به گزارش خبردونی، در زمانی که توجه جهان به مذاکرات کمپدیوید— توافقی که پس از دوازده روز مذاکره در ۲۶ شهریور ۵۷ میان مصر و اسرائیل به امضا رسید— متمرکز شده بود، دمشق نغمهای دیگر سر میداد. حافظ اسد، رئیسجمهور سوریه، در مصاحبهای با مجله آلمانی «اشپیگل» در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۵۷، صلح پیشنهادی انور سادات را «دامی برای ملت عرب» توصیف کرده و آن را گام به سوی جنگ دانست. او ضمن انتقاد شدید از دیدار سادات با مناخم بگین در بیتالمقدس، بر ضرورت عقبنشینی اسرائیل از سرزمینهای اشغالی و برقراری حقوق ملت فلسطین تأکید کرد و مذاکرات کمپدیوید را نه تنها بیثمر بلکه خطرناک ارزیابی نمود. این اظهارات، شکاف عمیق میان رهبران عرب را در آستانه یکی از مهمترین توافقهای خاورمیانه به خوبی نمایان میسازد.
در این مصاحبه، حافظ اسد درباره تلاش سادات برای به رسمیت شناختن حقوق ملت فلسطین و وادار کردن اسرائیل به عقبنشینی اظهار داشت که سادات به دلیل عنوان رئیسجمهوری مصر مجاز به تصمیمگیری در این زمینه نیست. او گفت: «سادات با رفتن به بیتالمقدس عملاً اصول اساسی را نقض کرد و صلح واقعی را بهوجود نیاورد.»
اسد همچنین با اشاره به شرایط لازم برای صلح، به عقبنشینی اسرائیل از خاکهای اشغال شده در سال ۱۹۶۷ و تحقق حقوق ملت فلسطین اشاره کرد و تأکید کرد که هیچ ملتی به قرارداد صلحی که بخشهایی از خاکش همچنان اشغال شده باشد، احترام نخواهد گذاشت.
وی افزود: «قرارداد جداگانهای که ممکن است بین مصر و اسرائیل به امضا برسد، عمر کوتاهی خواهد داشت و به دلیل نداشتن اصول قانونی، به عنوان یک صلح واقعی شناخته نخواهد شد.»
در نهایت، اسد به تأثیر منفی نفوذ لابی صهیونیستی در ایالات متحده بر سیاستهای خاورمیانه اشاره کرده و خاطرنشان کرد که اگرچه ممکن است رئیسجمهور کارتر حسننیت داشته باشد، اما توان اعمال تغییرات واقعی در برابر فشارهای صهیونیستی محدود است.
این اظهارات حافظ اسد به وضوح نشان میدهد که از دیدگاه او، هرگونه تلاش برای مصالحه بدون نظر ملت فلسطین و بدون بازگشت اسرائیل به مرزهای قانونی، نمیتواند به صلح واقعی منجر شود.در آمریکا، مسألهای درخصوص مصالحه غیرعادلانه در رویدادهای تاریخی خاورمیانه مطرح شد. برخی تحلیلها حاکی از آن است که اگر انور سادات، رئیسجمهور مصر، و مناخیم بگین، نخستوزیر اسرائیل، توافق صلحی را امضا کنند، این قرارداد بیشتر به نفع اسرائیل خواهد بود تا اعراب.
در این راستا، ارزش ابتکار صلح سادات به عنوان اولین گام جدی اعراب در پیگیری راهحل مسئله خاورمیانه مورد بحث قرار گرفت. برخی کارشناسان بر این باورند که اقدام سادات، تاریخی بیسابقه به شمار میرود و او بدون هیچ فشاری به سفر بیتالمقدس رفت، اقدامی که به به هم خوردن موازنه قدرت به نفع اسرائیل انجامید.
با این حال، تاریخ نشان میدهد که ملاقاتهای مشابهی از سوی زمامداران به منظور صلح با دشمنان در گذشته نیز وجود داشته و اغلب با محکومیت ملتهای خود روبهرو شدهاند. در اینجا سؤال مطرح میشود که اگر سادات موفق به دستیابی به صلح شود، آیا او توسط ملت خود قهرمان خواهد شمرده شد؟
با توجه به تصاویر بازگشت سادات از بیتالمقدس و استقبال مردم مصر از او، این نکته مطرح است که دیدگاههای متفاوتی در این زمینه وجود دارد. برخی اعراب به ویژه در مصر، نسبت به ابتکار سادات مخالف بوده و آن را غیرقابل قبول میدانستند.
قبل از سفر سادات، او به مشورتهای تعدادی از مقامات گوش داد، اما در نهایت به سفر خود ادامه داد. بسیاری بر این باورند که برای دستیابی به صلح، توافق جمعی از سوی کشورهای عربی ضروری است و اقدام مستقل سادات میتواند تنها به نفع خود او باشد.
این اقدام علاوه بر تأثیرات سیاسی، به نظر میرسد که نگاه غرب به اسرائیل را تغییر داده و احتمالاً روابط این کشور با دیگر کشورها را بهبود بخشیده است که به نوبه خود به نفع اسرائیل خواهد بود.
در نهایت، آمارهای منتشر شده در آمریکا نشان میدهد محبوبیت اعراب بعد از ابتکار سادات افزایش یافته، اما واقعیتهای پیش رو نشان از پیچیدگیهای بیشتری دارد و تصورات از صلح واقعی متفاوت از آن چیزی است که عموم انتظار دارند. این موضوع حتی به خود اسرائیلیها نیز آسیب رسانده و شکافهایی را در میان آنها به وجود آورده است.وزیر دفاع اسرائیل اخیراً به دلیل فشارهایی که از سوی طرح صلح سادات متحمل شده، به سمت گروه میانهروها گرایش پیدا کرده است. وی همچنین بر این باور است که شخصیتهایی مانند وایزمن حتی با تغییر ظاهر خود، به ماهیت واقعی خود ادامه خواهند داد. در این راستا، پرسشاتی درباره ضرورت سفر سادات به بیتالمقدس و تاثیر آن بر وحدت عربها مطرح میشود.
وی تأکید میکند که تلاشها برای حل بحران خاورمیانه به ناکامی انجامیده و اوضاع کنونی نشاندهنده نیاز به رویکردهای جدید است. با این حال، در سطح عمومی، اعتراضاتی نسبت به ابتکار سادات در کشورهای عربی و بهویژه در سوریه به چشم میخورد.
وزیر دفاع اسرائیل به بحث درباره قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ ادامه میدهد و میافزاید که هدف آنها تنها برقراری صلح و اجرای این قطعنامههاست. در پاسخ به انتقادات بر سر مواضع کشورهایی مثل لیبی و عراق، میگوید که آنها ضرورتی برای پذیرش این قطعنامهها ندارند.
وی به چالشهای موجود برای اجرای قطعنامه ۲۴۲ اشاره کرده و بر لزوم حل سه مسئله اساسی برای دستیابی به صلح تأکید میکند. همچنین، درباره مرزهای پیش از ۱۹۶۷ و چالشهای امنیتی مرتبط با آن توضیحاتی داده و میگوید که امنیت مرزی مفهومی نسبتاً نامشخص است.
در ادامه، وی پاسخ به این پرسش که آیا سوریه پس از بازگشت اسرائیل به مرزهای قبلی، قرارداد صلح امضا خواهد کرد را وابسته به زمان میداند و بر آمادگی خود برای گام برداشتن به سمت صلح تأکید میکند.
در نهایت، وی به این نکته اشاره میکند که وزیران کشورهای مختلف با امکان برقراری رابطه دیپلماتیک به رغم عدم وجود قرارداد صلح زندگی مسالمتآمیزی دارند و در خصوص تأسیس دولت فلسطینی، این مسئله را به خود فلسطینیها واگذار میکند.سخنگوی سازمان آزادیبخش فلسطین تأکید کرده است که تنها این سازمان صلاحیت لازم برای اظهارنظر در مورد وضعیت فلسطینیها را دارد. وی اشاره کرد که ملت فلسطین به تشکیل کشوری با محوریت غرب اردن و نوار غزه علاقمند است، مشروط بر اینکه این دو منطقه در ارتباط باشند. وی همچنین خاطرنشان کرد که اسرائیل این مناطق را بخشی از خاک خود میداند و به همین دلیل نامهای جدیدی برای آنها انتخاب کرده است.
به باور او، بسیاری به فلسطینیها توصیه کردهاند که روند مبارزه خود را به سمت سیاست تغییر دهند؛ اما وی تأکید کرد که فلسطینیها حق دارند به شیوههای نظامی نیز متوسل شوند، زیرا اسرائیل به این روشها در مواجهه با آنان روی آورده است.
در ادامه، به تاریخچه نبردهای فلسطینیها با چریکهای لبنانی اشاره کرد. سخنگو تأکید کرد که این نبردها پیش از آغاز کنفرانس کمپدیوید شروع شده و این تصور که اقدامات فلسطینیها برای مختل کردن مذاکرات بوده، نادرست است. وی همچنین به نقش اسرائیل در تحریک گروههای مختلف در لبنان اشاره کرد و گفت که در صورت تمایل، نیروهای فلسطینی میتوانستند به سرعت با این گروهها مقابله کنند.
در مورد سوریه و حضور این کشور در لبنان، سخنگو اعلام کرد که هرگونه خروج نیروها بستگی به خواست دولت لبنان دارد. او تصریح کرد که نیروهای سوری به درخواست لبنان در این کشور حاضر شده و هدفشان، حمایت از امنیت و ثبات لبنانیهاست.
سخنگو همچنین به سفر اخیر وزیر خارجه سوریه به مسکو اشاره کرد و بر لزوم حمایت سیاسی و نظامی شوروی از اعراب تأکید کرد. او همچنین به این نکته اشاره داشت که حل و فصل بحران خاورمیانه باید از طرف خود اعراب انجام شود و تأثیرات بزرگ قدرتها بر این موضوع چندان تعیینکننده نیست.











