**نگار علی** – سیاست خارجی ایالات متحده نسبت به ایران در وضعیت دوگانه و پیچیدهای قرار دارد. در حالی که مقامات آمریکایی بهطور علنی بر تسهیل دسترسی آزاد و غیرمحدود به اطلاعات برای ایرانیان تأکید میکنند، تحریمهای فراگیر وزارت خزانهداری این کشور، تقریباً تمامی گونههای تعامل تجاری و مالی با ایران را منع کرده است. در این راستا، اقدام اخیر گوگل و یوتیوب که منجر به کاهش چشمگیر درآمد تولیدکنندگان محتوای فارسیزبان شده، نمادی از این تضاد در سیاست خارجی است.
### آیا اقدامات یوتیوب با قانون FREEDOM آمریکا همخوانی دارد؟
– **تطابق حقوقی (پاسخ به الزامات):** تصمیم گوگل برای کاهش قابلیت درآمدزایی، بهمنظور تطابق با قوانین سختگیرانه تحریمها است. بر اساس قوانین آمریکا، هرگونه پرداخت مالی به کاربران در حوزههای مشمول تحریم بدون مجوز ممنوع است. بهبود الگوریتمهای تعیین موقعیت جغرافیایی گوگل در دسامبر ۲۰۲۵، توانایی این شرکت را برای تشخیص دقیق موقعیت کاربران افزایش داده و از این رو الزامات قانونی را تقویت کرده است.
– **تناقض سیاستی (پاسخ به ماهیت عمل):** درحالیکه اقدام گوگل قانونی به نظر میرسد، اما بهروشنی با غایت قانون FREEDOM و سیاستهای ایالات متحده برای گسترش آزادی دیجیتال تناقض دارد. کاهش شدید درآمد، پایهگذار اقتصادی تولید محتوای مستقل فارسی را تهدید کرده و باعث میشود تا این تولیدکنندگان یا مجبور به توقف فعالیت خود شوند یا به کشورهای دیگر مهاجرت کنند. دستیابی به آزادی دیجیتال بدون حمایت از پایداری مالی، عملاً بیفایده خواهد بود.
– **پارادوکس تکنولوژیک:** قانون FREEDOM برای بررسی فناوریهای نوین مرتبط با ارتباطات معرفی شده و موفقیت در این زمینه میتواند چالشهای جدیدی برای تطابق با قوانین تحریم ایجاد کند. در صورت عدم امکان شناسایی موقعیت جغرافیایی، شرکتهای تکنولوژی ممکن است بهمنظور کاهش ریسک، خدمات خود را محدود کنند.
### علت کاهش ناگهانی درآمد یوتیوبرهای فارسیزبان
کاهش شدید درآمد تولیدکنندگان محتوا در یوتیوب ناشی از بهبود الگوریتمهای تشخیص موقعیت جغرافیایی گوگل است. تولیدکنندگان و مخاطبان آنها برای مدتی از شرایط نیمهرسمی استفاده میکردند که با وجود فیلترینگ اینترنت در ایران، قادر به استفاده از ابزارهای تغییر IP بودند.
در این مرحله، سیستمهای درآمدزایی یوتیوب قادر به شناسایی ترافیک ورودی از ایران بهعنوان ترافیک بینالمللی بودند. این روش علیرغم ضعفهای خود، پل ارتباطی مهمی برای محتوای فارسیزبان فراهم کرده بود.
اما در بهروزرسانی اخیر، الگوریتمهای گوگل دقت بیشتری در تشخیص موقعیت کاربران بهدست آورده و باعث شدند که حتی با وجود استفاده از VPN، مبدأ ترافیک ایرانیان بهراحتی قابل شناسایی باشد. در نتیجه، نمایش تبلیغات به کاربران مستقر در ایران بهمنزله نقض تحریمهای تجاری تلقی شد و درآمد این بازدیدها بهطور کامل حذف گردید.### سقوط ارزش تبلیغاتی و تأثیرات آن بر جامعه تولیدکنندگان محتوا
بهبود الگوریتمهای یوتیوب منجر به کاهش قابل توجهی در شاخص درآمد به ازای هر هزار بازدید (RPM) برای کانالهای فارسیزبان شده است. طبق گزارشها، این نرخ درآمد از سطوح ۳ تا ۸ دلار (تا حداکثر ۱۱ دلار) در قبل از نوامبر ۲۰۲۵، به مقادیر بین ۰.۲ تا ۱ دلار در دسامبر ۲۰۲۵ کاهش پیدا کرده است. برخی از تولیدکنندگان حتی کاهش تا ۹۰ درصدی درآمد را تجربه کردهاند.
این سقوط درآمد تأثیرات عمیقی بر اکوسیستم تولید محتوای فارسی دارد. پیش از این تغییر، یوتیوب به عنوان منبع درآمدی پایدار برای بسیاری از تولیدکنندگان عمل میکرد. حال با کاهش شدید درآمد، بسیاری از آنها قادر به توجیه اقتصادی فعالیتهای حرفهای خود نخواهند بود و ناچارند به سمت مدلهای تجاری پیچیدهتر همچون اسپانسرینگ یا فروش محصولات بروند. این تغییر ممکن است استقلال محتوای تولیدی را به خطر بیندازد و کیفیت محتوا را کاهش دهد.
تولیدکنندگان محتوا اکنون با خطر ورشکستگی مواجهاند و برخی از آنها ممکن است ضروری به مهاجرت به پلتفرمهای دیگری چون تیکتاک و اینستاگرام شوند. این وضعیت به نظر میرسد که برخلاف ادعاهای ایالات متحده، به ضعف رسانههای مستقل فارسی در فضای مجازی منجر میشود.
جدول زیر وضعیت درآمد و تغییرات را به تصویر میکشد:
| سنجه/دوره | قبل از دسامبر ۲۰۲۵ | بعد از دسامبر ۲۰۲۵ | کاهش و پیامد آن |
|——————————|——————-|——————–|——————————–|
| میانگین RPM (به ازای ۱۰۰۰ بازدید) | ۳ تا ۸ دلار | ۰.۲ تا ۱ دلار | کاهش بیش از ۹۰٪ |
| اساس شناسایی درآمد | ترافیک «دورزننده» | ترافیک شناساییشده بهعنوان ایرانی | تغییر به مدلهای تجاری پیچیده |
ادغام دقیق الگوریتمهای مکانیابی توسط یوتیوب به دلیلی مهم این بحران تلقی میشود. پیشتر، استفاده از VPN توسط کاربران برای عبور از محدودیتهای جغرافیایی، به شرکتها کمک میکرد تا مسئولیت مالی خود را کاهش دهند. اما با افزایش دقت شناسایی، Google اکنون با مسئولیت بیشتری بر روی تراکنشهای مالی مرتبط با کاربران ایرانی مواجه است.
توسعه الگوریتمهای هوشمندانه بهعنوان اقدامی قانونی برای کاهش مواجهه با جریمههای مالی مرتبط با تحریمها، ضرورت یافته است.
### معرفی طرح FREEDOM و هدفهای آن
طرح FREEDOM، که به بررسی امکانسنجی تجهیزات نوظهور برای رسانههای دیجیتال آزاد میپردازد، توسط نمایندگانی از دو حزب سیاسی معرفی شده است. هدف این قانون، ارتقای آزادی اینترنت برای مردم ایران از طریق فناوریهای ارتباط مستقیم ماهوارهای به تلفن همراه است. این قانون به تعدادی از نهادهای کلیدی دولت ایالات متحده،از جمله وزارت امور خارجه، کمیسیون ارتباطات فدرال و وزارت خزانهداری، دستور میدهد که این فناوریها را به دقت بررسی کنند.
این طرح در عین حال با چالشهایی مواجه است، چرا که ممکن است آزادی اینترنت در عمل با تحریمها در تضاد باشد.**تناقضهای موجود در سیاست FREEDOM و چالشهای تحریمها**
یکی از مهمترین تناقضها در سیاست FREEDOM، ارتباط مستقیم بین موفقیت این قانون و چالشهای مرتبط با انطباق با تحریمهاست. سیستمهای DTC ماهوارهای، نظیر استارلینک، که انتظار میرود در سال ۲۰۲۵ تعداد پایانههای خود در ایران را به بیش از ۱۰۰,۰۰۰ برساند، بهطور بنیادی مدلهای متداول جغرافیایی را به چالش میکشد و مرزهای ملی را در فضای دیجیتال مبهم میسازد.
فناوریهایی که قانون FREEDOM بر پایه آنها قرار دارد، به منظور حفظ آزادی ارتباطات طراحی شدهاند. اما اگر این ابزارها موفق به پنهان کردن موقعیت فیزیکی کاربران شوند، چالشها برای OFAC به طور قابل توجهی افزایش مییابد. شرکتهایی همچون گوگل برای رعایت تحریمها به شدت به دقت موقعیت جغرافیایی تکیه میکنند تا از عدم تبادل با حوزههای ممنوع اطمینان حاصل کنند. در صورتی که فناوری برای تقویت آزادی، دقت تطابق را غیرممکن سازد، ریسک برای این پلتفرمها به طرز فزایندهای افزایش خواهد یافت.
بدین ترتیب، در صورتی که مجوز مالی روشنی برای کسب درآمد وجود نداشته باشد، موفقیت قانون FREEDOM در ایجاد دسترسی گسترده و ناشناس، ممکن است پلتفرمهای محتاط را به اتخاذ رویکردهای سختگیرانه و عمومی ترغیب کند. این امر میتواند به تضعیف تلاشها برای آزادی اینترنت در آینده منجر شود.
**تضاد حقوقی و تبلیغ آزادی اینترنت**
اقدام گوگل در کاهش شدید درآمد کاربران یوتیوب فارسی، با وجود تأثیرات اقتصادی جدی بر جامعه تولیدکنندگان محتوا، منعکسکننده یک ضرورت حقوقی در چارچوب انطباق با مقررات OFAC است. اما این الزام قانونی، به شدت با اهداف وسیعتر ایالات متحده که از طریق قانون FREEDOM و دیگر ابتکارات برای ترویج آزادی اینترنت دنبال میشود، مغایرت دارد.
در این راستا، با محرومیت تولیدکنندگان محتوا از منابع درآمدی پایدار، ایالات متحده به انزوای آنان در ایران کمک میکند و این وضعیت به نوعی «آپارتاید دیجیتال» تبدیل میشود.











