبدالعزیز آل سعود شاهد برنامههای آموزشی محدود بود که بیشتر به صنایع دستی و مهارتهای عملی توجه داشت. با این حال، برخی اقدامات کوچک به تحقق آموزش هنر در کشور کمک کرد. به عنوان مثال، در سال ۱۹۰۸، درسی مرتبط با «رسم» به برنامه تحصیلی یکی از مدارس خیریه در مکه اضافه شد که به نوعی نماد رسمی آموزش هنر به شمار میآید. تا سال ۱۹۲۵، صنایع دستی سنتی به عنوان بخشی از برنامه آموزشی در مدارس علوم اسلامی مدینه تدریس میشد و درس رسم نیز برای کلاسهای سوم و چهارم در نظر گرفته میشد.وزارت آموزشوپرورش پس از تأسیس معارف، اقدام به تصویب تدریس رسم در دبیرستانها بهصورت هفتگی کرد. در سال 1929، آموزش نقاشی به مدارس ابتدایی راه یافت و به تدریج تا سال 1944 به مقاطع راهنمایی و دبیرستان نیز گسترش پیدا کرد. با این حال، تدریس نقاشی بهعنوان یک ماده درسی به دلیل ملاحظات مذهبی بهزودی لغو شد و خوشنویسی عربی و صنایع دستی به فعالیتهای فوقبرنامه تبدیل گردید. با توجه به اعزام تعداد زیادی از سعودیها به خارج برای تحصیل در رشتههایی چون مهندسی و هنر، هنر دوباره به نظام آموزشی بازگشت و توسعه بیشتری یافت.
آموزش هنرهای غربی، بهویژه نقاشی، با مقاومتهایی مواجه بود و بسیاری آن را مخالف تعالیم اسلامی میدانستند. این دوره با رویکردی محافظهکارانه که تأکید بر ثبات سیاسی و اجتماعی داشت، شناخته میشود. در سالهای 1953 تا 1964، در دوران سلطنت ملک سعود بن عبدالعزیز، تغییرات اقتصادی و فرهنگی قابل توجهی در عربستان به وقوع پیوست. تمرکز آموزش در آن زمان بر روی پسران بود و افتتاح نخستین مدرسه دخترانه در سال 1955، نقطه عطف مهمی در تاریخ آموزش محسوب میشود. سپس در سال 1957، نخستین برنامه درسی رسمی آموزش هنر تصویب شد.
آموزش هنر در ابتدا با نام «تزئینات» شناخته میشد و در سال 1959، ملک سعود نخستین نمایشگاه هنری مدارس را افتتاح کرد. سال 1962، این رشته بهصورت رسمی به «آموزش هنر» تغییر نام داد تا دامنه وسیعتری از هنرهای تجسمی را پوشش دهد. در این دوره، با افزایش تولید نفت، درآمدهای کشور به طور قابل توجهی رشد کرد و اقتصاد کشور به تأسیس «بانک ملی تجاری» در سال 1953 انجامید. این تحولات اقتصادی به افزایش هزینهها و کسری بودجه منجر شد، اما حیات فرهنگی در سواحل غربی رونق گرفت.
با به قدرت رسیدن ملک فیصل بن عبدالعزیز آل سعود (از 1964 تا 1975)، رویکرد او به آموزش، بهویژه در حوزه هنر، تفاوتهای مشخصی با پیشینیان داشت. همسرش، ملکه عفت بنت محمد آل ثنیان، بهعنوان پیشگام آموزش زنان شناخته میشد و نخستین آکادمی زنان را تأسیس کرد. تمرکز ملک فیصل بر نوسازی نهادهای کشور و بهویژه دستگاه آموزشی بود که با وجود هنجارهای اجتماعی محافظهکار، تلاش کرد تا عربستان سعودی را در جهانی در حال تغییر متحول کند.
در دوران حکومت او، درآمدهای نفتی به ساخت و بهبود مدارس اختصاص یافت و سرمایهگذاری در هنر بهطور کنترلشدهای تسهیل شد. اعزام دانشجویان به خارج برای تحصیل و بورسیههای آموزشی نیز رونق داشت و این تحولات، افزایش آگاهی اجتماعی و فرهنگی را به همراه داشت.تغییراتی جدید در عرصه هنر سعودی به هنرمندان این کشور فرصتی فراهم آورد تا با تحولات جهانی در زمینه هنر آشنا شده و ایدهها و تکنیکهای نوین را با خود به کشور بیاورند. از جمله چهرههای شاخصی که از این مشوقها بهرهمند شدند، میتوان به عبدالحلیم ردوی اشاره کرد که در سال ۱۹۶۴ موفق به دریافت مدرک کارشناسی از آکادمی هنرهای زیبای رم شد. همچنین، محمد السلیم در اوایل دهه ۱۹۷۰ در آکادمی هنرهای زیبای فلورانس تحصیل کرد و پس از بازگشت به عنوان معلم و پیشگام در توسعه هنر عربستان نقشآفرینی کرد.
ملک فیصل همچنین به دنبال ارتقاء فرصتهای آموزشی برای دختران و زنان در جامعه بود، در حالی که همچنان در چارچوب اصول شریعت عمل میکرد. در مقایسه با سالهای اولیه سلطنت ملک سعود، در دوران ملک فیصل سیاستهای آموزشی منسجمتری شکل گرفت که به ادغام شیوههای مدرن در نظام آموزشی توجه بیشتری داشت. تأسیس مدارس دولتی دخترانه در سال ۱۹۶۰ از اقدامات اساسی این دوره بود که با مخالفتهای بخشهای مذهبی همراه بود. برای رفع این نگرانیها، ملک فیصل «اداره ارشاد دینی» را تأسیس کرد که بر آموزش دختران نظارت داشت، در حالی که آموزش پسران تحت هدایت وزارت آموزش و پرورش بود.
سال ۱۹۶۵ به عنوان نقطه عطفی با تأسیس «موسسه آموزش هنر» در ریاض به یاد میماند. این مرکز نماد تعهد عربستان به توسعه فرهنگی و هنری بود. همچنین، وزارت آموزش و پرورش به تقویت برنامههای هنری در مدارس و دانشگاهها پرداخت و با تأسیس دانشکدههای هنر، زمینه تربیت معلمان هنر و آگاهی به بیان هنری را فراهم کرد. در این دوران، صفیه بنزگر، یکی از پیشگامان هنرهای تجسمی عربستان، نمایشگاهی را در سال ۱۹۶۸ با همکاری منیره موصلی در مدرسه دخترانه «دارالتربیة» برگزار کرد که او را به عنوان یکی از دو هنرمند زن شناخته شده در آن زمان معرفی کرد. در سال ۱۹۹۵، او «دارة صفیه بنزگر» را تأسیس کرد، که محلی برای نمایش آثار هنری و ارتباط با هنرمندان و دانشجویان تبدیل شد.
در دهه ۱۹۷۰، مدارس هنری به تدریج به سمت آموزش هنرهای کلاسیک و سنتی مانند گلدوزی و سفالگری حرکت کردند. همچنین نخستین کالج دخترانه در سال ۱۹۷۰ به منظور پوشش کمبود معلمان زن تأسیس شد که تنها دورههای مرتبط با مهارتهای خانهداری را ارائه میداد. در سال ۱۹۷۵، پس از حذف هنر از برنامه درسی، وزارت آموزش مجبور به بازگرداندن آن شد. در این دوره، آموزش هنر را معلمان از کشورهای مختلف به عهده داشتند و کالجهای هنری به طرز قابلتوجهی به نفع زنان طراحی شده بودند.
هرچند این کالجها محدودیتهایی داشتند، اما فضای بیشتری برای خلاقیت به زنان ارائه میدادند، و آنها قادر به تجربه تکنیکهای مختلف و خلق آثار هنری شدند. با این حال، بیشتر آثار به نمایش میراث فرهنگی و ملی تمرکز داشتند و هنرمندان دوره مدرن با استفاده از عناصر فرهنگی عربستان به خلق آثاری با هویت خاص پرداخته و در راستای هدف ایجاد روایتی منسجم از جامعه مدرنسازی تلاش کردند.**حکومت عربستان سعودی و تحولات بنیادی در آموزش هنر**
سیاستهای حکومتی عربستان سعودی در نیمه دوم قرن بیستم این کشور را به جایگاهی معتبر و تاثیرگذار در سطح جهانی ارتقاء داد. پس از ترور ملک فیصل در سال ۱۹۷۵، ملک خالد بن عبدالعزیز تا زمان فوتش در سال ۱۹۸۲ بر کشور حکمرانی کرد. در این دوران، تأکید بر آموزش هنر و نمایش میراث اسلامی از طریق هنرهای مختلف در اولویت قرار گرفت.
در سال ۱۹۷۷، وزارت آموزش و پرورش اهداف جامع و مشخصی برای آموزش هنر در موسسات آموزشی تدوین کرد. این اهداف شامل زمینههای عاطفی، فکری، اجتماعی و خلاقیت بود و بار دیگر در سال ۱۹۸۸ تصدیق شد.
در اوایل دهه ۱۹۸۰، با تأسیس دورههای کارشناسی در دانشگاههای متعدد، آموزش هنر در عربستان توسعه پیدا کرد. دانشگاههای ملک سعود و امالقری در این زمینه پیشگام بودند و در کل ۵۲ دانشکده علوم انسانی راهاندازی شد که چندین مورد از آنها رشته هنر را ارائه میدادند. برنامههای آموزشی در این دوران بر روی رشتههای مختلفی مانند سفال، نساجی و فلزکاری متمرکز بود و الزامات عملی برای دانشجویان جهت تجربه بیشتر در محیطهای آموزشی رسمی در نظر گرفته شد.
اما با کاهش قیمت جهانی نفت در دهه ۱۹۸۰، عربستان با چالشهای اقتصادی مواجه شد. در این راستا، تحت رهبری ملک فهد، سیاست “سعودیزه کردن” برای کاهش وابستگی به نیروی کار خارجی به اجرا درآمد. این موضوع باعث بروز نابرابریهای اجتماعی میان اقشار مختلف شد.
محافظهکاری در این دوره بر جنبههای مختلف زندگی اجتماعی و هنری تأثیر گذاشت. در حالی که آموزشهای رسمی بر روی هنرهای سنتی متمرکز بود، هنرمندان معاصر تلاش کردند تا از طریق آثار خود نقدهای اجتماعی ارائه دهند، که این امر با محدودیتهای فرهنگی و مذهبی مواجه بود.
**محدودیتهای تحمیلی بر زنان عربستان**
از اواخر دهه ۱۹۸۰ و در دهه ۱۹۹۰، محدودیتهای شدیدتری بر نقش زنان در جامعه عربستان وضع شد. کاهش تعداد بورسیههای تحصیلی برای زنان و فتاواهای محدودکننده حضور آنان در فضای عمومی، از جمله این محدودیتها بود. جداسازی جنسیتی و نیاز به همراهی مرد محرم در سفر نیز تشدید شد.
در این دوره، کمیسیون امر به معروف و نهی از منکر به قدرت رسید و جنبههای مختلف زندگی اجتماعی از جمله هنر تحت نفوذ شدید این نهاد قرار گرفت. به طوری که هنرمندان تنها توانستند از قالبهای مورد تأیید مذهبی در آثار خود استفاده کنند.
زنان هنرمند بهطور خاص با محدودیتهای بیشتری مواجه شدند و ناچار بودند در فضای خصوصی آثار خود را خلق کنند. این موضوع موجب توقف رشد هنر معاصر بهویژه برای زنان تا اوایل دهه ۲۰۰۰ شد، جایی که تغییرات بزرگتری در سیاستهای فرهنگی عربستان آغاز گردید.
پس از وقوع حوادث ۱۱ سپتامبر، فشارهای بینالمللی بر وضعیت زنان در عربستان منجر به اصلاحات اجتماعی و فرهنگی شد. حضور زنان در جامعه و فرصتهای آموزشی و شغلی افزایش یافت و نفوذ مراجع مذهبی بر امور زنان کاهش یافت. با ادغام اداره آموزش دختران با وزارت آموزش و پرورش در سال ۲۰۰۲، نگرانیها در خصوص ایمنی و منابع آموزشی مدارس دخترانه نیز به چالش کشیده شد و زمینه تغییرات مثبت بیشتری فراهم گردید.### تحولات فرهنگی و اجتماعی زنان در عربستان
دوره اخیر اصلاحات در عربستان سعودی، به زنان این کشور فرصتهای تازهای برای بیان نظرات و مطالباتشان ارائه کرده است. در حالی که پیش از این محدودیتهای شدیدی وجود داشت، زنان تحصیلکرده، بسیاری از آنان با مدارک عالی از خارج، از رسانهها و فضای آنلاین برای دفاع از حقوق خود و اعتراض نسبت به معضلاتی مانند خشونت خانگی بهرهبرداری کردند. از سوی دیگر، دولت نیز با انتصاب زنان به سمتهای رسمی و گنجاندن آنها در مذاکرات ملی، تلاش کرده تا موفقیتهای زنان را در فرآیند مدرنسازی کشور نمایان کند. یکی از نمادهای این تغییر، انتصاب نخستین زن به عنوان معاون وزیر آموزش و پرورش در سال ۲۰۰۹ بود.
### تحول در گفتمان عمومی
با افزایش مشارکت زنان، موضوعات مرتبط با جنسیت به بحثهای عمومی منتقل شد و دولت نیز به این گفتوگوها اجازه و حتی تشویق کرد. این اقدام، فضایی را برای توسعه نظرات لیبرال و اسلامگرای معتدل فراهم کرد و از نفوذ دیدگاههای محافظهکار کاست.
با وجود این پیشرفتها، هنوز زنان با چالشهایی نظیر هنجارهای پدرسالارانه و محدودیتهای ساختاری مواجه هستند. اوضاع پیچیدهای میان شهروندان اصلاحطلب، مقامات مذهبی و دولت سعودی ادامه دارد.
در دوران پس از سال ۲۰۰۵ تحت رهبری ملک عبدالله و ملک سلمان، تغییرات قابل توجهی در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مشاهده شد. اعطای بورسیههای تحصیلی دوباره آغاز و زنان به طور فزایندهای خواهان حضور فعالتری در جامعه شدند. از جمله این تغییرات میتوان به لغو ممنوعیت رانندگی زنان در سال ۲۰۱۸ و کاهش محدودیتهای سرپرستی اشاره کرد.
### ورود به عرصه عمومی و فرهنگی
دولت همچنین به کاهش نفوذ مراجع مذهبی پرداخت و زنان در عرصههای عمومی بیشتری حضوری فعال داشتند؛ از جمله حق رأی و نامزدی در انتخابات شهرداری برای اولین بار. ابزارهایی مانند اینترنت و تلویزیون ماهوارهای به آنان امکان میدهند تا مشکلات روزمره خود را مطرح کنند و رسانههای دولتی نیز به معرفی جایگاه زنان پرداختهاند. این اصلاحات همراه با برنامههای توانمندسازی اقتصادی، فضای جدیدی را برای گفتمانهای لیبرال و اسلامگرای معتدل به وجود آورد.
هنرمندانی نظیر مها ملوح که در زمینه هنر مفهومی فعال هستند، به نقد محدودیتهای فرهنگی بر زنان پرداختهاند. در آثار این هنرمند، از اشیای روزمره برای مطرح کردن موضوعات هویتی و فرهنگی استفاده شده است.
### آثار هنری و تاثیر آن بر جامعه
ملوح در مجموعهای به نام «غذا برای تفکر»، با استفاده از نوارهای کاست که محتوای مذهبی سختگیرانهای علیه زنان دارند، به بازتاب تغییرات فرهنگی پرداخت. این نوارها، که از بازارهای دستدوم جمعآوری شدهاند، نشانگر تغییراتی در تفکر و سبک زندگی جامعه سعودی هستند. ملوح به این موضوع اشاره میکند که این نوارها تا چه اندازه بر رفتار و افکار زنان تاثیر میگذارند.
با ترکیب اشیای روزمره نظیر قابلمهها و نوارهای قدیمی، ملوح سعی کرده است تا جلوهای از گذشته را با روایتهای امروزی پیوند دهد و در نتیجه، یک نقد اجتماعی به وجود آورد.
### تحولات هنری از سال ۲۰۰۰ به بعد
از آغاز هزاره جدید، آموزش هنر در عربستان به عنوان بخشی از تلاش برای افزایش توجه به هنر در جامعه، به رشد قابل توجهی نائل گشته و به تحولاتی مستمر در این حوزه منجر شده است.در عربستان، روند توسعه هنر از سال ۲۰۰۸ با معرفی کتابهای درسی هنر در مدارس آغاز شد. این کتابها به تقویت مهارتهای طراحی، نقاشی و خلاقیت دانشآموزان کمک کرده و شامل تکنیکهای مختلف سنتی مانند سفالگری، خوشنویسی و بافندگی هستند. این تلاشها نشاندهنده اهمیت هنر سنتی و مزایای اقتصادی آن در فرهنگ کشور است.
در سطح دانشگاهی، شاهد عدم توازن در تعداد مؤسسات آموزشی هنر هستیم. زنانی که به تحصیل در این رشته میپردازند، نسبت به مردان دارای فرصتهای بیشتری هستند. در حالی که بسیاری از مردان هنرمند مجبور به خودآموختگی یا سفر به خارج از کشور برای تحصیل شدهاند، زنان به سادگی میتوانند از ظرفیتهای موجود در داخل بهرهبرداری کنند. اعلام حمایت وزارت جوانان از هنر، بیشتر بر ترویج هنر سنتی و ملیگرایانه تمرکز داشت تا هنر معاصر.
تحولات جدید در دنیای هنر عربستان با افزایش تعداد گالریها قابل مشاهده است. در حال حاضر، حدود شصت گالری خصوصی در جده فعالیت میکنند که بسیاری از آنها تحت رهبری زنان سعودیه قرار دارند. از جمله این هنرمندان میتوان به پرنسس ادواء یزید بن عبدالله آل سعود، که در سال ۲۰۰۷ مؤسسه هنر و مهارتها را تأسیس کرد، و نایفه الفایز، که در ۲۰۱۲ گالری «نیلا» را راهاندازی کرد، اشاره کرد.
ظهور جمعیتهایی مانند «حاشیه عربستان» که در سال ۲۰۰۳ تأسیس شد، دیگر نشانی از پیشرفت هنری عربستان است. این گروه به بررسی مسائل اجتماعی و فرهنگی پرداخته و بر ادغام تأثیرات محلی و جهانی تأکید دارند.
از اوایل هزاره جدید، چند عامل مهم باعث رشد بینالمللی هنر عربستان شده است. کنجکاوی غرب نسبت به خاورمیانه، افزایش حمایتهای خیریه از هنر و ظهور فناوریهای اینترنتی همگی فرصتهایی برای هنرمندان سعودی فراهم کردهاند تا ارتباط گستردهتری با مخاطبان بر قرار کنند. نام «حاشیه عربستان» به طور غیرمستقیم از توصیفاتی درباره وضعیت فرهنگی کشور الهام گرفته شده و هنرمندان سعی کردهاند این مفهوم را به نشاندهنده نوآوری و خلاقیت خود تبدیل کنند.
در سالهای اخیر، این حرکات و جنبشها توانستهاند با برگزاری نمایشگاههایی در شهرهای مهم جهان، آثار هنری خود را معرفی کنند. هنرمندانی مثل اروه النعیمی و نال الضویان در این جمعیتها فعال بوده و از آثار خود برای نقد فرهنگی و اجتماعی استفاده کردهاند.
طرح «چشمانداز ۲۰۳۰» که توسط ولیعهد محمد بن سلمان در سال ۲۰۱۶ تعریف شد، بهعنوان یک برنامه جامع برای تنوع اقتصادی و کاهش وابستگی به نفت خود، به رشد فرهنگی و هنری کشور نیز توجه خاصی دارد. در راستای این برنامه، هنر به عنوان ابزاری برای ارتقای اقتصادی و اجتماعی مطرح شده است.### تحول فرهنگی هنر در عربستان سعودی
هنر در عربستان سعودی با الهام از مراکز فرهنگی جهانی از جمله لندن و نیویورک، تلاش میکند تا نقش خود را در گفتوگوهای اجتماعی و اقتصادی خاص به تصویر بکشد و نمایی معاصر از فرهنگ این کشور ارائه دهد.
بنیاد میسک، که در سال ۲۰۱۱ بهوسیله محمد بن سلمان تأسیس شد، بهعنوان یک سازمان غیرانتفاعی، بهطور فعال در حمایت از نوآوریهای هنری، تولیدات فرهنگی و تبادل فرهنگی مشغول است. این بنیاد با برگزاری جشنوارههای هنری و همکاری با نهادهای رسانهای، به پیشرفت هنر در عربستان کمک میکند. مؤسسه هنری میسک، تحت مدیریت احمد ماطر در سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸، بر رشد استعدادهای محلی و ارائه فرصتهای آموزشی و همکاریهای بینالمللی تمرکز کرده است و این مهم از طریق برنامهها و رویدادهای فرهنگی که به تکنیکهای جهانی دسترسی میدهند، محقق میشود.
علاوه بر این، تأسیس دانشکدههای هنر در دانشگاههایی چون پرنسس نوره بنت عبدالرحمن و ملک عبدالعزیز راه را برای آموزش رسمی هنر هموار کرده است. همچنین، نهادهای دولتی مانند سازمان عمومی سرگرمی و سرمایهگذاری در صنعت فیلم بهمنظور ایجاد فرهنگی پویا و فرصتهای شغلی برای جوانان تأسیس شدهاند.
از سوی دیگر، هنر بهعنوان ابزاری برای ارتقای گفتوگوهای ملی درباره اصلاحات اجتماعی و اقتصادی بهکار گرفته میشود. دولت هنرمندان سعودی را در رویدادهای مهم سیاسی به نمایش میگذارد تا تصویری مثبت از کشور ارائه دهد. با وجود چالشهای پیش روی هنرمندان حمایتشده دولتی، بسیاری از آنها توانستهاند مسائل حساس اجتماعی را بازتاب دهند و با بهرهگیری از این حمایتها، تأثیرگذاری خود را افزایش دهند. آثار معاصر این دوره، نمادهای فرهنگی و میراث سعودی را در ارتباط با جنبشهای جهانی هنر به تصویر میکشد.
شهرهایی نظیر ریاض و جده و همچنین مناطق فرهنگی مانند العلا، محل برگزاری نمایشگاهها و جشنوارههای هنری متعدد بودهاند. العلا بهعنوان یک مقصد فرهنگی کلیدی با چشماندازهای شگفتانگیز و سایتهای باستانی، رویدادهایی نظیر Desert X AlUla را به خود اختصاص داده است. این جشنواره، که در سال ۲۰۲۰ آغاز شد، هنر معاصر بینالمللی را به بستر تاریخی این منطقه وارد کرد و هفته هنر میسک در ریاض از سال ۲۰۱۷ بهعنوان محلی مرکزی برای ارتباط هنرمندان اجراء شده است.
پیشرفتهای قابل توجهی در حوزه آموزش هنر و حمایتهای نهادی در این کشور رخ داده است. دانشگاه پرنسس نوره بنت عبدالرحمن و دانشگاه ملک عبدالعزیز وبین جهت اظهار نظر در رشتههای مختلف هنری مانند نقاشی و طراحی، برنامههای آموزشی تخصصی ارائه کردهاند. موزههای مهم بهعنوان مکانهای آموزشی و نمایشگاهی، فرصتی برای همکاریهای بینالمللی فراهم کردهاند. تأکید بر ویژن ۲۰۳۰ بهعنوان ابزاری برای توانمندسازی زنان، موجب افزایش مشارکت آنها در عرصه هنر شده است.
هنرمندانی چون منال الضویان و دانا اوارتانی در نمایشگاههای داخلی و بینالمللی شناخته شدهاند. آثار الضویان بهخصوص با روح تغییرات ویژن ۲۰۲۳ همسو است. آثار این هنرمند، تجربیات زنان سعودی را در مقابله با انتظارات اجتماعی منعکس میکند. کار خوب او در سال ۲۰۱۱ و هنرهای تجسمیاش در سال ۲۰۲۲ نشاندهنده تغییرات فرهنگی و اجتماعی در جامعه عربستان است.
در مجموع، تغییرات در صحنه هنر عربستان و افزایش نقش زنان، بهوضوح تحت تأثیر تحولات اجتماعی و آموزشی قرار دارد. نهادهای آموزشی، که قبلاً بر موضوعات سنتی تمرکز داشتند، اکنون برنامههای هنری مدرن را مورد پذیرش قرار دادهاند، و این تحولات بستر مناسبی برای بیان هنری و توانمندسازی زنان فراهم آورده است.
**منبع: دف بیروت**











