به گزارش خبردونی، علی نیکویی، دکتری پژوهشهنر و کارشناس ارشد تاریخ ایران باستان، اظهار کرد که اسطوره مهر یکی از قدیمیترین اساطیر ایران به شمار میآید. این باور تأثیر گستردهای بر آئینها و ادیان پس از خود گذاشته و پژوهشگران خارجی و ایرانی متون بسیاری درباره آن نوشتهاند. تأثیر مهر بر ادیان زرتشتی، مسیحیت، یهودیت و برخی از عرفانهای اسلامی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. آئین مهر در دوران باستان، از ایران به سمت غرب توسط نظامیها و جنگاوران گسترش یافت و در آنجا مورد استقبال قرار گرفت. در نتیجه، مهرکدههای زیادی برای ایزد مهر در سرتاسر امپراتوری روم از ترکیه و سوریه تا آلمان، لهستان، ایتالیا و فرانسه ساخته شد.
در دوران حکومت ساسانی، با رسمی شدن دین زرتشتی، آثار و نشانههای مهرپرستی عملاً ناپدید شد و بسیاری از معابد مهر به آتشکدههای زرتشتی تبدیل شدند. به این ترتیب، ستایش مهر به ستایش اهورامزدا، خدای زرتشتی، منتقل گردید؛ اما این تغییر به معنای پایان مهرپرستی نبود. این آئین با تغییراتی به حیات خود ادامه داد و مشخصات آن در دین زرتشتی جدید قابل مشاهده بود، به طوری که ایزد مهر به عنوان یاور اهورامزدا مطرح گردید.
پس از ورود اسلام به ایران و تغییر دین بسیاری از ایرانیان، آتشکدهها به مساجد تبدیل شدند و در این پروسه نیز رسوم مهری با تغییراتی به برخی از آیینهای اسلامی راه یافت. هماکنون، ایرانیان و ساکنان فلات ایران بسیاری از آداب و رسوم مهری را به صورت دینی یا عرفی انجام میدهند، بیآنکه از ریشههای آن باخبر باشند. این یادداشت سعی دارد تا خواننده را تا حدی با این آئین کهن آشنا کند.
واژه «مهر» از ریشه «میتره» یا «میثره» در زبانهای هند و ایرانی نشأت گرفته است. در متون اوستا، «میثره» به عنوان یکی از ایزدان ایران باستان شناخته میشود و در فارسی به مهر و میترا تعبیر میشود. به گفته دهخدا، واژه مهر به معنای عشق، محبت و پیمان است. در واقع، در فارسی پسین، واژه مهر به شکل متأخری از میترا درآمده که به معنای خورشید است.
نکته حائز اهمیت این است که در دیدگاه ایرانیان باستان، خورشید اهمیت زیادی داشت، در حالی که خود ایزد خورشید (هور) چندان اهمیت نداشت. بدین ترتیب، ستایش خورشید در حقیقت ستایش مهر یا میثره بوده است. این بیان به وضوح نشان میدهد که میترا، خود خورشید نیست، بلکه نور و روشنایی است که تاریکی را دور میکند و زندگی را بر دوش زمین میآورد. در ادبیات دینی ایرانیان، مکان خورشید و میترا به وضوح مشخص شده، بهطوری که اهورامزدا در قلمرو بیپایان فرمان میراند و میترا در فاصله میان اهورامزدا و اهریمن قرار دارد.
میترا بر اساس روایتهای اساطیری از دل یک صخره به دنیا آمده است. در این تصویر، میترا عریان و با کلاهی بر سر، با دستی بلند و در دست داشتن خنجری و مشعلی به دنیا آمده است. در ایران، تاکنون هیچ مجسمهای از زایش میترا با ویژگیهای ذکر شده پیدا نشده و عدم وجود معابد مهری مشابه مهربههای رومی نشاندهنده پیچیدگی بیشتری است که پیوند مهر با مکان در ایران داشته است. مهر به واسطه ارتباطش با زرتشتیگری بعدی، ماهیتی اخلاقی به خود گرفته و به مکانهای خاص دینی گره خورده است.در دوران اردشیر دوم هخامنشی، پیوندی موفق بین آیین مهر و دین زرتشتی شکل گرفت که به تأسیس چهار مکان آیینی منجر شد. نخستین مکان، هیربدستان بود که در دوره ساسانی اهمیت بیشتری پیدا کرد و به عنوان دبستانهایی برای آموزش دین و دانش عمل میکرد. این مراکز بعد از ورود اسلام به مکتب و مدرسه تبدیل شدند.
دومین مکان، آتشکدهها بودند که به عنوان مکانهای آیینی و انجام مراسم دینی استفاده میشدند. این آتشکدهها در عصر اسلامی به مساجد تغییر کاربری دادند. سومین نهاد، محفل زورخانهها بود که بیشتر به هنرهای رزمی اختصاص داشت و ارتباط نزدیکی با مهرپرستی داشت. این مکانها تغییرات کمتری را در گذار از دوران پیشا اسلامی به عصر اسلامی تجربه کردند و ویژگیهای مردمی خود را حفظ کردند؛ اما با افول قدرت نظامی ایران و تغییرات اجتماعی، این مکانها نیز کمتر مورد توجه قرار گرفتند.
چهارمین مکان، خورآباد یا خرابات بود که به عنوان مرکزی برای تجمع عیاران و جوانمردان عمل میکرد. این طبقه از مردم شاید به اسلام گرویده بودند، اما به آداب و رسوم پیش از اسلام، مانند جوانمردی و عهدشناسی پایبند بودند و به برگزاری بزمهای مغانه ادامه میدادند.
به نظر میرسد که در دوران پیش از اسلام، این مکانها به شدت شفاف و متنوع به وظایف خود نمیپرداختند و ممکن است کارکردهای آموزشی و آیینی آنها به شکل متمرکز در هیربدستانها و آتشکدهها انجام میشد. وجود مهرابهها به سبک رومی در ایران غیرممکن قلمداد میشود، چراکه این انتظارات به معنای نادیدهگرفتن پیوند عمیق آیین مهر و زرتشتی است. تمامی کارکردهایی که در مهرابههای رومی دیده میشود در ایران نیز وجود داشتم، اما به شکل پیچیدهتر و در ارتباط نزدیک با زرتشتی.
نبود معابد مهری به سبک رومی در ایران نه تنها غیرعادی نیست، بلکه منطقی به نظر میرسد، زیرا آیین مهر هرگز به عنوان یک فرقه مستقل در چارچوب چندخدایی ظهور نکرد و همواره بخشی از دین زرتشتی بود.
نقش برجستهای از مهر در تاق بستان کرمانشاه نمایش داده شده که مهر را در حال تاجگذاری توسط اهورامزدا نشان میدهد. نمادهای آیین مهر ارتباط ویژهای با آب دارند، و اعتقاد بر این است که مهر مانند مروارید از صدف زائیده شده و یا در آب مشهور بوده است. نیلوفر نیز به عنوان نماد دیگری با آیین مهر نزدیکی دارد. در این میان، دلفین به عنوان نماد باروری در آب دارای اهمیت زیادی است.
گروهی باور دارند که محل زایش مهر در آب نبوده، بلکه در آتش بوده است، که با مفاهیم آتش به عنوان شاهدی بر عدالت متناسب است. در نهایت، مهر به همراه خداوندی دیگر به نام ورونه به یاری خوانده میشد و حضوری بارز در اعتقادات ایرانیان باستان داشت.میترا، ایزدی کهن و با ویژگیهای چندگانه، همچنان در فرهنگ ایرانیان مورد احترام قرار دارد. این ایزد، مقررات حقوقی و مسائل قضایی را تحت حمایت خود دارد و در زمان رسیدگی به دعاوی، به عنوان داور مورد ارجاع قرار میگیرد. او به عنوان نگهبان نظم و عدالت شناخته شده و تواناترین جنگجو با نیزهای فضیلتآمیز و زرهای ارزشمند است که با نیروهای شر میجنگد.
طبق متون دینی همچون یشت دهم، میترا به عنوان خدای منابع طبیعی، پیمانها و جنگجویان شناخته میشود و در کوههای البرز ظهور میکند. او به بارش باران و فراوانی نعمت کمک میکند و اطراف او را ارواح پاک و منابع طبیعی احاطه کردهاند. او یاریدهندهای است که از خشم اهریمن میهراسد و در برابر پیمانشکنان واکنش نشان میدهد. برای پرستش میترا، رعایت آداب ویژهای الزامی است.
تحقیقات در مورد مهرپرستی نشان میدهد که این دین بهصورت خاصی عمل میکرد؛ به طوری که افراد باید خودخواسته به جمع پیروان این آیین ملحق میشدند و عضویت ارثی نبود. این خصوصیات باعث تمایز مهرپرستی از ادیان سنتی میشود.
معماری معابد مهرپرستان در روم به شکل زیرزمینی طراحی شده بود و نور خورشید از طریق سوراخی در سقف به نقاط مقدس میتابید. این معابد بهگونهای ساخته میشدند که خارج از دید عموم پنهان و ساده باقی بمانند، نشانی از رازورزی و حفظ اسرار دینی بود.
آیینهای پرستش میترا دارای قواعد سختگیرانهای بودند و تنها افرادی که به درستی و با آگاهی کامل مراسم را برگزار میکردند، مورد قبول میترا و دیگر ایزدان قرار میگرفتند. متنهای دینی به اهمیت رعایت آداب در نیایشها اشاره دارند و افرادی که بدون دانش در این مراسم شرکت میکردند، مورد بیاحترامی قرار میگرفتند.
در تقویم کهن ایران، هر سال ۱۲ ماه داشت و علاوه بر این، پنج روز اضافی به نامهای خاصی بهعنوان روزهای اضافه شناخته میشد. این نامها تا به امروز در نامگذاری ماهها استفاده میشود.**روزهای نامگذاری شده در تقویم ایرانیان باستان و جشن مهرگان**
در فرهنگ ایرانیان باستان، روزها با نامهای خاصی مشخص میشدند و به عدد نامگذاری نمیشدند. این نامها شامل: «اورمزد»، «بهمن»، «اردیبهشت»، «شهریور»، «سپندارمذ»، «خرداد»، «امرداد»، «دی به آذر»، «آذر»، «آبان»، «خور»، «ماه»، «تیر»، «گوش»، «دی به مهر»، «مهر»، «سروش»، «رشن»، «فروردین»، «بهرام/ ورهرام»، «رام»، «باد»، «دی به دین»، «دین»، «ارد»، «اشتاد»، «آسمان»، «زامیاد»، «مهراسپند/ مانتره سپند» و «انارام» بودند. به عنوان مثال، به جای گفتن «۱۶ شهریور»، میگفتند: «روز مهر از ماه شهریور». اگر روزی با نام ماه همنام میشد، آن روز جشن مرتبط با آن ماه برگزار میگردید؛ مثلاً اگر شانزدهمین روز در ماه مهر میافتاد، جشن مهرگان به راه میافتاد.
جشن مهرگان در زمانهای باستان، به ویژه توسط شاهان و خسروان ایرانی برگزار میشد. در این مراسم، تاجی به شکل آفتاب به سر میگذاشتند و در طلوع آفتاب، یکی از سپاهیان با فریاد خواندن فرشتگان به مبارزه با شیاطین میپرداخت. در این روز، خوردن انار و استشمام گلاب به عنوان نماد خوشبختی و دوری از بدبختی شناخته میشد. جشن مهرگان که در ابتدا «متراکانا» نامیده میشد، به تدریج به مهرگان تغییر نام داد و در زبان عربی نیز به «مهرجان» مشهور شد. این جشن شش روز به طول میانجامید و از مهر روز شروع و به رام روز ختم میشد.
کتزیاس، پزشک یونانی از اردشیر دوم هخامنشی نقل میکند که پادشاهان تنها در روز جشن مهرگان مجاز به نوشیدن مسکرات بودند و در این روز لباسهای فاخر بر تن میکردند. همچنین، مراسم این جشن شباهت زیادی به نوروز داشت و در آن هفتسین نیز مرسوم بود. همواره در این روز، پادشاهان لباس نو به مردم هدیه میدادند. مهر در جامعه ایرانی به شدت مورد ستایش قرار گرفته، به ویژه در میان اقشار ضعیف جامعه، به دلیل نماد بخشندگیاش. در فلسفه میترائیسم، برابری و برادری موعظه میشد و به همین خاطر بسیاری از اقشار جامعه به آن گرایش داشتند.











