به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایسنا، سال ۱۳۶۵ به عنوان سالی سرنوشتساز تلقی میشود، چرا که در این سال تلاشهایی برای تغییر روند جنگ نابرابر علیه رژیم بعث عراق آغاز شد. پس از شش سال از تهاجم این رژیم، عدم توازن در وسایل و تجهیزات جنگی با چالشهایی مواجه کرده بود و فرماندهان نظامی به تصمیم برای استفاده از تاکتیکهای جنگ چریکی پرداختند.
در آن زمان، عملیاتهای وسیع در جبههها کمتر شده بود و برتری تجهیزات نظامی عراق مشکلاتی را به وجود آورده بود. در این شرایط، قرارگاهها موظف به انجام مأموریتهای محدودی در خط خود شدند که در این میان، قرارگاه رمضان مأموریت دیگری داشت. این قرارگاه، با هدف انجام عملیاتهای «فتح» و ایجاد ضربه به عمق خاک دشمن، بر اساس اصول جنگهای نامنظم شکل گرفت.
عملیات «فتح ۱» با همکاری شخصیتها و گروههای مخالف عراقی چون جلال طالبانی و آیتالله محمدباقر حکیم صورت گرفت. در روز ۱۹ مهرماه ۱۳۶۵، رمز عملیات «یا زینب (س)» اعلام شد و رزمندگان با کمک پیشمرگان کرد به سوی پالایشگاه کرکوک حرکت کردند. این عملیات پس از نفوذ به عمق ۱۸۰ کیلومتری خاک دشمن، خساراتی به رژیم بعث وارد کرد؛ همچنین نقش نیروهای مردمی عراق نیز در این موفقیت غیرقابل انکار است.
عملیات فتح یک، همکاری مهمی بین نیروهای ایرانی و کرد بود و از ۱۹ تا ۲۰ مهرماه ادامه یافت. رزمندگان موفق به انهدام تأسیسات و پالایشگاههای کلیدی در کرکوک شدند. این منطقه به دلیل موقعیت استراتژیک و جمعیت زیادش به عنوان محل عملیات انتخاب شد و پالایشگاه آن تأمینکننده انرژی جنگی رژیم بعث بود.
موفقیت این عملیات در وارده آوردن آسیب به اهداف تعیینشده و ترک منطقه بدون آسیب به نیروهای خودی بود. رزمندگان به آرامی تجهیزات را جمعآوری کرده و به سوی یک منطقه امن نقل مکان کردند. این عملیات همچنین به رشد جنبشهای مردمی در عراق و افزایش همکاری بین مردم عراق و نیروهای ایرانی کمک کرد.
پس از این عملیات، رژیم بعث برای هر ایرانی هزار دینار پاداش تعیین کرده بود، در حالی که نیروهای ایرانی از این موضوع بیخبر بودند. سردار شهید اکبر آقابابایی، از فرماندهان این عملیات، به ذکر خاطرات خود از این موفقیت پرداخت.**حملات چریکی رزمندگان اسلام در عملیات فتح یک**
در فرآیندی که به نام عملیات فتح یک شناخته میشود، رزمندگان اسلام به مدت ۲۴ ساعت پیادهروی کردند و تنها برای اقامه نماز توقف داشتند. سلاحهای سنگین از لب مرز و زیر پاسگاههای عراقی وارد شده و در سلیمانیه نگهداری میشدند. با استفاده از ۳۰۰ قاطر، بیش از ۳ هزار بار مهمات در مدت ۱۰ شب به عراق منتقل شد. این محموله شامل ۳ هزار گلوله و چندین قبضه سلاح بود و رزمندگان به دلیل ناامنیها، مجبور بودند پیاده ببرند.
آقابابایی در توصیف شرایط گفت که مسؤولان نسبت به توانایی رزمندگان برای رسیدن به کرکوک تردید داشتند، اما در حقیقت، آنها میتوانستند تا موصل و حتی بغداد پیش بروند. بدشانسی آنها جوان بودنشان بود، چراکه پیشمرگها به آنها گفتند اگر سنشان بالا بود، میتوانستند تا کربلا بروند.
در شب قبل از عملیات، با تقویت مواضع دشمن بر ارتفاعات، فرماندهان به استخاره پرداختند و آیهای را دریافت کردند که نشان از تلاش بیشتر داشت. آنها در نهایت با توکل به خدا عملیات را آغاز کردند که با وجود تردید و نگرانی نیروهای کُرد، کار بزرگی انجام شد.
انفجار پالایشگاه کرکوک، نور آسمان را روشن کرد و تأسیسات برداشت نفت به طور کامل منهدم شد. مردم کرکوک پس از این حادثه به خوشحالی روی بامها آمده و نشانههایی از شادی نشان دادند. با وجود پیشروی رزمندگان اسلام، ارتش بعث نتوانست اقدامی انجام دهد و عملیات فتح یک بدون تلفات جدی فقط با سه زخمی به پایان رسید.











