تماس با ما

مظفرالدین شاه در یادداشت‌های خود به وضعیت کشور ایران اشاره کرده و اعلام کرده است که در نهایت نظم و آرامش حاکم شده و تأمین کالاهای اساسی به سمت فراوانی و قیمت‌های مناسب پیش می‌رود.

مظفرالدین شاه در یادداشت‌های خود به وضعیت کشور ایران اشاره کرده و اعلام کرده است که در نهایت نظم و آرامش حاکم شده و تأمین کالاهای اساسی به سمت فراوانی و قیمت‌های مناسب پیش می‌رود.

**مظفرالدین‌شاه قاجار: روایت سفر نخست به فرنگ**

به گزارش خبرگزاری، مظفرالدین‌شاه قاجار در پایان سال ۱۳۱۷ هجری قمری سفر خود به اروپا را آغاز کرد و این سفر را به‌صورت روزنوشت ثبت کرده است. در تاریخ ۱۶ جمادی‌الآخر ۱۳۱۸ (۱۹ مهر ۱۲۷۹ شمسی)، وی روزنوشت خود را این‌گونه آغاز می‌کند:

در آغاز صبح، پس از برخاستن از خواب، قوام‌السلطنه به حضور شاه آمد و عکسی از دختران آرشیدوشس فردیناند را که وعده داده بود، به او تقدیم کرد. همچنین، وزیر دربار عکسی از پرنس بلغارستان را به نمایش گذاشت و این دو به گفت‌وگو پرداختند.

مظفرالدین‌شاه از تاخیر چند صندوق بار خود نگران بود و بر این اساس، دستور داد تا قوام‌السلطنه و موثق‌الملک برای پیگیری این موضوع بمانند. در این میان، وزیر همایون نیز به نگارش روزنامه سفر مشغول شد. پس از ناهار، شاه و همراهانش به پارک و جنگلی که روز قبل از آن رفته بودند، رفتند و از مناظر آن لذت بردند. ظهیرالدوله و علاءالملک نیز به همراهی در این گردش بودند.

در شب، برنامه‌ای برای رفتن به تئاتر داشتند، اما تصمیم به استراحت گرفتند زیرا در اتاق خواب به سختی می‌توانستند بخوابند.

**جمعه ۱۷ جمادی‌الآخر ۱۳۱۸ (۲۰ مهر ۱۲۷۹ ش)**

در این روز، شاه چند دستخط و تلگراف نوشت و اعلام کرد که باید به‌سلامتی از بوداپست به سمت تهران حرکت کنند. انتظار می‌رفت که آنها از پت ولاچسکی عبور کرده و به بادکوبه، آقستفا، ایراوان، نخجوان و تبریز بروند. به حاجب‌الدوله خبر داده شد که در سرحد ارس در انتظار آنها باشند.

روز به سرعت گذشت و در ساعت یازده صبح، شاه و همراهانش به ایستگاه راه‌آهن رفتند. استقبال اهالی شهر از آنها بی‌نظیر بود و مردم با محبت و ادب از این سفر پرهیجان تقدیر کردند.

سپس، شاه و همراهان سوار قطار شدند. اگرچه این سفر هنوز به‌طور رسمی آغاز نشده بود، به‌دلیل دوستی میان ایران و امپراتوری اتریش، یک قطار مخصوص برای رساندن آنها تا مرز اتریش فراهم شده بود. برخی از سفرای همراه نیز مرخص شدند تا به مأموریت‌های خود بازگردند.

ناهار در قطار صرف شد و سپس شاه به یادآوری فرازهایی از سفر پرداخت و از سلامت خود و آسودگی در این سفر ابراز خرسندی کرد. او شب هنگام در قطار استراحت کرد تا به ادامه مسیر بپردازند.

**منبع: مظفرالدین‌شاه قاجار، «سفرنامه فرنگستان، سفر اول»، تهران: شرق، چاپ دوم، ۱۳۶۳، صص ۲۴۰-۲۳۸.**

روز دزفول، آذرماه ۱۳۶۱، به عنوان یک روز تاریک و دردناک در تاریخ ایران شناخته می‌شود. در این روز، حملات ناگهانی و سنگین دشمن به این شهر، موجب کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم شد و صحنه‌هایی از ویرانی و غم را رقم زد. واقعه‌ای که هنوز در یادها باقی مانده و یادآور فداکاری‌ها و مقاومت مردم در برابر سختی‌هاست.

روز دزفول، آذرماه ۱۳۶۱، به عنوان یک روز تاریک و دردناک در تاریخ ایران شناخته می‌شود. در این روز، حملات ناگهانی و سنگین دشمن به این شهر، موجب کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم شد و صحنه‌هایی از ویرانی و غم را رقم زد. واقعه‌ای که هنوز در یادها باقی مانده و یادآور فداکاری‌ها و مقاومت مردم در برابر سختی‌هاست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *